شوک چیست: مهمترین انواع شوک، علائم، علت ها و درمان شوک

حتما تا به حال حداقل برای یک بار هم که شده خودتان یا یکی از اطرافیان تان دچار شوک شده اید. امااگر می خواهید به طور دقیق و علمی بدانید شوک چیست و این اصطلاح عامیانه ای که ما زیاد استفاده میکنیم با آنچه در علم پزشکی استفاده میشود چه تفاوت هایی دارد و همچنین با انواع شوک، علائم، علت ها و درمان شوک آشنا شوید در ادامه این نوشتار با ما همراه باشید.

شوک چیست؟

واژه‌ی «شوک» توسط جامعه‌ی پزشکی و عامه‌ی مردم با معانی متفاوتی استفاده می‌شود. مفهوم آن در باور عامه یک واکنش عاطفی شدید به موقعیتی استرس آور یا خبری بد است. تعریف پزشکی شوک اما بسیار متفاوت است. از نظر پزشکی، شوک به عنوان شرایطی توصیف می‌شود که در آن بافت‌های بدن اکسیژن و مواد مغذی کافی برای حفظ عملکرد سلول‌ها دریافت نمی‌کنند. این نهایتا به مرگ سلولی، نقص عملکرد اندام‌ها و سرانجام، در صورت عدم درمان، اختلال عملکرد کل بدن و مرگ منتهی می‌شود.

نحوه‌ی عملکرد بدن

– سلول‌ها برای انجام عملکردشان به دو چیز نیاز دارند: اکسیژن و گلوکز. این به سلول‌ها اجازه می‌دهد انرژی تولید کنند و وظایف خاص خودشان را انجام دهند.

– اکسیژن هوا از طریق ریه‌ها وارد بدن می‌شود. مولکول‌های اکسیژن از کیسه‌های هوای ریه عبور می‌کنند و وارد کوچک‌ترین رگ‌های خونی – مویرگ‌ها – می‌شوند و توسط سلول‌های قرمز خون جمع آوری و به مولکول‌های هموگلوبین متصل می‌شوند.

– سلول‌های قرمز خون با عمل پمپاژ قلب با فشار در داخل بدن جریان پیدا می‌کنند و اکسیژن را به سلول‌های تمام بافت‌های بدن می‌رسانند.

– آن گاه هموگلوبین دی‌اکسید کربن، مواد زائد سوخت و ساز، را می‌گیرد که بعد آن را به ریه‌ها پس می‌دهد و از طریق باز دم به هوا باز می‌گرداند. دوباره کل همین چرخه آغاز می‌شود.

– گلوکز از طریق غذاهایی که می‌خوریم در بدن تولید می‌شود. گلوکز در جریان خون حرکت می‌کند و از مولکول‌های انسولین برای «باز کردن درب» استفاده می‌کند و از همان جا وارد سلول می‌شود تا انرژی لازم برای سوخت و ساز سلولی را فراهم کند.

علت های به وجود آمدن شوک

چه وقت مشکل پیش می‌آید

اگر به سلول‌ها اکسیژن نرسد، به جای استفاده از سوخت و ساز هوازی (با اکسیژن) برای کار کردن، سلول‌ها از روش بی‌هوازی (بدون اکسیژن) برای تولید انرژی استفاده می‌کنند. متاسفانه، اسید لاکتیک به عنوان محصول فرعی سوخت و ساز بی‌هوازی شکل می‌گیرد. این اسید تعادل اسیدی خون را تغییر می‌دهد، آن را اسیدی تر می‌کند، و می‌تواند به وضعیتی منجر شود که در آن سلول‌ها شروع می‌کنند به نشت مواد شیمایی سمی در جریان خون، و باعث آسیب دیدن دیواره‌ی رگ‌های خونی می‌شوند. فرایند بی‌هوازی نهایتا به مرگ سلول‌ها منجر می‌شود. اگر سلول‌های زیادی بمیرند، ارگان‌های بدن دچار اختلال می‌شوند، و بدن دچار نقص عملکرد می‌شود، و نهایتا مرگ اتفاق می‌افتد.

