۹۰ حقیقت مهم درباره‌ هولوکاست که مردم جهان باید بدانند

هولوکاست با به قدرت رسیدن هیتلر در ژانویه‌ی ۱۹۳۳ آغاز شد و در ۸ می‌۱۹۴۵(روز پیروزی در اروپا) پایان یافت. در این نوشتار با ما همراه باشید تا ۹۰ حقیقت مهم درباره هولوکاست را بیان کنیم.

۱. در دوران هولوکاست بیش از ۱.۱ میلیون کودک کشته شدند.

۲. در دوران هولوکاست کانون توجه نازی‌ها برای قتل و کشتار به طور ویژه بر کودکان کم سن و سال متمرکز بود. آنها تهدیدی جدی به شمار می‌رفتند چون اگر زنده می‌ماندند، بزرگ می‌شدند و به عنوان پدر و مادرهای آینده نسل جدیدی از یهودی‌ها را به وجود می‌آوردند. بسیاری از کودکان در واگن‌های شلوغ و در مسیر انتقال به اردوگاه‌ها خفه می‌شدند. آن‌هایی که جان به در می‌بردند سریعا به اتاق‌های گاز انتقال داده می‌شدند.

۳. شدیدترین کشتار هولوکاست در سپتامبر ۱۹۴۱ در دره‌ی بابی‌یار، درست بیرون از کیف اوکراین اتفاق افتاد که بیش از ۳۳۰۰۰ یهودی ظرف فقط ۲ روز به قتل رسیدند. یهودی‌ها را مجبور می‌کردند برهنه شوند و به لبه‌ی دره‌ بروند. وقتی سربازان آلمانی به آنها شلیک می‌کردند، آنها در پرتگاه می‌افتادند. بعد نازی‌ها روی دره‌ را می‌پوشاندند و زنده و مرده را با هم دفن می‌کردند. پلیس کودکان را می‌گرفت و آنها را نیز در این دره می‌انداخت.

۴. در ۱۹۴۶، دو شریک در یک شرکت پیشرو در زمینه‌ی کنترل آفات، یعنی تش و استابینو(تستا)، در محضر یک دادگاه نظامی بریتانیایی به اتهام نسل‌کشی محاکمه شدند. بحث بر سر این بود که متهمان می‌بایست می‌دانستند که حجم عظیمی از سیکلون ب که برای بازداشتگاه اسرای جنگی فراهم می‌کرده‌اند بسیار فراتر از حد لازم برای دفع حشرات است. آنها محکوم و به دار آویخته شدند.

۵. بین ۱۹۳۳ و ۱۹۴۵، بیش از ۱۱ میلیون مرد، زن، و کودک در هولوکاست کشته شدند. حدودا ۶ میلیون نفر از این کشته‌ شدگان یهودی بودند.

۶. زندانیان را، که بیشتر یهودی‌ بودند و سوندرکوماندو نامیده می‌شدند، مجبور می‌کردند اجساد را دفن کنند یا آنها را در کوره‌ها بسوزانند. از آنجا که نازی‌ها دوست نداشتند شاهدی به جا بماند، بیشتر سوندرکوماندوها را با گاز می‌کشتند، و از چندین هزار نفر، فقط کمتر از ۲۰ نفر زنده ماندند. بعضی از سوندرکوماندوها پیش از مرگ مشاهداتشان را روی کاغذ می‌نوشتند و در بطری‌های شیشه‌ای زیر خاک دفن می‌کردند. از قضا، سوندرکوماندوها برای زنده ماندن به انتقال پیوسته‌ی یهودی‌ها به اردوگاه‌های جنگی نیاز داشتند.

۷. در فوریه‌ی ۲۰۱۱ برای اثبات این اشتباه منکران هولوکاست که مدعی بودند هولوکاست هرگز اتفاق نیفتاده است، مسلمانان برجسته در اردوگاه جنگی سابق، آشوئیتس، به یهودیان و مسیحیان پیوستند تا یاد قربانیان یهودی هولوکاست را گرامی بدارند.

