۱۸ توصیه طلایی برای راه اندازی کسب و کار موفق و پرسود

اکثر مالکان کسب و کارها به شما می‌گویند راه اندازی کسب و کار موفق و پرسود هم به عنوان چالش برانگیزترین و هم پرسودترین راه‌ امرار معاش به حساب می‌آید. برای آنکه مالک موفق یک کسب و کار  باشید لازم است سخت کوشی و ایثار زیادی از خود نشان بدهید، اما به طور کلی بر یک سری از ویژگی‌های شخصیتی و شیوه‌های کسب و کاری که از مشخصه‌های یک کارآفرین موفق هستند تاکید و تکیه داشته باشید. این ویژگی‌ها به همان اندازه که در فعالیت‌های روزانه جریان دارند در اصول پایه‌ای یک کسب و کار نیز جاری هستند و هر تصمیمی که کارآفرین می‌گیرد را به او دیکته می‌کنند. با دنبال کردن رهنمودهای زیر می‌توانید شانس تاسیس یک کسب و کار موفق یا بازگرداندن کسب و کار فعلی‌تان به مسیر موفقیت را افزایش دهید.

بخش ۱ ایجاد ذهنیت درست

۱. هر آنچه را که می‌دانید انجام دهید

یعنی، بهتر است کسب و کاری را شروع کنید که تمرکز آن بر چیزی باشد که در آن تجربه دارید. آن تجربه می‌تواند تجربه‌ی کاری قبلی باشد یا یک سرگرمی شخصی که آمادگی دارید آن را به یک حرفه تبدیل کنید. حتی اگر یک ایده‌ی کسب و کار در تئوری بسیار پرسود به نظر می‌رسید تا زمانی که از جان و دل به آن علاقمند نشده‌اید آن کسب و کار را شروع نکنید. درحالی که سود مهم است، اما احتمالا هر روز شما را در صدر نگه نخواهد داشت و باعث رشدتان نخواهد شد.

– به عنوان مثال، تصور کنید که در قهوه درست کردن به عنوان یک گارسون تجربه دارید و می‌خواهید این اشتیاق‌تان به خوب قهوه درست کردن را به یک کسب و کار کوچک تبدیل کنید. درباره‌ی این صنعت سطح دانش معقولی دارید و قادر هستید نه تنها از دانش خود بلکه از شور و علاقه‌تان نیز در کار استفاده کنید.

۲. با یک هدف خوب تعریف شده آغاز کنید

در حالی که مزایای مالی مالکیت کسب و کار می‌تواند عالی باشد، اکثر موفق‌ترین مالکان کسب و کار با فکر به پول کارشان را شروع نمی‌کنند. برای آنکه کسب و کارتان را رونق بدهید و به مالک موفق یک کسب و کار تبدیل شوید، به یک هدف روشن و مشخص نیاز خواهید داشت. این هدف باید ملموس‌تر از پول باشد، مثل خدمت به جامعه از طریق اشتغال زایی، حل مشکلی که در زندگی روزمره می‌بینید، یا دنبال کردن یک علاقه. این به معنی آن نیست که نباید برای سوددهی تلاش کنید، فقط اینکه باید هدف اصلی و اولیه‌تان دستیابی به هدف بزرگتری باشد.

– برای مثال کافی‌شاپی که زدیم، هدف‌تان می‌تواند سرو کردن یک فنجان قهوه‌ی بی‌نقص و عالی به هر یک از مشتریان باشد. یا اینکه می‌تواند تشکیل یک انجمن در کافی‌شاپ‌تان باشد جایی که مردم می‌توانند با هم دیدار کنند و وقت‌شان را با دوستان بگذرانند.

۳. مشتری‌تان را بشناسید و خوب درک کنید

پیش از شروع، زمانی را صرف تحقیقات بازاری کنید و با مشتریان و صنعت‌تان آشنا شوید. برخی منابع وجود دارند که اطلاعات کافی و وافی در مورد خدمات و محصولات مورد تقاضا فراهم می‌آورند. همچنین باید درباره‌ی کسانی که محصول‌تان را می‌خرند یا از خدمات‌تان استفاده می‌کنند نیز فکر کنید و بهترین راه را برای خشنود کردن این عده پیدا کنید.

