درونگرا کیست: تعریف درونگرایی و 26 رهنمود درباره افراد درونگرا
قبل از اینکه درباره اینکه یک فرد درونگرا کیست توضیح بدهیم لازم است تعریف درونگرایی را بدانیم. درونگرا فردی است که محیط های آرام و دارای حداقل نیروهای محرکه را به سایر محیط ها ترجیح می دهد. افراد درونگرا پس از برقراری تعاملات اجتماعی خود احساس بی انرژی بودن و خستگی را تجربه می کنند و پس از آن مدت زمانی را به تنهایی و در خلوت خود سپری می کنند تا انرژی از دست رفته خود را بازیابند و این عمدتا به دلیل آن است که مغز افراد درونگرا به شیوه ای متفاوت با مغز افراد برونگرا به دوپامین پاسخ می دهد. به عبارت دیگر، اگر شما فردی درونگرا هستید، احتمالا از بدو تولدتان فردی درونگرا بوده اید و اصلا یک فرد درونگرا متولد شده اید.
چطور بدانم که من فردی درونگرا هستم؟
آیا همیشه احساس متفاوت بودن دارید؟
آیا از تنها ماندن و اوقات خود را به تنهایی گذراندن لذت می برید؟
آیا احساس می کنید که شما تنها فردی هستید که نیاز به حرف زدن و حرف زدن یا همواره با دیگران بودن ندارد؟
اگر چنین است پس احتمالا شما فردی درونگرا هستید.
درونگرا بودن کاملا طبیعی است.
برخلاف آنچه که از دوستان، معلم ها یا حتی پدر و مادرخود شنیده اید، درونگرا بودن به این مفهوم نیست که شما از مشکلی رنج می برید یا چیزی در شما دچار اشکال است. بعلاوه، درونگرایی چندان هم غیرمعمول و عجیب و غریب نیست. تحقیقات نشان می دهند که ۳۰ تا ۵۰ درصد از جمعیت ایالات متحده را افراد درونگرا تشکیل می دهند. این یعنی از هر۲ یا ۳ نفری که می شناسید، ۱ نفر درونگرا است.
نتیجه چیست؟ اگر حتی خود شما فردی درونگرا نباشید، احتمالا همکارتان، همسرتان یا یکی از دوستانتان فردی درونگرا است. بیشتر افراد بیش از آنکه فکر می کنند با افراد درونگرا در ارتباط هستند.درست در همین لحظه انقلابی درونگرایانه در حال وقوع است. به تدریج، جهان برونگرای ما یاد می گیرد که شیوه افراد درونگرا را درک کرده و آن را بپذیرد. اما برای تحقق چنین هدفی، باید ابتدا به درک بهتری از درونگرایی برسیم: اینکه درونگرایی چه چیزی هست و چه چیزی نیست. هدف ما در این مقاله رسیدن به چنین دانشی است.
آیا شما فردی درونگرا هستید؟ یا اینکه آیا فردی درونگرا در زندگی شما وجود دارد که دوست دارید او را بهتر بشناسید؟ اگر چنین است، در ادامه این مطلب با ما همراه باشید.
درونگرا کیست؟
رایج ترین تعریف از فرد درونگرا فردی است که پس از برقراری تعاملات اجتماعی احساس بی انرژی بودن و خسته بودن را تجربه می کند و با تنها بودن است که می تواند انرژی از دست رفته خود را به دست آورد. اما درواقع درونگرایی چیزی فراتر از این تعریف است.هر فردی با طبیعت و خلق وخویی درونی متولد می شود. این سرشت و طبیعت درواقع روشی است که شما با استفاده از آن انرژی بدست می آورید و ترجیح می دهید که به آن شیوه با جهان هستی تعامل برقرار کنید. درونگرایی و برونگرایی سرشت و طبیعت و خلق و خوی انسانی هستند. اینکه شما فردی درونگرا یا برونگرا هستید عمدتا توسط ژن های شما تعیین می شود و به این مفهوم است که احتمالا شما بصورت فردی درونگرا یا برونگرا متولد شده اید.