۸. “راه‌حل نهایی” طی کنفرانس وانسی در ژانویه‌ی ۱۹۴۲ حاصل شد. چهارده نازی والارتبه در ونسی، در حومه‌ی برلین، با هم ملاقات کردند و برنامه‌ای ارائه دادند مبنی بر این که تمام یهودی‌ها به لهستان تبعید کنند که در آنجا توسط ارتش اس اس به قتل می‌رسیدند.

۹. شب بلورین یا “شب شیشه‌های شکسته” در ۹ نوامبر ۱۹۳۸، وقتی که نازی‌ها وحشیانه به جوامع یهودی حمله کردند، در سرتاسر آلمان و اتریش اتفاق افتاد. نازی‌ها بیش از ۱۰۰۰ کنیسه را نابود و غارت کردند و بیش از ۷۰۰۰ کسب و کار را نابود کردند. آنها همچنین بیمارستان‌ها، مدارس، گورستان‌ها، و خانه‌های یهودیان را ویران کردند. وقتی که این ماجرا به پایان رسید، ۹۶ یهودی کشته و ۳۰۰۰۰ نفر بازداشت شدند.

۱۰. در مراحل اولیه‌ی نابودسازی یهودیان اروپایی، نازی‌ها یهودی‌ها را با زور به محله‌های یهودی‌نشین راندند و با جلوگیری از دسترسی آنها به وسایل اولیه‌ی بقا، یک نوع نابودی غیرمستقیم برنامه‌ریزی شده را پایه‌گذاری کرد. در محله‌ی یهودی‌نشین ورشو در لهستان، بزرگترین محله‌ی یهودی‌نشین، ماهانه حدود ۱% از جمعیت کشته می‌شدند.

۱۱. تقریبا حدود یک سوم تمام یهودیانی که از آن حادثه جان به در بردند در هولوکاست به قتل رسیدند.

۱۲. رادولف هس در خاطراتش درباره‌ی نحوه‌ی اغفال یهودیان برای ورود به اتاق‌های گاز توضیح می‌دهد. برای آنکه مانع ایجاد هراس بشوند، به آنها گفته می‌شد که برای شسته و ضدعفونی شدن باید لباس‌های‌شان را درآورند. نگهبانان نازی از یک “تیم امتناع مخصوص” (زندانیان یهودی دیگر) استفاده می‌کردند تا فضا را آرام نگه دارند و به کسانی که مایل نبودند لخت شوند کمک کنند. کودکان اغلب گریه می‌کردند، اما بعد از آن که اعضای تیم امتناع آنها را آرام می‌کردند، در حالی که سرگرم بازی یا شوخی با یکدیگر بودند و اغلب اسباب بازی‌های‌شان را همراه داشتند، وارد اتاق‌های گاز می‌شدند.

۱۳. بیش از یک میلیون نفر در اردوگاه آشویتس به قتل رسیدند، که بیش از کشته‌شدگان هر اردوگاه دیگری بود. اردوگاه آشویتس شامل یه اردوگاه بزرگ می‌شد: آشویتس، بیرکناو و مونوویتس.

۱۴. واژه‌ی “هولوکاست” از واژه‌های یونانی هولو به معنی “کل” + کاستوس به معنی “سوخته شده” گرفته شده است. این واژه همچنین به قربانی کردن حیوانات اشاره دارد که در آن کل بدن حیوان را می‌سوزانند. همچنین با نام شوآ، که کلمه‌ی عبری هم معنی”نابودی” است نیز به کار می‌رود. اصطلاحات “شوآ” و “راه‌حل نهایی” همیشه به قلع و قمع یهودیان اشاره دارد و “هولوکاست” به کل نسل کشی‌های صورت گرفته توسط نازی‌ها بر می‌شود، در حالی که اصطلاح عام “هولوکاست” می‌تواند به هر کشتار جمعی هر گروهی توسط هر دولتی اطلاق شود.

۱۵. اصطلاح “هولوکاست” وقتی در ۱۹۷۸ تلویزیون ان‌بی‌سی مینی‌سریالی را تحت عنوان هولوکاست روی آنتن برد، به یک واژه‌ی عام تبدیل شد. با وجود این، بازماندگان هولوکاست و الی ویزل این مینی‌سریال را “غیرواقعی و توهین‌آمیز” خواندند. ویزل به آن‌چه فکر می‌کرد اشتباهات تاریخی، کلیشه‌های آلمانی و یهودی، “نمایش بیش از حد و مستندات ناکافی” هستند اعتراض داشت. او همچنین معتقد بود که تلویزیون برای به تصویر کشیدن هولوکاست رسانه‌ای نامناسب است.