– در مورد مثال کافی شاپ، از خودتان بپرسید: آیا من سعی می‌کنم رضایت آدم‌های «عشقِ قهوه» را جلب کنم که برای‌شان پنج دقیقه منتظر سفارش ماندن زمان زیادی نیست؟ یا تمرکزم روی آدم‌هایی است که سر مسیرشان به سمت محل کار می‌خواهند یک فنجان قهوه بنوشند و سریع راهی شوند؟ یا هر دو؟ درک و شناخت آدم‌هایی که می‌خواهید به آن‌ها خدمت‌رسانی کنید می‌تواند در خدمت‌رسانی بهتر به آن‌ها کمک‌تان کند.

۴. به جای مقصد اولین قدم را مشخص کنید

باید همیشه با مدل کسب و کاری شروع کنید که بتوان به سرعت و با کم‌ترین بودجه‌ای آن را اجرا و اداره کرد. کسب و کارهای کوچک بسیاری هستند که با اهداف پر آب و تاب کارشان را شروع می‌کنند که به میزان سرمایه‌ استارت‌آپ زیاد و سرمایه‌گذاران نیاز دارد. با وجود این کسب و کار‌های موفق مدلی خواهند داشت که می‌توان آن را در مقیاس کوچک‌تر استفاده کرد. این به سرمایه‌گذاران احتمالی اثبات می‌کند که ایده‌ی شما راه معتبر و موثقی برای پول درآوردن است و شانس شما را برای دریافت پول سرمایه‌گذاری حتی بیشتر هم می‌کند (اگر این همان چیزی است که به دنبالش هستید.)

– مثلا، تصور کنید در مورد مثال مذکورمان، شما می‌خواهید فعالیت بزرگی را آغاز کنید که دانه‌ّای قهوه‌ای را که یا همانطور خام فروخته می‌شود یا در کافی‌شاپ به مشتریان سرو می‌شود خودش تامین، وارد، سرخ و بسته بندی می‌کند. به جای آنکه به فکر کمک‌های هنگفت از سوی سرمایه‌گذاران برای خرید تما این تجهیزات باشید باید با ابتدا با یک کافی شاپ کوچک کارتان را آغاز کنید، بعد احتمالا تامین و وارد کردن دانه‌های قهوه را امتحان از آنجا برای برندسازی تلاش‌های‌تان را آغاز کنید.

۵. شبکه حمایتی ایجاد کنید

یکی از مهمترین بخش‌های مالک موفق یک کسب و کار بودن، غلبه بر غرور و درخواست کمک است. بزرگترین منابع مشاوره‌ای شما می توانند گروه همکاران کسب و کار و سایر حرفه‌هایی باشند که اهداف شما را در سر دارند. دور و بر خودتان را از آدم‌های بادانش و موفق پر کنید و از این طریق همیشه تنور ایده‌ها و اشتیاق‌های‌تان را گرم نگه دارید.

– همچنین توصیه‌های کوچک کلی کسب و کار را به صورت آنلاین جستجو کنید؛ وب معدن اطلاعات است. فقط حتما اطلاعات را از منابع موثق و معتبر بگیرید.

۶. یک مربی خوب پیدا کنید

یک مربی خوب در این مورد کسی است که خودش مالک موفق یک کسب و کار بوده یا هست. مثالی خوب در این زمینه می‌تواند یکی از اعضای خانواده یا دوستان خانوادگی باشد که در کسب و کار موفق بوده است. این مربی می‌تواند به شما کمک کند همه‌چیز را درباره‌ی نحوه‌ی مدیریت کارکنان‌تان برای پر کردن برگه‌های مالیاتی به شما یاد خواهد داد. چون دانش آن‌ها مستقیما از تجربه می‌آید، آن‌ها قاد هستند شخصا بیشتر از هر منبع دیگری به شما کمک کنند.

– با اینکه مربی شما مجبور نیست حتما همان نوع کسب و کاری را که شما شروع کرده‌اید داشته باشد، اما اگر چنین باشد می‌تواند کمک بیشتری بکند. به عنوان مثال یک مالک کافی شاپ دیگر بهترین منبع اطلاعاتی در مثال مربوط به کافی شاپ خواهد بود اما یک رستوران دار هم می تواند کمک شایانی بکند.

