5 چیز که برای داشتن یک زندگی خوب فقط به آن ها نیاز دارید
در این مقاله، علاوه بر آنکه به ۵ عامل کلیدی برای داشتن یک زندگی خوب اشاره میکنیم، نحوهی خلاصی از دست چیزهای غیرضروری در زندگی را نیز بیان خواهیم کرد. کنفوسیوس میگوید، “زندگی واقعا ساده است، ولی ما اصرار داریم آن را پیچیده کنیم.”
کار و مشغلهی اضافه به یک عرف و هنجار تبدیل شده است.
هر روز در زندگی، با مقدار بسیار زیادی از اطلاعات بمباران میشویم. به ما گفته میشود چگونه وقتنان سپری کنیم، چه بخوریم، و کجا برویم. هر گاه برای رسیدن به پاسخ سوالاتمان بینهایت جستجو میکنیم، معمولا به همان نقطهی آغاز باز میگردیم: ما در یک چاه بیانتها هستیم.
و هنگامی که عوامل دیگری نظیر ظهور فناوریهای خودکار، افزایش گزینههای انتخاب، و فشار مداوم برای بهروز ماندن را نیز به این وضعیت میافزاییم، آیا جای تعجب دارد که احساس کنیم در تمام این چیزها غرق شدهایم؟
نتایج پژوهشها معمولا با یکدیگر در تضاد هستند. در یک دوره، تمام مطالعات به یک نتیجهی خاص میرسند. در دورهی بعد، این نتایج رد میشوند و یک نظریهی جدید مطرح میشود. این چرخه همواره ادامه دارد.
ولی رویکرد بهتری وجود دارد. وقتی تمام لایهها را از روی هم برمیداریم، نقطهی مرکزی و بنیادین داشتن یک زندگی خوب همواره ثابت و مشخص است.
شما نیز از قبل این چیزها را میدانستید – در این مقاله، فقط یک بار دیگر آنها را یادآوری میکنیم.
۱. هوا
خیلی ساده به نظر میرسد. گذشته از آن، نفس کشیدن یکی از غریزیترین کارهایی است که انسان در این دنیا انجام میدهد. ولی وقتی پیچیدگیها وارد زندگیمان میشوند، به تدریج نفس کشیدنمان نیز ضعیف میشود.
به مرور زمان، عادت به نفس کشیدن نادرست در ما قویتر میشود و تغییر آن نیز دشوارتر.
وقتی احساس استرس میکنید، معمولا در بهت فرو میروید و یادتان میرود به خوبی نفس بکشید، یا هوا را خیلی سطحی و ضعیف وارد سینهتان میکنید. به این ترتیب، همین عادت نادرست تنفسی احساس استرس و اضطراب را در شما ماندگار میکند.
بنابراین، همین الان این کار را امتحان کنید: صاف بنشینید، هوا را از طریق بینی و با فشار شکم (از همان جایی که دیافراگم قرار دارد) وارد ششها کنید، در ذهنتان تا سه بشمرید، سپس هوا را به آرامی از طریق بینی خارج کنید.
مکث کنید. این کار را تکرار کنید.
۲. غذا
هوسهای زودگذر را فراموش کنید. غذا مناسب همان غذایی است که طبیعی و سالم باشد؛ یعنی اینکه به دنبال غذاهایی باشید که بتوانید تمام مواد به کار رفته در تهیهی آن را شناسایی و تایید کنید.
یک رژیم غذایی خوب غالبا حاوی میوهها و سبزیها، مقداری نشاسته، و مقداری گوشت است. یا اگر شما سایر منابع پروتئین را ترجیح میدهید، لوبیا و سویا نیز گزینههای خوبی برایتان هستند.
بقراط گفته است، “بگذار غذا دارویات باشد و دارو غذایات.”
یک رژیم غذایی مغذی و سالم اساس یک زندگی سالم را تشکیل میدهد. مهم نیست به دنبال رسیدن به چه هستید، سلامتی در صدر اولویتهایتان قرار دارد. بدون آن، سایر بخشهای زندگیتان دچار اختلال میشوند.
۳. تحرک
سبک زندگی ساکن و بیحرکت به یکی از عرفهای جوامع تبدیل شده است. چه در حالت نشسته، چه ایستاده، بسیاری از مشاغل مجبورمان کردهاند که ساعات طولانی در روز را بدون حرکت در یک جا بمانیم. مشکل اینجا است که بدنمان برای نشستن یا ایستادن در یک جای ثابت برای مدت طولانی طراحی نشده است.