۱۶. تقریبا ۲۲۰.۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰۰ کولی در خلال هولوکاست کشته شدند.

۱۷. برخلاف نسل‌کشی‌های دیگر که در آن قربانیان اغلب می‌توانند با گرایش به یک دین دیگر از مرگ بگریزند، یهودی‌ تباران فقط در صورتی می‌توانستند زنده بمانند که نیاکان‌شان قبل از ۱۸ ژانویه‌ی ۱۸۷۱(زمان تشکیل امپراتوری آلمان) به مسیحیت گراییده بودند.

۱۸. از نه میلیون یهودی که قبل از هولوکاست در اروپا زندگی می‌کردند، حدودا دو سوم‌شان کشته شدند. میلیون‌ها تن دیگر، شامل معلولان، مخالفان سیاسی و مذهبی هیتلر، کولی‌ها، شاهدان یهوه، و همجنسگرایان نیز به قتل رسیدند.

۱۹. اکثریت کسانی که به اردوگاه‌های کار و مرگ تبعید شدند در واگن‌های حمل احشام منتقل می‌شدند. در این واگن‌ها آب، غذا، توالت، یا تهویه‌ی هوا وجود نداشت. گاهی برای حمل‌ونقل‌های کلان خودرو کافی وجود نداشت، در نتیجه قربانیان اغلب به مدت چند روز در یک حیاط تعویض، که فقط اتاق ایستادن داشت منتظر می‌ماندند. طولانی‌ترین حمل‌ونقل در جنگ ۱۸ روز طول کشید. وقتی که درها را باز کردند، همه تقریبا مرده بودند.

۲۰. کسانی که از آزمایش‌های دکتر یوزف منگله جان سالم به در می‌بردند تقریبا همیشه به قتل می‌رسیدند و تکه تکه می‌شدند. کودکان بسیاری قطع عضو یا فلج ‌شدند و صدها تن مردند. او در بین کودکان به “فرشته‌ی مرگ” معروف بود و قبل از آن که شخصا آنها را بکشد برای‌شان آب نبات و عروسک می‌برد. او بعدها در ۱۹۷۹ در کشور برزیل غرق شد.

۲۱. دوقلوها موضوع مورد علاقه‌ی دکتر نازی‌ها یوزف منگله(فرشته‌ی مرگ) بودند. طبق گفته‌های یکی از شاهدان، او یک دوقلو را به نام‌های گیدو و اینا، که حدودا ۴ سال داشتند، از پشت به هم وصل کرد چون سعی داشت دوقلوهای به هم چسبیده درست کند. والدین آن بچه‌ها می‌توانستند کمی مورفین بگیرند و آنها را بکشند تا از رنجی که می‌کشیدند راحت شوند.

۲۲. هیتلر در سال ۱۹۳۵ قوانین نورنبرگ را عرضه کرد که ازدواج یا داشتن رابطه‌ی جنسی با یهودیان را غیرقانونی اعلام می‌کرد. همچنین این قوانین یهودیان را از شهروندی آلمان و بیشتر حقوق شهروندی‌شان محروم می‌کرد.

۲۳. شبه مستند(مستند ساختگی) نازی به نام یهودی ابدی در ۱۹۴۰ سعی داشت ریشه کن کردن یهودیان از اروپا را توجیه کند. این فیلم مدعی بود که مقدر است یهودیان انگل‌های فرهنگی سرگردان باشند.

۲۴. در ۱۱ نوامبر ۱۹۳۸، آلمان “مقررات علیه مالکیت سلاح توسط یهودیان” را تصویب کرد که حمل سلاح گرم یا سایر سلاح‌ها را برای یهودیان ممنوع می‌کرد.