بخش ۲ اداره‌ی کارآمد کسب و کارتان

۱. ابتدا فقط بر روی عملیات‌های اولیه‌تان تمرکز کنید

یعنی، از اینکه خودتان را درگیر هر فرصت کسب و کاری که سر راه‌تان قرار می‌گیرد درگیر کنید بپرهیزید. بهتر آن است که در یک چیز عالی باشید تا در ۵ چیز متوسط باشید. این موضوع به همان اندازه در تصمیم‌گیری‌های‌تان برای متمایز ساخت کسب و کارتان صدق می‌کند و همین طور در تصمیم گیری برای تقبل پروژه‌های بیشتر. تمرکز بر یک موضوع به شما اجازه می‌دهد تمام منابع‌تان را در آن زمینه متمرکز و متعهد کنید و در آن حوزه کارآمدتر باشید.

– در ادامه‌ی مثال‌مان تصور کنید می‌بینید کافی شاپ دیگری با فروش کالای شخصی سازی شده‌ی مربوط به قهوه پول در می‌آورد. این ممکن است باعث شود شما هم دلتان بخواهد به این بازار وارد شوید. اما، انجام این کار پیش از تعیین هدف اولیه، که قهوه درست کردن است، ریسک قابل توجهی به همراه خواهد داشت، و ممکن است توانایی تمرکز شما بر کیفیت قهوه را کم کند.

۲. روی جریان نقد تمرکز کنید، نه روی سود

در حالی که قطعا سوددهی باید یکی از اهداف تان باشد، اما وقتی کارتان را شروع می‌کنید نباید هدف اصلی و کانون توجه‌تان باشد. جریان نقد بسیار مهم‌تر است – بسیاری از کسب و کارها پیش از آنکه مدت زیادی برای رسیدن به سود و پولسازی سرپا بوده باشند پول کم می‌آورند و مجبور می‌شوند درهای کسب و کارشنان را ببندند. توجه‌ دقیقی به هزینه‌های سرشکن و فروش در طول سال‌های نخست داشته باشید و سوددهی را در درجه‌های بعدی اولویت قرار دهید.

۳. یادداشت‌های مفصلی بردارید

به منظور مالک موفق یک کسب و کار بودن، مجبور خواهید بود از هر چه مخارج و عایدی که شرکت‌تان دارد و همچنین هر یک ریالی که از طریق آن جریان می‌یابد یادداشت بردارید. با اطلاع دقیق از منبع کسب پول، محلی که در آن خرج یا ذخیره می‌شود، بیشتر قادر خواهید بود مشکلات مالی را پیش از ظهور تشخیص دهید. به علاوه، انجام این کار ایده‌ی بهتری به شما می‌دهد درباره‌ی جاهایی که باید در مخارج صرفه‌جویی کنید یا عایدی‌ها را افزایش دهید.

رپورتاژ

مثلا در مثالی که ذکر کردیم، از میزان قهوه‌ای که ظرف یک ماه مشخص خریده‌اید و فروخته‌اید و چه چیزی برای آن پرداخته‌اید یادداشت‌های دقیق بر می‌دارید. این می‌تواند به شما کمک کند مشخص کنید که آیا، به عنوان مثال، قیمت دانه‌های قهوه به صورت یکنواخت افزایش پیدا کرده است و به شما کمک می‌کند برنامه ریزی کنید که قیمت‌های‌تان را بر اساس آن افزایش بدهید یا ندهید.

۴. مخارج‌تان را تا حد ممکن محدود کنید

هرچند ممکن است بدیعی به نظر برسد، اما به حوزه‌هایی فکر کنید که می‌توانید با صرف پول کمتر نتایج مشابهی بگیرید. به استفاده از تجهیزاتی که از قبل داشته‌اید، یافتن اشکال ارزان‌تر تبلیغات، یا مذاکره‌ی بهتر درباره‌ی مفاد پرداختی با تامین کننده یا مشتریان برای پس‌انداز چند تومان در اینجا و آنجا فکر کنید. سعی کنید عادات بسیار کم هزینه‌تان را حفظ کنید و فقط وقتی و جایی که واقعا مجبور بودید پول خرج کنید.

– در مثال ما، این می‌تواند به معنی شروع با قهوه آسیاب‌کن‌های کارکرده (البته مادامی که همچنان خوب کار بکنند) و سعی برای تامین هرچه بیشتر مواد و لوازم مورد نیاز از همان تامین کننده (فنجان‌ها، درپوش‌ها، نی‌ها و …).