با این وجود، تجربه های ما در زندگی نیز در شکل گیری ما و خلق وخوی ما موثر بوده اند. اگر شما فردی ساکت و آرام هستید، می توان گفت که والدین، معلم ها و دیگران در مسیر زندگیِ شما، شما را به استفاده از روش های متفکرانه هدایت و ترغیب کرده اند و احتمالا شما در مسیر رشد خود احساس اطمینان و اعتماد به آنکه هستید را تجربه کرده اید. اما شما هم اگر مثل بسیاری دیگر از افراد درونگرا مورد تمسخر، آزار و اذیت و تهدید قرار گرفته باشید یا شنیده باشید که ” از لاک خودت بیرون بیا”، احتمالا شما هم نوعی اضطراب اجتماعی را در خود احساس کرده اید یا احساس کرده اید که باید مثل کسی وانمود یا رفتار کنید که خودتان نیستید.خبر خوب این است که برای کار کردن روی چیزهایی که شما را همواره به سمت عقب کشیده و شما را محدود کرده، هنوز دیر نشده است.
البته همه افراد درونگرا مثل هم نیستند. برخی از افراد درونگرا تنها نیاز دارند که زمان کوتاهی را در خلوت خودشان به تنهایی بگذرانند تا انرژی خود را بازیابند و پیش از آنکه خسته و بی انرژی شوند زمانی را به برقراری ارتباط با دیگران اختصاص دهند. برخی دیگر از افراد درونگرا به سرعت انرژی خود را از دست می دهند و احساس خستگی می کنند و ترجیح می دهند که زمان نسبتا طولانی را در خلوت خود به سر ببرند. هر فردی وضعیت متفاوت و منحصر به فرد خود را دارد و بسیاری از افراددرونگرا جایی بین این دو حالت قرار دارند.
با این وجود، دیر یا زود همه افراد درونگرا احساس ناخوشایند ” خماری درونگرایانه” را تجربه خواهند کرد. در چنین حالتی فرد احساس می کند که به دلیل وقت گذرانی بیش از اندازه با دیگران یا دریافت محرک های بسیار زیاد بطور کلی نابود شده است و احساساتی مثل خستگی بیش از حد، ناتوانی در تمرکز کردن یا بدخلقی را در خود تجربه می کند. در چنین حالتی، فرد درونگرا احساس می کند که تمام انرژی ذهنی او توسط مغزش مورد استفاده قرار گرفته است و دیگر هیچ انرژی ذهنی دیگری برای او باقی نمانده است. ( و درحقیقت این همان چیزی است که دقیقا اتفاق می افتد).
نتیجه این است که بیشتر افراد درونگرا دارای ویژگی مشخص مشترکی هستند:
– بیشتر شب ها ماندن در خانه را ترجیح می دهند به اینکه پشت سرهم از یک رویداد اجتماعی به رویدادی دیگربروند.
– از فعالیت های آرام، بی صدا و انفرادی از قبیل مطالعه، نوشتن، بازی کردن، باغبانی یا نقاشی کشیدن لذت می برند.
– قرار گرفتن در جمعی دوستانه و مختصر را به میهمانی شلوغ و پرجمعیت ترجیح می دهند.
– کارهای خود را به تنهایی به بهترین شکل انجام می دهند.
– از گفتگوهای بی اهمیت و پوچ یا تعاملات اجتماعی غیرضروری اجتناب می کنند.
آیا درونگراها افرادی خجالتی هستند؟
برخی از آن ها خجالتی هستند و برخی دیگر نیستند. این خصوصیت تنها چیزی است که تاکنون بیشترین تصویر ذهنی غلط و درک نادرست از افراد درونگرا را موجب شده است.حقیقت این است که خجالتی بودن و درونگرا بودن دو ویژگی اخلاقی کاملا متفاوت هستند:
– خجالتی بودن به این مفهوم است که شما در موقعیت های اجتماعی بسیار عصبی و خودآگاه می شوید. این ویژگی می تواند هم در افراد درونگرا و هم در افراد برونگرا وجود داشته باشد. همه افرادی که بطور طبیعی برونگرا متولد شده اند نیز با غریبه ها درد دل نمی کنند و گپ نمی زنند.