۲۵. در هولوکاست گازی که وارد اتاق‌ها می‌شد ابتدا در کف اتاق پخش می‌شد و بعد به آرامی به سمت سقف بالا می‌رفت که قربانیان را مجبور می‌کرد در تلاش برای نفس کشیدن یکدیگر را لگد کنند. قربانیان قوی‌تر اغلب روی توده‌ی اجساد پیدا می‌شدند.

۲۶. “موزلمان”(معادل آلمانی “مسلمان”) اصطلاح عامیانه‌ای بود برای نامیدن قربانیان اردوگاه‌ جنگی که هر امید زنده ماندنی را از دست داده بودند. آنها در حالی که به سبک “شرقی‌ها” پاهایشان را توی شکمشان جمع کرده بودند چمباتمه می‌زدند، شانه‌های‌شان خم و سرشان پایین افتاده و یاس سراپای وجودشان را در بر گرفته بود. نویسنده‌ی یهودی و از بازماندگان هولوکاست پریمو لوی می‌گوید که اگر می‌توانست “تمام بدبختی‌های روزگار را در یک تصویر جمع کند، بی‌شک همین تصویر را انتخاب می‌کرد.”

۲۷. در اتاق‌های گاز اساسا از مونوکسید کربن استفاده می‌شد. بعدها، برای کشتن زندانیان سیکلون ب رواج پیدا کرد. وقتی که زندانیان داخل اتاق می‌شدند، درها را محکم می‌بستند و گلوله‌های سیکلون ب را در منافذ دیوار می‌ریختند، که گاز سمی تولید می‌کرد. طبق گزارش پزشک اس‌اس، دکتر جان کرملر قربانیان جیغ می‌کشیدند و برای زنده ماندن با هم می‌جنگیدند. بعد زندانیان را در حالت نیمه چمباتمه زده درحالی در اتاق‌های گاز می‌یافتند که خون از گوش‌های‌شان بیرون زده بود و از دهان‌شان کف خارج شده بود.

۲۸. هیتلر از چند طریق توانست شبکه‌ای از ۱۰۰۰ اردوگاه جنگی تشکیل دهد. اولا با وضع “قانون اختیاردهی” به رفتارهای وحشیانه‌ و غیرانسانی‌اش وجه‌ی قانونی بخشید. دوما، از تبلیغات و رسانه‌ها برای تحقیر و غیرانسانی جلوه دادن یهودی‌ها استفاده کرد و نهایتا، برای ارعاب مردم جهت فرمانبرداری از سیستم بی‌رحمی و وحشی‌گری استفاده کرد.

۲۹. در طول “پیاده روی‌های مرگ” تقریبا ۱۰۰.۰۰۰ یهودی کشته شدند.

۳۰. نخستین اردوگاه اسرای جنگی داخائو بود. نخستین کسانی که به داخائو وارد شدند مخالفان سیاسی هیتلر بودند که در آنجا تحت بازداشت و حفاظت بودند، من جمله کمونیست‌ها، سوسیالیست‌ها، و کاتولیک‌های سیاسی. بعدا، از این اردوگاه به عنوان اردوگاه مرگ یهودیان استفاده شد.

۳۱. سربازانی که از اردوگاه‌های اسرای جنگی حراست و آنها را اداره می‌کردند “انجمن جمجمه” نامیده می‌شدند. آنها روی یونیفرم‌های‌شان نشان جمجمه و استخوان‌های ضربدری می‌چسباندند تا به نوعی نشانگر اسمی باشد که برای‌شان انتخاب شده بود.

۳۲. با گریختن یهودیان از اروپای تحت حکومت هیتلر، نمایندگان ۳۲ کشور جهان در ۱۹۳۸ در اویان فرانسه با هم دیدار کردند تا درباره‌ی بحران فزاینده‌ی پناهجویان در اروپا با هم گفت‌وگو کنند. نمایندگان بریتانیای کبیر گفتند برای پذیرفتن پناهجویان یهودی جایی ندارند. استرالیایی‌ها گفتند، “ما در کشورمان مشکل نژادی نداریم و دلمان نمی‌خواهد برای خودمان مشکل درست کنیم.” کانادا در مورد یهودیان گفت که “حتی کم‌شان هم زیاد است.” هلند و دانمارک پناهگاه‌های موقتی فراهم آوردند، اما فقط برای عده‌ی اندکی از پناهجویان. فقط جمهوری دومنیکن بود که اعلام کرد ۱۰۰.۰۰۰ یهودی را می‌پذیرد، اما سازمان‌های امدادی‌شان آنقدر شلوغ بودند که فقط چند یهودی می‌توانستند از مزیت‌های این طرح استفاده ببرند. یکی از افسران وزارت خارجه‌ی آلمان در نامه‌ای نوشته بود که، در پی چنین پاسخ‌هایی از سوی دولت‌های مختلف، دیگر جهان نمی‌تواند نازی‌ها را برای نخواستن یهودیان سرزنش کند.