به سیستم قلبی عروقی بدن خود به دید پمپ روغن خودرو نگاه کنید. برای کارکرد بهینه و کافی، پمپ الکتریکی باید کار کند تا روغن پمپاژ شود، باید روغن کافی وجود داشته باشد، و خط روغن باید بی‌تغییر بماند. اگر هر یک از این مولفه‌ها دچار مشکل شوند، فشار روغن افت می‌کند و ممکن است موتور آسیب ببیند. در بدن، اگر قلب، رگ‌های خونی، یا جریان خون دچار نقص شوند، آن‌گاه مرگ اتفاق خواهد افتاد.

کجا مشکل پیش می‌آید؟

سیستم اکسیژن رسانی به سلول‌های بدن به طرق مختلفی ممکن است دچار مشکل شود.

  • – مقدار اکسیژن موجود در هوای استنشاقی ممکن است کاهش پیدا کند.
  • – مثال‌ها شامل تنقس در ارتفاعات یا مسومیت مونوکسید کربن می‌شوند.

ریه ممکن است قادر نباشد اکسیژن را به جریان خون انتقال بدهد. مثال‌هایی از علل آن عبارتند از:

ممکن است قلب قادر نباشد به اندازه‌ی کافی خون را به بافت‌های بدن پمپاژ کند. مثال‌های این علت شوک عبارتند از:

  • حمله قلبی که در آن بافت ماهیچه از بین می‌رود و قلب نمی‌تواند با قدرت کافی بتپد و خون را به سرتاسر بدن پمپاژ کند.
  • – اختلال در ریتم قلب وقتی رخ می‌دهد که قلب نتواند به شیوه‌ای هماهنگ بتپد.
  • – التهاب کیسه‌ی اطراف قلب (پریکاردیت) یا التهاب عضله‌ی قلب به خاطر عفونت‌ها یا سایر علل، که در آن ظرفیت‌های تپش کارآمد قلب از دست می‌رود.

ممکن است سلول‌های قرمز کافی در خون نباشد. اگر سلول‌های قرمز خون کافی نباشند (کم خونی)، آن گاه با هر تپش قلب اکسیژن کافی به بافت‌ها نخواهد رسید. مثال‌های مربوط به این علت عبارتند از:

  • – خونریزی حاد و مزمن،
  • – عدم توانایی مغز استخوان برای تولید سلول‌های قرمز خون، یا
  • – افزایش تخریب سلول‌های قرمز خون در بدن (به عنوان مثال، بیماری کم خونی داسی شکل).

ممکن است مایعات دیگر نیز به اندازه‌ی کافی در خون موجود نباشند. جریان خون حاوی سلول‌های خونی (قرمز، سفید، و پلاکت)، پلاسما (که بیش از ۹۰٪ آن آب است)، و پروتئین‌ها و مواد شیمایی مهم بسیاری است. کمبود آب یا دی‌هیدارته شدن بدن می‌تواند باعث شوک شود.

رگ‌های خونی ممکن است قادر نباشند فشار کافی را درون دیواره‌های خود که به خون اجازه‌ی پمپاژ شدن به باقی نقاط بدن را می‌دهد حفظ کنند. در حالت عادی، دیواره‌ی رگ‌های خونی برای آن که اجازه دهند خون بر خلاف گرانش زمین به نواحی بالای قلب پمپاژ شود تحت تنش است. این تنش تحت کنترل سیستم عصبی مرکزی ناخودآگاه است، و بین فعالیت دو ماده‌ی شیمیایی آدرنالین و استیل کولین در حالت توازن و تعادل است. اگر سیستم آدرنالین با مشکل مواجه شود، آن وقت دیواره‌ی رگ‌های خونی گشاد می‌شود و خون در قسمت‌هایی از بدن که به زمین نزدیک‌تر هستند جمع می‌شود، و ممکن است بازگشت آن به قلب و پمپاژ مجدد به سایر قسمت‌های بدن با مشکل مواجه شود.