– درونگرا بودن به این مفهوم است که برقراری رابطه های اجتماعی شما را خسته و بی انرژی می کند. شاید شما حتی اصلا عصبی یا خجالتی هم نباشید. در حقیقت، بسیاری از افراد درونگرا از اجتماعی بودن لذت هم می برند (البته تا جاییکه معنا و مفهوم داشته باشد!). و حتی برخی از آن ها اشتباهی افرادی متعادل ( از لحاظ درونگرایی و برونگرایی) یا برونگرا شناخته می شوند. اما از آنجایی که بودن در اجتماع در نهایت شما را خسته و بی انرژی می کند، احتمالا هر زمان که بتوانید از وقت گذرانی های افراطی در محیط های اجتماعی پرهیز می کنید.
استقامت و توان اجتماعی را با دویدن مقایسه کنید. اگر برونگراها دوندگان ماراتن باشند، درونگراها قهرمانان دو سرعت خواهند بود. این به آن معنا نیست که افراد درونگرا دویدن را دوست ندارند ( یا به عبارت دیگر بودن در محیط های اجتماعی را). بلکه به این مفهوم است که آن ها نیاز دارند که انرژی خود را ذخیره و از آن محافظت کنند.
۵ باور غلط در مورد درونگراها
متاسفانه بسیاری از افراد درک کاملی از مفهوم درونگرا بودن ندارند. از نظر آن ها درونگرایی با خجالتی بودن، افسردگی یا اضطراب اجتماعی یکسان است. هنگامی که افراد درونگرا ساکت و بی صدا می شوند، ما سهوا آن ها را به افرادی مغرور، خشمگین یا بی علاقه متهم می کنیم. وقتی که فرد درونگرا در خلوت و تنهایی خود به سر می برد، اغلب برچسب غیراجتماعی بودن یا خودخواه بودن بر او زده می شود.
برای بیشتر افراد درونگرا این تصورات غلط نمی تواند بیش از حقیقت باشد. در ادامه به بررسی حقیقت پشت ۵ بدترین کلیشه درمورد افراد درونگرا می پردازیم.
۱. درونگراها لزوما از نظر اجتماعی بی دست و پا و ناشی نیستند.
دست و پا چلفتگی اجتماعی هم مثل خجالتی بودن یک ویژگی اخلاقی جداگانه مرتبط با درونگرایی است. بسیاری از افراد درونگرا درواقع می توانند در محیط ها و موقعیت های اجتماعی افرادی بسیار کاریزماتیک وجذاب باشند. ( درحقیقت، ۶۰ درصد از تمامی وکیل های دنیا افرادی درونگرا هستند. با توجه به اینکه وکالت حرفه ای است که تا حدودی نیازمند مقداری اعتماد به نفس برای صحبت کردن در برابر دیگران است).
۲. افراد درونگرا از دیگران نفرت ندارند.
عدم ناتوانی یک فرد درونگرا در سخن چینی و برقراری مکالمه ای در مورد مسائل بی ارزش غالبا دچار سوءبرداشت می شود. دیگران اغلب این را نشانه ای از بی علاقگی افراد درونگرا نسبت به خودشان تعبیر می کنند اما حقیقت کاملا عکس آن است. افراد درونگرا معمولا از سخن چینی و گفتگوهای بی اهمیت پرهیز می کنند زیرا چنین صحبت هایی را بی ارزش و نامعتبر می دانند. آن ها علاقمند به برقراری ارتباط هایی معنادارتر در گفتگوهای خود هستند.
۳. درونگراها بی ادب نیستند.