۳۳. سربازان شوروی نخستین کسانی بودند که اردوگاه‌های مرگ را آزاد کردند. در ۲۳ جولای ۱۹۴۴، آنها مایدانک را آزاد ساختند. در آغاز بیشتر جهانیان از باور کردن گزارش‌های سربازان شوروی از ترس و وحشتی که در آن اردوگاه به چشم دیده بودند امتناع می‌کردند.

۳۴. آینزاتس‌گروپن (“نیروهای وظیفه”) کامیون‌های کشتار سیاری بودند که لوله‌های اگزوزشان را به سمت داخل واگن حمل بار آن برگردانده بودند. یهودیان را دسته دسته، گاهی تا ۹۰ نفر، داخل این کامیون‌ها می‌چپاندند. آینزاتس‌‌گروپن‌ها بیش از ۱.۲ میلیون یهودی‌ را کشتند.

۳۵. در خلال هولوکاست، آلمان نازی به یک دولت نسل کشی تبدیل شد، یک حکومت که کارش کشتن و نابود کردن یهودیان بود. هر بازوی حکومت نقشی را ایفا می‌کرد. کلیساهای منطقه‌ای تولد یهودیان را ثبت می‌کردند. وزارت دارایی ثروت و اموال یهودیان را مصادره می‌کرد. دانشگاه‌‌ها درباره‌ی راه‌های کارآمدتر کشتار تحقیق می‌کردند. و دفاتر حمل‌ونقل دولتی به قطارهایی که یهودیان را به سمت محل مرگ‌شان حمل می‌کردند پول پرداخت می‌کردند.

۳۶. در خلال هولوکاست چند نوع اردوگاه وجود داشت، من جمله اردوگاه‌های موقت، اردوگاه‌های اسرای جنگی، و اردوگاه‌های بازداشت نیروی پلیس. شش اردوگاه به عنوان مراکز اصلی کشتار به حساب می‌آمدند که همه در لهستان قرار داشتند: تربلینکا، سوبیبور، بلزک، خلمنو، آشوئیتس/بیرکناو، و مایدانک. دو مورد آخر اردوگاه کار اجباری بردگان نیز بودند.

۳۷. در تربلینکا که فقط ۱۵۰ نفر پرسنل داشت ۸۷۰.۰۰۰ نفر کشته شدند. بازماندگان اردوگاه تربلینکا کمتر از ۱۰۰ نفر بودند.

۳۸. فقط در اردوگاه آشویتس ۲، حدود ۱.۱ میلیون یهودی به علاوه‌ی ۲۰.۰۰۰ لهستانی، ۱۹.۰۰۰ کولی، و ۱۲۰۰۰ زندانی جنگی روسی به قتل رسیدند.

۳۹. در ورودی هر اردوگاه مرگی، یک فرآیند گزینش وجود داشت. زنان باردار، بچه‌های کوچک، بیماران یا معلولین، و مسن‌ترها بلافاصله به مرگ محکوم می‌شدند.

۴۰. کارگران اردوگاه اسرای جنگی را مجبور می‌کردند در مقابل افسران اس‌اس بدوند تا به آنها نشان بدهند که هنوز توان دارند. افسران اس‌اس دوندگان را به دو صف تقسیم می‌کردند. یک صف به اتاق گاز می‌رفت. صف دیگر به بازداشتگاه برمی‌گشت. دوندگان نمی‌دانستند کدام صف به کجا می‌رود.