انواع شوک

۱. شوک هیپوولمیک

برای آن که قلب مایعات را درون رگ‌های خونی به قسمت‌های مختلف پیش براند باید سلول‌های قرمز و آب کافی در خون وجود داشته باشد. وقتی بدن بی‌آب می‌شود، ممکن است سلول‌های قرمز کافی وجود داشته باشد،  اما حجم کلی مایع کاهش می‌یابد، و فشار درون سیستم گردش خون کاهش پیدا می‌کند. برون‌دهی قلبی مقدار خونی است که قلب می‌تواند در یک دقیقه به خارج از خود پمپاژ می‌کند. اگر خون کمتری در سیستم گردش خون پمپاژ شود، سرعت تپش‌های قلب افزایش می‌یابد تا برون‌دهی ثابت بماند.

۹۰٪ خون از آب تشکیل می‌شود. اگر بدن به خاطر از دست رفتن آب یا مصرف ناکافی مایعات دی‌هیدراته شود، سعی می‌کند برون‌دهی قلبی را از طریق سریع‌تر کردن ضربان قلب حفظ کند. اما با کم شدن مقدار مایعات، مکانیسم جبران بدن از کار می‌افتد، و ممکن است شوک به وجود بیاید.

شوک هیپوولمیک ناشی از کمبود آب می‌تواند آخرین مرحله‌ی بسیاری از بیماری‌ها باشد، اما اصل مشترک در همه‌ی آن‌ها کمبود مایعات در بدن است.

۲. شوک هموراژيک

آغاز شوک هموراژیک وقتی است که خونریزی زیادی وجود داشته باشد و نسبتا سریع اتفاق بیفتد. تروما رایج‌ترین مثال خونریزی یا هموراژی است، اما خونریزی ممکن است به خاطر ناراحتی های پزشکی نیز رخ بدهد مانند:

– خونریزی از دستگاه گوارشی؛ مثال‌ها عبارتند از زخم معده یا زخم‌ دوازدهه، سرطان روده یا دیورتیکولی.

– در زنان، خونریزی بیش از حد ممکن است از رحم ناشی شده باشد.

– کسانی که سرطان یا لوسمی دارند اگر کبدشان عوامل لخته‌ساز کافی تولید نکند مستعد خونریزی خودبخود از بسیاری از قسمت‌ها هستند.

– بیمارانی که رقیق‌کننده‌های خون مصرف می‌کنند نیز ممکن است دچار خونریزی شدید بشوند.

درمان شوک هموراژیک به علت آن بستگی دارد. پیدا کردن منشاء خونریزی و کنترل آن از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. مایعات داخل وریدی برای کمک به احیاء استفاده می‌شوند تا حجم مایع داخل فضای رگ‌های خونی افزایش پیدا کند، اما انتقال خون همیشه الزامی و اجباری نیست. اگر خونریزی کنترل شود و بیمار شرایط با ثبات‌تری پیدا کند، ممکن است مغز استخوان بتواند سلول‌های قرمز خون از دست رفته‌ را جبران کند.

۳. شوک کاردیوژنیک

وقتی قلب توانایی پمپاژ خون به سایر قسمت‌های بدن را از دست می‌دهد، فشار خون کاهش می‌یابد. هرچند ممکن است سلول‌های قرمز خون و اکسیژن کافی وجود داشته باشد، اما آن‌ها نمی‌توانند آنچه را سلول‌ها نیاز دارند فراهم کنند.

قلب خودش یک عضله است و برای کار کردن به خون نیاز دارد. وقتی یک حمله‌ی قلبی رخ می‌دهد، منبع خون بخشی از بدن از دست می‌رود، و این می‌تواند موجب بی حس شدن و سوزش عضله‌ی قلب شود و به همین خاطر قلب نخواهد توانست با فشار کافی بتپد تا خون را به سایر قسمت‌های بدن براند. این امر ضربان را کاهش می‌دهد و برون‌دهی قلبی دچار نقص می‌شود.