بله، اگر فرد درونگرایی کاملا فاقد انرژی برای برقراری یا ادامه تعاملات اجتماعی باشد، شاید کمی پیچیده، به هم ریخته یا خسته و کسل شود اما هرگز هدفش بی ادبی یا بی احترامی کردن نخواهد بود. در چنین شرایطی اگر به آن ها کمی زمان بدهید تا در تنهایی خود انرژی از دست رفته را پیدا کنند چه بسا گرمی و صمیمیت بیشتری را از جانب آن ها شاهد خواهید بود.
۴. افراد درونگرا نیازی ندارند که ” ثابت” باشند.
درونگرا بودن بخشی از بودن ما و چه کسی بودن ما است و می تواند منبعی از درخشندگی و استعداد باشد. وقتی ما پذیرای طبیعت خود می شویم و از آن به عنوان منبعی برای دریافت قدرت و نیرو استفاده می کنیم، به بهترینِ خودمان تبدیل می شویم.
۵. درونگراها معمولا آرزوی برونگرا بودن ندارند.
بدون شک، برخی اوقات افراد درونگرا به افراد برونگرا به دلیل توانایی فکر کردن سریع آن ها یا رفتار طبیعی آن ها در یک موقعیت اجتماعی حسادت می کنند. اما افراد درونگرا نیز در دنیای درونی خود و اوقات تنهایی و خلوت خود لذت بسیار زیادی می برند. افراد درونگرا دارای قدرت های بسیار زیادی هستند که افراد برونگرا بطور طبیعی از آن ها بی بهره هستند.
علامت هایی که نشان می دهد شما فردی درونگرا هستید
هر درونگرایی فردی منحصر به فرد است اما برخی علائم و نشانه ها کاملا گویای آن است که شما فردی درونگرا هستید. در ادامه ۱۳ علامت را می خوانیم که نشان می دهد ممکن است شما نیز فردی درونگرا باشید.
۱. از تنها بودن لذت می برید
۲. انواع مشخصی از تعاملات اجتماعی انرژی شما را تخلیه می کنند
۳. وقتی تنها کار می کنید بهترین نتیجه ها را به دست می آورید
۴. بودن با چند نفر از دوستان صمیمی و نزدیکتان را به حضور در گروه بزرگی از افراد ترجیح می دهید
۵. دنیای درونی شما زنده تر و پرمایه تر است
۶. معمولا در افکار خود غوطه ور هستید
۷. ترجیح می دهید که خارج از مرکز توجه قرار داشته باشید
۸. شما توانایی برقرار کردن ارتباط های معمولی را دارید اما در این شرایط احساس درونی شما ریاکاری خواهد بود
۹. همیشه نمی دانید که چه بگویید
۱۰. توانایی شما در نوشتن افکارتان بیشتر از گفتن و ابراز کردن آن ها است
۱۱. شما در اعماق روابط و علایق خود شیرجه می زنید
۱۲. در جستجوی معانی و مفاهیم هستید
۱۳. در جامعه ای برونگرا احساس بیگانگی و بی ارتباطی می کنید
این ها تنها برخی از نشانه های درونگرایی هستند و لزوما همه افراد درونگرا آن ها را در خود ندارند. اما اگر بیشتر این نشانه ها را در خودتان یا یکی از افرادی که دوستشان دارید مشاهده می کنید پس دلیلی محکم برای درونگرا بودن شما وجود دارد.
درونگرای محض وجود ندارد
هیچ دو فرد درونگرایی شبیه به هم نیستند. شاید آنچه که برای یک فرد درونگرا صادق است برای فرد درونگرای دیگر کاملا متفاوت باشد. هر فرد درونگرا از سطح تحمل متفاوتی در برابر برقراری روابط اجتماعی یا روبرو شدن با دیگر انواع محرک ها برخوردار است.