۴۱. در هولوکاست، نازی‌ها هر چیزی را که می‌توانستند از قربانیان‌شان غارت می‌کردند، من جمله حلقه‌های ازدواج، ساعت، سنگ‌های قیمتی و عینک.

۴۲. در خلال هولوکاست، معتبرترین شرکت‌های آلمانی از برده‌ها به عنوان نیروی کار استفاده می‌کردند، من جمله بی‌ام‌دابلیو، مرسدس بنز، مسرشمیت، و کروپ. هرچند آنها مجبور نبودند که از برده‌ها استفاده کنند، با این حال به چشم یک “تمرین کسب و کار خوب” به آن نگاه می‌کردند. علاوه بر آن، ای‌گ فاربن، یک شرکت صنایع شیمیایی آلمانی، بیش از ۷۰۰ میلیون مارک برای ساخت یک کارخانه‌ی پتروشیمی عظیم در آشوئیتس هزینه کرد، که کارکنان آن همه برده‌ها بودند.

۴۳. آشوئیتس بزرگترین و سازمان‌‌یافته‌ترین اردوگاه مرگ در تاریخ است. این مکان در واقع متشکل از سه اردوگاه بود: یک اردوگاه اسرای جنگی، یک اردوگاه مرگ، و یک اردوگاه کار برده‌ها. ۳۰ کیلومتر مربع مساحت داشت، ۶۰۰۰ مرد از آن نگهبانی می‌کردند، و در شهر اوشویمچین لهستان واقع شده بود. این اردوگاه در ۱۹۴۰ افتتاح شد و در آغاز ۷۲۸ زندانی داشت. تا سال ۱۹۴۵، در آنجا بیش از ۱.۲۵ میلیون نفر کشته شدند و ۱۰۰.۰۰۰ نفر به عنوان برده کار می‌کردند.

۴۴. در آشوئیتس، هزاران زندانی با استفاده از تشعشعات عقیم شدند. به علاوه، کودکان دارای اصالت افریقایی-آلمانی و معلولان ذهنی یا جسمی را، اغلب به شکلی وحشیانه، عقیم می‌کردند.

رپورتاژ

۴۵. بر سردر ورودی اتاق‌های گاز نوشته بودند: “حمام و اتاق ضدعفونی.” از نوشته‌های دیگر این بود که “تمیزی موجب آزادی می‌شود! ” کشتن همه‌ی آدم‌های داخل اتاق ۲۰ دقیقه طول می‌کشید. اتاق‌های آشوئیتس/بیرکناو می‌توانستند در روز ۶۰۰۰ نفر را بکشند.

۴۶. نازی‌ها موهای قربانیان هولوکاست را به نمد و نخ تبدیل می‌کردند. همچنین از مو برای درست کردن جوراب برای خدمه‌ی زیردریایی، مکانیزم احتراق در بمب‌ها، طناب و ریسمان برای کشتی‌ها، و لایی تشک استفاده می‌شد. فرماندهان اردوگاه‌ها باید هر ماه درباره‌ی میزان مویی که جمع کرده بودند گزارش می‌دادند.

۴۷. سربازان بریتانیایی پس از آزادسازی اردوگاه برگن-بلزن دریافته بودند که نازی‌ها در حال آزمایش بر روی استفاده از پوست انسان برای ساخت آباژور بوده‌اند.

۴۸. وقتی سربازان شوروی در ۱۸ ژانویه‌ی ۱۹۴۵ وارد بیرکناو شدند، با ۳۵۸۰۰۰ دست لباس مردانه، ۸۳۷.۰۰۰ لوازم زنانه، و حدودا ۷۰۰۰ کیلوگرم مو که در کیسه‌های کاغذی بسته‌بندی شده بودند مواجه شدند. نازی‌ها آنها را برای استفاده‌ی آتی در انبارها ذخیره کرده بودند.

۴۹. دست کم ۶ میلیون یهودی توسط نازی‌ها کشته شدند. هزاران طفل و نوزاد قبل از آنکه تولدشان ثبت شود به قتل رسیدند.

۵۰. نخستین مورد از کشتار جمعی توسط گاز تحت حکومت هیتلر در ۱۵ نوامبر ۱۹۳۹ در بیمارستان روانی اوینکسی در نزدیکی پوزنان اتفاق افتاد. ۱۱۰۰ قربانی، شامل ۷۸ کودک، همه بیماران روانی لهستانی بودند، و گاز استفاده شده برای کشتن آنها گاز مونوکسید کربن بود.