درمان آن شامل تلاش برای بازگرداندن منبع خون و استفاده از یک سری دارو برای کمک به فشار خون می‌شود. در شرایط وخیم‌تر، برای کمک به قلب جهت تامین فشار خون لازم می‌توان از دستگاه‌های پزشکی استفاده کرد.

۴. شوک نوروژنیک

درون دیواره‌ی رگ‌های خونی عضلات غیر ارادی وجود دارند که فشار را حفظ می‌کنند تا این که حجم خون درون رگ‌ها ثابت بماند حتی اگر بدن بر خلاف نیروی جاذبه تغییر وضعیت بدهد. یک مثال از این نوع وقتی است که صبح‌ها بیدار و از رختخواب بلند می‌شوید. اگر رگ‌های خونی‌تان کمی سفت‌تر به هم تنگ و فشرده نشوند، جاذبه باعث خواهد شد خون به سمت پاهای‌تان جریان پیدا کند، یعنی در پایین ترین قسمت بدن و در دورترین نقطه از مغز، که ممکن است به خاطر همین جان‌تان را از دست بدهید.

در جراحات مغزی و نخاعی، تنه‌(زنجیره‌ی) سمپاتیک از کارکردن باز می‌ماند و رگ‌های خونی گشاد می‌شوند و در نتیجه خون به سمت خارج از قلب کشیده می‌شود. چون خون کافی به قلب باز نخواهد گشت، قلب در پمپاژ خون به سرتاسر بدن دچار مشکل خواهد شد.

درمان آن شامل مصرف مایعات و داروهایی برای افزایش خاصیت ارتجاعی دیواره‌های رگ‌های خونی می‌شود.

۵. شوک هیپوگلیسمی و ازدیاد قند خون

قند خون بالا یا پایین تقریبا همیشه با دیابت‌ در ارتباط است. در کسانی که دیابت دارند، بدن برای آن که اجازه بدهد گلوکز وارد سلول‌ها شود تا سوخت و ساز هوازی انجام شود انسولین کافی تولید نمی‌کند، یا سلول‌ها در برابر اثرات انسولین مقاوم نیستند. به عنوان درمان، لازم است که انسولین تزریق شود، یا داروهایی مصرف شود تا حساسیت بدن به انسولین پایین را تقویت و برطرف کند. باید بین میزان مصرف دارو و میزان غذای مصرف شده تعادل وجود داشته باشد. اگر غذای کافی مصرف نشود، آن وقت قند خون افت پیدا می‌کند و حتی اگر انسولین کافی برای ورود گلوکز به سلول‌ها وجود داشته باشد، هیچ گلوکزی وجود ندارد که به سلول‌ها وارد شود. مغز انسان نسبت به قند خون پایین بسیار حساس است و کما یکی از سریع‌ترین پیامدهای آن است. راه کار درمانی آن تامین و مصرف قند است.

وقتی سطح قند خون به شدت بالا می‌رود و از کنترل خارج می‌شود، خطر دی‌هیدراته شدن شدید و شوک وجود دارد. اگر انسولین کافی در جریان خون وجود نداشته باشد، سلول‌ها نمی‌توانند از گلوکز موجود استفاده کنند، و به جای آن به یک سوخت و سازی بی‌هوازی جایگزین برای تولید انرژی روی می‌آورند. چون گلوکز نمی‌تواند به سلول‌ها جهت استفاده وارد شود، ازدیاد قند خون رخ می‌دهد چون سطح گلوکز موجود در جریان خون به شدت بالا می‌رود.

رپورتاژ

۶. شوک آنافیلاکتیک

وقتی بدن نسبت به بعضی از مواد شیمیایی یا مواد بیرونی واکنش آلرژیک نشان می‌دهد، این واکنش می‌تواند سیستم ایمنی بدن را به مبارزه با آن مواد وادارد. گاهی، ممکن است پاسخ بیش از حد وجود داشته باشد و بر سیستم‌های چندگانه‌ی بدن تاثیر بد بگذارد و باعث از کار افتادنشان شود. این فرایند با عنوان آنافلاکسی شناخته می‌شود. ماست‌سل‌ها و بازوفیل‌ها (نوعی سلول سفید خون) که حاوی هیستامین هستند بی‌ثبات می‌شوند و محتوای‌شان شروع به نشت کردن می‌کند و بر عضلات ریه، قلب، و رگ‌های خونی تاثیر می‌گذارد. این‌ها عضلات نرمی هستند که بخشی از سیستم نظارتی بدن هستند و تحت کنترل ارادی قرار ندارند.