بالاتر از همه این ها، هیچ درونگرایی یا برونگرایی مطلق یا محضی وجود ندارد. کارل گوستاو یونگ – روان درمانگر معروف- می گوید: ” چنین فردی ( درونگرا یا برونگرای مطلق) فقط در دیوانه خانه ها پیدا می شود”. درونگرایی و برونگرایی در یک طیف قرار می گیرند. به عبارت دیگر آن ها خصوصیاتی اخلاقی از جنس هیچ یا همه نیستند. هر فردی در بعضی شرایط رفتاری درونگرایانه و در برخی شرایط دیگر رفتاری برونگرایانه نشان می دهد و این کاملا در حالت کلی به اولویت های شما بستگی دارد.
آیا یک فرد درونگرا می تواند به فردی برونگرا تبدیل شود؟
در پاسخ به این سوال دو جواب وجود دارد:
۱. خیر، درونگراها نمی توانند به افرادی برونگرا تبدیل شوند.
۲. چرا یک فرد درونگرا باید بخواهد که به فردی برونگرا تبدیل شود؟
چرا نمی توانیم به فردی برونگرا تبدیل شویم؟
تحقیقات به روشنی نشان می دهند که افراد درونگرا خلق و خوی درونگرایی خود را از سنین پایین نشان می دهند. یکی از این تحقیقات نشان داد که با توجه به واکنش یک کودک چهار ماهه به محرک ها می توان درونگرایی یا برونگرایی او را پیش بینی کرد. به عبارت دیگر، اگر شما طبیعتی درونگرا داشته باشید، احتمالا از بدو تولد خود درونگرا هستید و در تمام زندگی خود نیز درونگرا باقی می مانید.
چرا نمی خواهیم به فردی برونگرا تبدیل شویم؟
این سوال در خصوص حقیقت عمیق تری از درونگرایی صحبت می کند. درونگراهای فراوانی هستند که آرزو دارند کاش می توانستند کمی خون گرم تر باشند اما اشتیاق چندانی به برونگرا شدن ندارند. افراد درونگرا نیز مانند هر فرد دیگری قادر هستند که به پرورش مهارت های اجتماعی خود بپردازند و در موقعیت های اجتماعی توامندتر ظاهر شوند. اما این حقیقت که چنین فعالیت هایی انرژی های آن ها را تحلیل می برد تغییری نخواهد کرد.
اما اگر می خواهید که اجتماعی تر شوید برایتان خبرهای خوبی داریم
– قطعا شما می توانید فرد درونگرای خونگرم یا برونگرا شده باشید.
– افراد درونگرا می توانند مهارت های اجتماعی را فرا بگیرند و با تمرین و ممارست در آن ها پیشرفت کنند.
همه ما درونگراهای جذاب و مسحور کننده ای در اطراف خود می شناسیم. از ستاره های مطرح عرصه هنر از جمله لیدی گاگا، آدری هِپبُرن و جانی دپ گرفته تا بسیاری از افراد گرم و صمیمی و جذابی که در جامعه خود آن ها را می شناسیم همگی درونگرا هستند. برای بیشتر این افراد، راحت بودن در محیط های اجتماعی حتی اگر زمانی غیر ممکن به نظر می رسیده اما تنها از راه تمرین و ممارست بدست آمده است.
به یاد داشته باشید که طبیعت آرام و ساکت شما بخشی از آنچیزی است که شما هستید و این چیز خوبی است. افراد درونگرایی که پذیرای طبیعت و سرشت درونگرایانه خود هستند و آن را با آغوش باز پذیرا می شوند، به شکوفایی خواهند رسید.
آن ها افرادی شاد تر هستند، روابطی بهتر دارند، کارهایشان را بهتر انجام می دهند و از زندگی خود لذت می برند زیرا ذهن هایشان استراحت کافی دارد و سطح انرژی آن ها بالا است. اگر شما فردی درونگرا هستید بهترین کاری که می توانید انجام بدهید این است که سعی در تغییر دادن طبیعت درونگرایانه خود نداشته باشید ودر مقابل، زمان خلوت و تنها بودن مورد نیاز خود را دریابید، مدت زمانی را تنها بمانید و اجازه دهید که دنیای گسترده و بی نهایت درونتان برای شما عمل کند.