۵۱. نخستین مورد از کشتار جمعی یهودیان با گاز در اردوگاه مرگ خلمنو اتفاق افتاد.

۵۲. برای آن‌که وجه‌ی بیشتری به مسئله‌ی “پاکیزگی” بدهند، افراد اس‌اس لباس پزشکان را می‌پوشیدند و تظاهر می‌کردند که قبل از کشتن قربانیان با گاز(بدون آنکه مطلع باشند) آنها را معاینه می‌کنند. هدف اصلی آنها از این کار آن بود که قربانیان دارای دندان طلا را علامت‌گذاری کنند تا بعد از کشتن‌شان توسط گاز بتوانند اجسادشان را از بقیه جدا کنند.

۵۳. یوزف گوبلس(۱۸۹۷-۱۹۴۵) وزیر تبلیغات نازی‌ها بود و، پیش از ۱۹۳۳، رییس سازمان نازی‌ در برلین بود. او در هفته‌ی آخر جنگ با همسر و شش فرزندش خودکشی کرد.

۵۴. کسانی که هولوکاست را انکار می‌کنند معتقدند که مفهوم راه‌حل نهایی نازی‌ها همیشه فقط به معنی مهاجرت یهودی‌ها بوده است، نه کشتار آن‌ها. “اخراج” یهودی‌ها از اروپا بعد از ۱۹۴۵ در ایالات متحده، اسرائیل، و جاهای دیگر در قالب اخراج مهاجران غیرقانونی دوباره رخ داد. از دید بسیاری دیگر از منکران یا “تجدیدنظر طلبان”، هولوکاست توسط یهودی‌ها شکل به وجود آمده است تا اهداف مالی و سیاسی خودشان را محقق کنند.

۵۵. بیش از نیمی از قربانیان یهودی هولوکاست زن بودند. بیشتر زنان دارای فرزندان کوچک بلافاصله به اتاق‌های گاز فرستاده می‌شدند چون کودکان از دید نازی‌ها تقریبا بی‌فایده و بی‌ارزش بودند و اغتشاش و آشوبی که جداکردن زنان و کودکان ممکن بود به راه بیندازد کارآمدی فرآیند کشتار را به مخاطره می‌انداخت. زنان را همچنین برای انجام آزمایش‌های ضد بارداری و باروری از بقیه جدا می‌کردند. به علاوه، مادران دارای نوزادان و بچه‌های کوچک دیگری که نمی‌توانستند جلوی گریه‌ی خودشان را بگیرند برای پنهان شدن در هنگام دستگیری‌ها و در رفتن از فرستاده شدن به اردوگاه‌ها مشکل داشتند.

۵۶. در آزمایشی در یک اردوگاه اسرای جنگی بدنام، نوزادان تازه متولد شده را از مادران‌شان دور می‌کردند تا ببینند بدون تغذیه تا چه مدت زنده می‌مانند.

۵۷. بعد از آزادسازی اردوگاه‌های جنگی، هزاران نفر از کسانی که گشنگی کشیده، کتک خورده، و تا حد مرگ بیگاری کرده بودند در طول هفته‌ی اول آزادی‌شان مردند. در داخائو، نرخ روزانه‌ی مرگ و میر در روزهای پس از آزادسازی ۲۰۰ نفر بود، و در برگن-بلیز ۳۰۰ نفر. بعضی از یهودیانی که از اردوگاه‌های جنگی آزاد شده بودند به خاطر خوردن بیش از حد شکلات و شیرینی که سربازان مهربان به آنها داده بودند جان خود را از دست دادند.

۵۸. برگن-بلزن نخستین اردوگاهی بود که توسط افسران متفقین غربی در ۱۵ آوریل ۱۹۴۵ آزاد شد. درحالی که در اصل برای جای دادن ۱۰.۰۰۰ زندانی طراحی شده بود، اما تا هفته‌های پایانی جنگ ۴۱.۰۰۰ نفر را در خود جای داده بود.