– عضلاتی که لوله‌های برونشیت را احاطه می‌کنند دچار اسپاسم می‌شوند و باعث عطسه و تنگی نفس می‌شوند.

– عضلاتی که رگ‌های خونی را احاطه کرده‌اند گشاد می‌شوند، که این باعث افت فشار خون می‌شود.

– هیستامین همچنین باعث گرگرفتگی پوست، کهیر، استفراغ و اسهال می‌شود.

– سوخت و سازهای مختلفی وجود دارند که باعث می‌شوند عضلات قلب پمپاژ ضعیفی انجام بدهند و رگ‌های خونی دچار نشت شوند.

ترکیب این اثرات جریان خون و تامین اکسیژن برای سلول‌های بدن را کاهش می‌دهد و می‌تواند به شوک شدن بینجامد.

رایج‌ترین علل شوک آنافیلاکتیک شامل واکنش‌های آلرژیک به خوراکی‌ها (به خصوص بادام زمینی)، آنتی بیوتیک‌ها، و نیش زنبورها می‌شود. کودکان اغلب به تخم مرغ، سویا، و شیر آلرژی دارند.

اولین کار در اقدام برای درمان واکنش‌های آلرژیک شدید آن است که با اورژانس تماس بگیریم. دخالت پزشکی شامل تزریق آنتی‌هیستامین‌هایی مانند دیفن‌هیدرامین، کورتیکواستروئیدها، و آدرنالین می‌شود.

علائم شوک

شوک به عنوان متابولیسم غیرعادی در سطح سلولی تعریف می‌شود. چون اقدام در راستای رفع مشکلات سلولی به طور مستقیم کار ساده‌ای نیست، علائم شوک اقدامات و نشانه‌های غیر مستقیم عملکرد سلولی هستند. شوک مرحله‌ی پایانی تمام بیماری‌ها است، و علائم اغلب به علت اصلی بروز شوک بستگی دارند.

علائم حیاتی

وقتی بیمار مراحل مختلفی از شوک را پشت سر می‌گذارد، علائم حیاتی تغییر می‌کنند. در مراحل اولیه، بدن سعی می‌کند با حرکت دادن مایعات از درون سلول‌ها به داخل جریان خون و با تلاش برای حفظ فشار خون در محدوده‌ی نرمال تغییرات را جبران کند. اما ممکن است افزایش خفیفی در ضربان قلب به وجود بیاید. به عنوان مثال، اهدای خون. یک واحد خون (حدودا ۱۰٪ از حجم خون بدن) برداشته می‌شود، با این وجود بدن به خوبی کمبود آن را جبران می‌کند، به جز وقتی که سرگیجه‌ی خفیفی احساس می‌شود که آن‌ هم اغلب با نوشیدن مایعات بر طرف می‌شود. مثال دیگر ورزش کردن و غفلت از نوشیدن مایعات کافی است که در نتیجه‌ی آن احساس خستگی در انتهای روز بروز پیدا می‌کند.

وقتی بدن قدرت جبران را از دست می‌دهد، سرعت تنفس سریع تر می‌شود و همین که بدن سعی می‌کند اکسیژن بیشتری برای سلول‌های قرمز خون باقیمانده جمع‌آوری کند و آن‌ها را به سلول‌ها تحویل دهد، تاکی‌کاردی (تند تپشی) قلب افزایش می‌یابد. متاسفانه، با از کار افتادن مکانیسم جبرانی، فشار خون شروع به کاهش می‌کند.