۵. به فکر کارآمدی چرخه‌ی تامین باشید

هزینه‌ها، و در نتیجه مزایا، به یک سازمان زنجیره‌ی تامین موفق نیاز دارد. با تقویت روابط خوب با تامین کنندگان، سازماندهی تحویل‌ها، و تامین مداوم مشتریان با خدمات منظم، می‌توانید سوددهی و شهرت خود را افزایش دهید. مدیریت موفق زنجیره‌ی تامین می‌تواند به شما کمک کند بخشی از کسب و کارتان را که هدررفت منابع دارد حذف کنید مثل مواد خام یا نیروی کار.

– در مثال ما، کافی‌ شاپ به یک سری از دلایل می‌خواهد با تامین کننده‌ی قهوه‌اش رابطه‌ی خوبی داشته باشد و ساختار زنجیره‌ی تامین سازماندهی شده‌ای داشته باشد. این موضوع به ویژه برای اطمینان از اینکه هرگز قهوه‌تان تمام نخواهد شد حیاتی است، اما می‌تواند به معنی این نیز باشد که می‌توانید تحویل‌دهی خدمات پیوسته‌ای داشته باشید، انواع جدید قهوه‌ها را به محض آمدن به بازار تهیه و امتحان کنید، یا درباره‌ی قیمت‌های پایین‌تر مذاکره کنید.

۶. به فکر یافتن شرکای استراتژیک باشید

بسیار شبیه به یک مربی خوب، شریک استراتژیک هم می‌تواند نیرویی را که برای رشد و پرورش کسب و کارتان نیاز دارید به شما بدهد. از طریق تعامل با کسب و کاری‌هایی که فکر می‌کنید می‌توانند به شما نفع برسانند، چه تامین کننده‌ باشند، فراهم کننده‌ی فناوری، یا کسب و کارهای مکمل، شراکت‌های استراتژیک را پرورش دهید. رابطه‌ی خوب با شرکتی دیگر می‌تواند تبلیغات رایگان، و هزینه‌های کسب و کار پایین‌تر را برای‌تان فراهم آورد یا اجازه‌ی توسعه‌ی بازارهای جدید را – بسته به شرکایی که انتخاب می‌کنید – به شما بدهد.

۷. وقتی پای بدهی‌ها به میان می‌آید مسئولیت‌پذیر باشید

خیلی مهم است که به طور واقع‌بینانه‌ای توانایی بازپرداخت بدهی‌هایی را که تقبل می‌کنید ارزیابی کنید. در حالی که شروع و اداره‌ی یک کسب و کار همیشه ریسک دارد، سعی کنید بدهی‌های‌تان را فقط با قرض گرفتن تا جایی که واقعا نیاز دارید، محدود کنید. و وقتی صحبت از بدهی می‌شود، مطمئن شوید که جریان‌های نقدتان را به نحوی ساختار بندی کرده باشید که در اسرع وقت بازپرداختش برای‌تان میسر باشد. بازپرداخت‌های بدهی‌ها را قبل از هر کار دیگری در اولویت قرار دهید.

– مثلا، اگر برای شروع به کار کافی‌شاپ 240.000.000 تومان وام گرفته‌اید، تا زمانی که آن وام را بازپرداخت نکرده‌اید به هزینه کردن برای بهبود تولیدات‌تان یا ارتقاء قهوه آسیاب کن‌های‌تان فکر نکنید.

بخش ۳ رشد و پرورش کسب و کارتان

۱. معرفی‌نامه‌ی کسب و کارتان را کامل کنید

یک سخنرانی ۳۰ ثانیه‌ای آماده داشته باشید که کسب و کارتان را تا آنجا که ممکن است مفید و مختصر تشریح کند من جمله اطلاعاتی درباره‌ی اهداف، خدمات/محصولات، و مقاصدتان. داشتن یک معرفی‌نامه‌ی تمرین شده که بتواند شما را خیلی خوب به همه معرفی کند می‌تواند در شرایطی که سعی می‌کنید چیزی به مشتری بفروشید کمک‌تان کند و همچنین وقتی سعی می‌کنید سرمایه‌گذاری را جذب کنید نیز مفید خواهد بود. اگر نمی‌توانید کسب و کارتان را به این شیوه‌ی مختصر توصیف کنید، پس طرح کسب و کارتان به تصحیح نیاز دارد.