موهبت درونگرا بودن
بسیاری از درونگراها در حالی زندگی خود را سپری می کنند که هواره احساس بیگانگی و غربت را تجربه می کنند. ما در جهانی پرشتاب و شلوغ و پرهمهمه زندگی می کنیم که پرحرفی و پرگویی در آن یک نعمت و ویژگی مثبت به نظر می رسد. از این جهت بسیاری از افراد درونگرا از سنین پایین نگران این هستند که مبادا آن ها دچار مشکلی باشند.
اما درونگرا بودن خود موهبتی عظیم است.
جهان هستی به انسان هایی نیاز دارد که در عمق بیشتری سیر می کنند، قبل از عمل کردن فکر می کنند و به جهان پیرامون خود به شیوه هایی جدید نگاه می کنند.
جهان هستی مکانی برای زندگی کسانی است که ارزش روابط عمیق و معنادار را درک می کنند و آن ها را بر گفتگوهایی بی مایه و بی اساس مقدم می دانند.
جهان هستی پذیرای انسان هایی متفکر و اندیشمند است که آورنده آرامش و خرد به همراه خود هستند.
این ها ویژگی های اخلاقی افراد درونگرا است. دقیقا به این دلیل که دنیا دارای افراد برونگرای بسیار زیادی است، هنگامی که شما از چنین ویژگی هایی برخوردار باشید خواهید دید که دیگران قدردان و سپاس گزار شما خواهند بود.
چرا؟ خوب چون همه ما یکسان نیستیم اما درمورد افراد درونگرا باید بگوییم که آن ها تقریبا ویژگی هایی مشترک و مشابه دارند.
یک ضرب المثل قدیمی می گوید ” کسی که کمتر حرف می زند، عاقل ترین و داناترین فرد است”.
درونگراها عاقل تر از دیگران به دنیا نمی آیند بلکه مزیت آن ها بر دیگران این است که آن ها بگونه ای آفریده می شوند که در نتیجه تعمق ها و تفکرهایشان در طول زمان به بینش و بصیرت دست خواهند یافت.
به عنوان یک فرد درونگرا چطور پیشرفت کنیم؟
درونگراها در هر مسیری از زندگی خود می توانند افرادی موفق باشند.
افراد درونگرایی وجود دارند که هنرمندان و سیاست مداران معروفی هم هستند. بعضی دیگر از افراد درونگرا هم مدیرعامل ها، ستارگان موسیقی پاپ، نویسندگان و مهندسان موفقی هستند. افراد درونگرا – مثل هر فرد دیگری- می توانند شادی و رضایت را در عشق، خانواده، معنویت یا تحصیل – یا هر چیز دیگری که به آن ها هدف بدهد- پیدا کنند. تفاوت درونگراها با دیگران در انجام کاری است که به واسطه آن استعدادها و راه رشد و پیشرفت خود را باز می کنند:
افراد درونگرا باید با سفر، توجه و تعمق به دنیای درونی خود به کار و عمل بپردازند نه اینکه در برابر آن بجنگند.
شاید چنین چیزی به معنای رها کردن فراخوان های اجتماعی باشد. شاید به معنای این است که بجای آنکه برای همه کس همه چیز باشید، بر دوستانی تمرکز کنید که بیشترین ارزش را برای شما دارند. شاید هم گویای آن باشد که راهی پیدا کنید تا در کارتان خلوت و تنهایی بیشتری برای خود فراهم کنید- بویژه در محیط های کاری شلوغ و پرهیاهو.
و مهم تر از همه اینکه، شاید معنای این حقیقت آن است که به ندای درون و نیروی غریزه و شهود خود توجه کنید تا دریابید که دقیقا به چه چیزی نیاز دارید و به این ترتیب می توانید راه خوشحال بودن را پیدا کنید. هنگامی که این کار را انجام می دهید، احساس تردید یا فرسودگی در شما از بین خواهد رفت و به حقیقت پیوستن نبوغ و استعداد ذاتی و درونی خود را مشاهده خواهید کرد