عملکرد بدن

سلول‌ها اکسیژن کافی دریافت نمی‌کنند و ارگان‌هایی که وجودشان وابسته به اکسیژن است از کار می‌افتند. ممکن است تمام اعضای بدن تحت تاثیر قرار بگیرند.

– وقتی مغز تحت تاثیر قرار می‌گیرد، ممکن است بیمار گیج شود یا هوشیاری خود را از دست بدهد (کما).

– ممکن است درد در قفسه‌ی سینه به وجود بیاید چون خود قلب میزان کافی اکسیژن دریافت نمی‌کند.

– ممکن است اسهال رخ بدهد چون روده‌ی بزرگ به خاطر افت فشار خون تحریک می‌شود.

– کلیه‌ها ممکن است دچار اختلال شوند و بدن نتواند ادرار تولید کند.

– پوست سرد و رنگ پریده می‌شود.

تشخیص شوک

رویکرد رایج نسبت به بیمار شوک شده مستلزم آن است که همزمان با تشخیص درمان نیز انجام بشود. لازم است که دلیل اصلی بیماری شناسایی شود. گاهی این دلیل مشخص است، مثلا، شخص قربانی تروما که از زخم او خونریزی شدیدی جریان پیدا کرده است. در سایر مواقع، تشخیص دشوار است. نوع آزمایش‌ها به شرایط اصلی بستگی خواهد داشت.

اغلب تشخیص از طریق سابقه‌ی پزشکی صورت می‌پذیرد. یک معاینه‌ی جسمی کامل انجام خواهد شد و علائم حیاتی بیمار تحت نظارت و کنترل قرار خواهد گرفت.

– علائم حیاتی مانیتور شده‌ی بیمار احتمالا شامل فشار خون ادامه دار و کنترل ضربان قلب، و اندازه‌گیری میزان اکسیژن می‌شوند. ممکن است کاتترهای مخصوصی به درون رگ‌های بزرگ گردن، سینه،‌ بازو، یا کشاله‌ی ران وارد کنند و تا نزدیک قلب یا داخل شریان ریوی آن را بکشانند تا فشار ناحیه‌ی نزدیک به قلب را اندازه بگیرند، که ممکن است شاخص بهتری برای وضعیت مایعات بدن باشد. کاتترهایی را نیز ممکن است داخل شریان‌ها وارد کنند تا فشار خون را به نحو مستقیم‌تری اندازه بگیرند. برای میزان بیرون‌دهی ادرار ممکن است لوله‌هایی در مثانه کار گذاشته شوند.

– آزمایش‌های خون آزمایشگاهی انجام خواهند شد (نوع آن به بیماری یا ناراحتی اصلی بستگی دارد).

– ممکن است بسته به بیماری اصلی آزمایش‌های رادیولوژی انجام شوند.

خود درمانی شوک در خانه

اگر با شخصی برخورد کردید که شوک شده بود، اولین واکنش‌تان باید تماس با اورژانس باشد. خود درمانی در خانه کار درستی نیست.

شخص را در یک مکان امن دراز کنید و سعی کنید او را گرم و راحت نگه دارید.

اگر بیمار بیدار نیست، نفس نمی‌کشد، و هیچ ضربانی ندارد، بهتر است که طبق دستورالعمل‌های هلال احمر فشار بر قفسه‌ی سینه را آغاز کنید. اگر قابل دسترسی و ممکن بود کسی را بفرستید تا یک دستگاه شوک الکتریکی خارجی خودکار (AED) بیاورد.

درمان شوک

پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی (EMS) در زمینه‌ی ارزیابی اولیه بیمار شوک شده به خوبی تمرین دیده‌اند. اولین اقدام اطمینان از آن است که علائم اولیه ارزیابی شده‌اند. این علائم اولیه عبارتند از:

– مجرای تنفسی: ارزیابی این که آیا بیمار به قدری هوشیار هست که خودش بتواند نفس بکشید و / یا آیا چیزی راه دهان یا بینی او را مسدود کرده است یا خیر.