– برای کافی‌شاپ‌تان، باید کاری که انجام می‌دهید (فروش قهوه)، خدمات‌تان (نوشیدنی که عرضه می‌کنید)، علت خاص بودن‌تان (مثلا شاید قهوه‌ای که سرو می‌کنید کمیاب است یا در همانجا برشته می‌شود)، و این که در آینده چه کاری قصد دارید انجام دهید (توسعه‌ی مکانی جدید، محصولات جدید و غیره) را توضیح دهید.

۲. به ارائه‌ی خدمات خوب مشهور شوید

شهرت خوب به دست آوردن مثل یک تبلیغات رایگان است؛ مشتریان حرف کسب و کار شما را با دوستان‌شان در میان خواهند گذاشت و بیشتر به شما رجوع خواهند کرد. بسته به این امر هر فروش را به مانند موفقیت یا شکست کسب و کارتان در نظر بگیرید. این همچنین به معنی آن است که باید با هر عملی که کسب و کارتان انجام می‌دهد و هر تعمالی که با مشتریان انجام می‌دهد همگام شوید. و یک قدم به مالک موفق یک کسب و کار نزدیک شوید.

۳. رقبای‌تان را با دقت زیر نظر بگیرید

باید همیشه برای ایده‌های جدید، به ویژه در شروع کار، به رقبای‌تان نگاه کنید. احتمالا آن‌ّها کاری را درست انجام می‌دهند. اگر بتوانید بفهمید آن کار چیست، می‌توانید آن را در کسب و کارتان به کار ببندید و از آزمون و خطایی که آن‌ها پشت سر گذاشته‌اند تا به اینجا برسند اجتناب کنید.

– یکی از بهترین راه‌های انجام این کار موقع شروع کسب و کار آن است که استراتژی‌های قیمت گذاری رقبا را بررسی کنید. در مثال مربوط به کافی شاپ، ساده‌تر خواهد بود که قهوه‌ را شبیه رقبای‌تان قیمت گذاری کنید تا اینکه بخواهید با قیمت‌های خودتان به آزمون و خطا دست بزنید.

۴. همیشه به دنبال فرصت‌های رشد باشید

وقتی کسب و کارتان را به راه انداختید، بهتر است همیشه به دنبال مکان‌هایی باشید که می‌توانید آن‌ها را توسعه بدهید. چه این حرف به معنی آن باشد که به یک مغازه‌ی بزرگتر نقل مکان کنید، فضای تولیدتان را افزایش دهید، یا مکان جدیدی باز کنید به کسب و کار و اهداف‌تان بستگی خواهد داشت. مالک موفق یک کسب و کار درک می‌کند که یکی از مخالفان اصلی رشد بلند مدت ثابت می‌ماند. این یعنی ریسک کردن در زمینه‌ی توسعه و رشد به جای درجا زدن روی یک موفقیت.

– درمورد مثال کافی شاپ، ممکن است در نزدیکی‌ها ناحیه‌ای وجود داشته باشد که متوجه شوید توسط کافی‌شاپ‌ها به آنجا خوب خدمت‌رسانی نشده است. وقتی محل اصلی‌تان مشخص شد و به راه افتاد، بهتر است به فکر باز کردن مغازه‌ای جدید در آن منطقه باشید. این می‌تواند به معنی آن نیز باشد که از یک دکه‌ی کوچک به یک کافی‌شاپ کامل – بسته به شرایط‌تان – نقل مکان کنید.

۵. جریان‌های درآمدتان را متنوع کنید

راه دیگر برای افزایش ارزش کسب و کارتان آن است که حوزه‌های دیگری که می‌توانید از آن پول در بیاورید را بررسی کنید. فرض کنید اخیرا کسب و کار اصلی تان را راه انداخته‌اید، خوب اطراف‌تان را بگردید و ببینید کجا می‌توانید محصول یا خدمات متفاوتی را ارائه کنید. شاید مشتریان‌تان مرتبا برای یک قلم مرتبا به مغازه شما سر می‌زنند و بعد بلافاصله برای یک قلم دیگر به مغازه‌ای دیگر می‌روند. بررسی کنید آن قلم دیگر چیست و خودتان آن را نیز ارائه کنید.

– بعضی از گزینه‌های متنوع برای کافی شاپ می‌توانند عرضه‌ی شیرینی، شاندویچ یا کتاب به مشتریان باشد.

۶ کتاب عالی که خواندن آنها به شدت توسط افراد موفق پیشنهاد شده است

منبع wikihow
نوشته‌های مرتبط