دنبال راههایی باشید تا تحرک را به زندگی روزانهتان اضافه کنید. اگر آنچنان به ورزش علاقه ندارید، راههای دیگری برای به جریان انداختن خون در بدنتان وجود دارند. فقط کافی است حرکت کنید.
در ساعات بیکاریتان در پارک پیادهروی کنید. به جاهایی از شهر بروید که تاکنون ندیدهاید. هنگام مسواک زدن برقصید. راهی پیدا کنید که هر جا و هر زمان کمی تحرک داشته باشید.
با این کار حتما حالتان بهتر خواهد شد.
۴. خواب
خواب اختیاری نیست. خواب مانع موفقیت نیست. کاملا برعکس؛ خواب برای رسیدن به موفقیت ضروری است.
بسیاری از آدمها به خودشان افتخار میکنند که چهقدر کم میخوابند. آنها طوری در این مورد صحبت میکنند که گویی کمخوابی باعث میشود آنها در مقایسه با سایر آدمها شایستهتر و جاهطلبتر باشند.
ولی به گفتهی یک کارشناس، “من مطالعه کردهام، من با پزشکان و دانشمندان صحبت کردهاند و به این نتیجه رسیدهام که راه رسیدن به بهرهوری بالاتر، الهام گرفتن، و داشتن یک زندگی لذتبخش این است: به اندازهی کافی بخوابید.”
چرا باید هر شب به اندازهی کافی بخوابید؟
زیرا بتوانید از فواید زیر بهرهمند شوید:
- افزایش بهرهوری
- افزایش خلاقیت
- بالا رفتن سطح توجه
- کاهش سطوح استرس و اضطراب
- داشتن آرامش ذهنی بیشتر
پس از یک روز کاری سخت، برای بازیابی توان بدنیتان و آماده شده برای روز بعد باید بخوابید. بزرگسالان بهتر است شبها هفت الی نه ساعت بخوابند.
۵. هدف
همه در زندگی به هدف نیاز دارند. این همان چیزی است که باعث میشود هر روز صبح با هیجان از خواب برخیزید و هنگام شب با رضایت خاطر به خواب بروید.
وقتی چیزی را کشف میکنید که باعث حرکتتان رو به جلو میشود، چشمانداز مثبتی به زندگی پیدا میکنید. به تدریج آیندهتان را روشنتر مییابید. برای زندگی کردن دلیل پیدا میکنید.
وقتی حس هدفمندی در خود ایجاد میکنید، سایر جنبههای زندگیتان نیز به تدریج با یکدیگر هماهنگ میشوند. روابطتان با آدمهای اطراف بهتر میشود، برای جامعهتان ارزشمندتر میشوید، و یاد میگیرید چگونه از وقتتان استفاده کنید.
وقتی متوجه میشوید با زندگیتان چه کار کنید، یک حس قدرتمند و باورنکردنی وجودتان را فرا میگیرد.
آیا میدانید چه ارتباطی میان بازنشستگی و کاهش طول عمر وجود دارد؟ البته، شاید قادر نباشید مدت کار کردنتان را در یک شغل خاص افزایش دهید، ولی میتوانید به دنبال پروژههای دیگری باشید که بتوانند هیجان را به زندگیتان باز گردانند.
آدمهای موفق غالبا پروژههایی غیر از شغل اصلیشان را نیز در دست دارند؛ چه کار کردن در یک خیریه باشد، چه انجام یک سرگرمی شخصی، یا سرمایهگذاری در یک کسب و کار. این کار به آنها ایدههای جدید میدهد، ذهنشان را باز نگه میدارد، و به آنها کمک میکند سایر نقشهایشان را نیز در زندگی به شکل بهتری ایفا کنند. شما نیز میتوانید این کار را انجام دهید.
چیزهای غیرضروری را از زندگیتان حذف کنید
وقتی زندگیتان را در این پنج عامل خلاصه کنید، همه چیز برایتان سادهتر میشود.
با تمرکز بر این عوامل، تجربههای ارزشمندتری را در زندگیتان به دست خواهید آورد. اعمالتان در یک جنبه از زندگی بر سایر جنبهها نیز اثر مثبت میگذارد؛ درست مانند یک شبکهی به هم پیوسته تمام زندگیتان را قدرتمند میکند.
وقتی چیزهایی را که به بهبود زندگیتان کمکی نمیکنند، کنار میگذارید، به تدریج تمرکزتان بر چیزهای مهم زندگی بیشتر میشود. به این ترتیب، هر روز تاثیر قویتری از خود نشان میدهید. آنگاه به تدریج زندگی بهتری خواهید داشت.