– تنفس: ارزیابی میزان تنفس و این که آیا به تنفس دهان به دهان یا دخالت‌های پزشکی جدی تر مانند کیسه‌ی هوا و ماسک اکسیژن یا لوله‌گذاری نیاز است یا خیر.

– جریان خون: ارزیابی کیفیت فشار خون و تعیین این که آیا برای رساندن مایع یا داروهایی جهت کمک به فشار خون به تزریق داخل وریدی نیاز است یا خیر.

– اگر خونریزی آشکاری وجود دارد، سعی کنید آن را با فشار مستقیم کنترل کنید.

– برای حصول اطمینان از آن که قند خون پایین وجود ندارد به یک دستگاه تست قند خون (انگشتی) نیاز است.

– در بخش اورژانس، تشخیص و درمان به صورت همزمان انجام می‌شود.

– بیماران با استفاده از اکسیژن رسانی از طریق کانال بینی، یک ماسک صورت، یا لوله گذاری درمان خواهند شد. روش و مقدار اکسیژن برای حصول اطمینان از این که اکسیژن کافی برای بدن جهت استفاده وجود دارد سنجیده می‌شود. همچنان، هدف اکسیژن رساندن به تک تک مولکول‌های هموگلوبین است.

– اگر خونریزی (هموراژ) دلیل حالت شوک باشد ممکن است خون تزریق شود. اگر دلیل آن خونریزی نباشد، برای تقویت کردن حجم مایعات درون رگ‌های خونی مایعات داخل وریدی تزریق خواهند شد.

– برای تلاش جهت حفظ فشار خون می‌توان داروهای داخل وریدی استفاده کرد. آن‌ها با تحریک قلب به تپش‌های قوی‌تر و از طریق فشردن رگ‌های خونی جریان خون را در آن‌ها افزایش می‌دهند.

پی گیری مشکل شوک شدن

بیماران شوک شده شدیدا مریض هستند و به یک واحد درمانی مجهز ارجاع داده می‌شوند. بسته به شرایط و علل اصلی، افرادی با تخصص‌های گوناگون مشغول مراقبت و درمان آن‌ها خواهند شد. پرستارانی که دوره‌های آموزشی پیشرفته را گذرانده‌اند، متخصصان دستگاه تنفسی، و داروشناسان نیز به تیم پزشکان تعیین شده برای یک بیمار اضافه می‌شوند.

وقتی بدن تحت استرس قرار دارد، نسبت به عفونت آسیب پذیرتر می‌شود. وقتی به مدتی طولانی در بدن یک بیمار لوله‌هایی کار گذاشته می‌شوند، آن‌ها در معرض خطر جدی عفونت قرار می‌گیرند. با آن که در بیمارستان هستند، پرسنل مراقب و هوشیار هستند که نگذارند عفونت‌های بیمارستان شیوع پیدا نکنند.

اگر شخصی از شوک جان به در ببرد همچنان به مراقبت‌های پرستاری گسترده نیاز خواهد داشت. ممکن است توانبخشی مدت زمانی طولانی طول بکشد چون لازم است ارگان‌های مختلف قدرت عملکردی خود را باز یابند. مقدار زمانی که بدن در حالت شوک بوده است میزان آسیب به ارگان‌های بدن را تعیین می‌کند، و بهبود کامل ممکن است هرگز اتفاق نیفتد. آسیب مغزی می‌تواند به سکته و اختلال فکری بینجامد. آسیب قلبی و ریوی می‌تواند به ناتوانی‌های جدی منجر شود که ممکن است شامل کاهش تحمل بدن در برابر انجام فعالیت ورزشی شود. آسیب کلیوی ممکن است به دیالیز بینجامد.

شوک شدن نقطه‌ی اوج وضعیت ارگان‌های بدن است که از کار افتاده‌اند یا در حال از کار افتادن هستند. حتی با بهترین مراقبت‌ها هم، خطر قابل توجه مرگ وجود دارد. نرخ مرگ و میر ناشی از شوک به نوع و دلیل شوک بستگی دارد و به سن و وضعیت سلامتی اولیه بیمار.

نوشته‌های مرتبط