۵۹. آدولف آیشمان(۱۹۰۶-۱۹۶۲) یکی از افسران اس‌اس بود که اجرای راه‌حل نهایی را مدیریت می‌کردند. در پایان جنگ، او به امریکای جنوبی گریخت، اما در ۱۹۶۰، سرویس مخفی اسرائیل او را در آرژانتین دستگیر کرد و مخفیانه به اسرائیل برد. در ۱۹۶۱، به خاطر جنایت علیه بشریت محاکمه و محکوم شد. او در ۱۹۶۲ به دار آویخته شد.

۶۰. یکی از بازدیدکنندگان در ۱۹۵۹ متوجه شد که گرد و خاک موجود در اردوگاه جنگی تربلینکا قهوه‌ای نیست بلکه خاکستری است. وقتی که او یک ذره از خاک را با انگشتانش لمس کرد، دریافت که زمین آنجا “غلیظ و تیز و پر از ذرات استخوان آدم‌ها است.”

۶۱. در داخائو، نازی‌ها درباره‌ی راه‌هایی برای متوقف کردن خونریزی زخم حاصل از گلوله تحقیق می‌کردند. مواد شیمیایی مثل پولیگالای-۱۰ را به زندانیان می‌دادند و بعد به قسمت‌های مختلفی از بدن آنها شلیک می‌کردند. زندانیان معمولا لحظاتی بعد بر اثر جراحت این زخم‌ها جان می‌سپردند.

۶۲. “پوراجموس” اصطلاح زبان کولی‌ها برای هولوکاست و به معنای “بلعیدن” است.

۶۳. هر ساله بیش از نیم میلیون نفر از مکان اردوگاه اسرای جنگی آشوئیتس سابق بازدید می‌کنند.

۶۴. بین سال‌های ۱۹۴۵ و ۱۹۵۸، تقریبا ۵.۰۰۰ جنایتکار جنگی نازی اعدام و ۱۰.۰۰۰ نفر از آنها زندانی شدند.

۶۵. هولوکاست باعث شد که درخواست یهودیان برای داشتن وطنی در خاور میانه فوریت جدیدی پیدا کند. ییشوا، یا جامعه‌ی یهودیان فلسطین، برای پذیرفتن آنها اعلام آمادگی کرد، اما بریتانیایی‌هایی که بر منطقه حکمرانی می‌کردند مهاجرت‌ها را محدود کردند تا صلح اعراب بومی را حفظ کنند. در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷، قطعنامه‌ی ۱۸۱ به مرحله‌ی اجرا درآمد. این قطعنامه خواهان تقسیم فلسطین به دو بخش بود، بخش یهودی و بخش عربی، و طرحی برای پایان دادن به حکومت بریتانیایی‌ها ارائه می‌کرد.

۶۶. در آگوست ۱۹۴۵، نیروهای متفقین دادگاه بین‌المللی جنایات جنگی را ایجاد کردند، که شامل قضاتی از ایالات متحده، بریتانیای کبیر، جمهوری شوروی، و فرانسه می‌شد. پیش از این هرگز در تاریخ از کشور بازنده در جنگ خواسته نشده بود که به خاطر جنایات‌شان در محضر یک دادگاه بین‌المللی قرار بگیرند.

۶۷. بعد از هولوکاست، سازمان ملل در ژوئن ۱۹۴۶ کمیسیون حقوق بشر را تشکیل داد. در دسامبر ۱۹۴۸، این کمیسیون دو توافق تاریخی را تصویب کرد: کنوانسیون منع و مجازات جنایت نسل کشی و اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر.

۶۸. وقتی که یکی از افسران مجروح و در حال احتضار ارتش اس‌اس از بازمانده‌ی هولوکاست، سیمون ویزنتال به خاطر نقشی که در شلاق زدن جمعیت یهودیان در شهر کوچکی در اوکراین داشته بود تقاضای بخشش کرد، ویزنتال به جای بخشش فقط با سکوت پاسخ او را داد. ویزنتال از رهبران مذهبی، فعالان حقوق بشر، و سایرین خواست تا درباره‌ی انتخاب او نظر بدهند. او پاسخ‌های آنها و مقاله‌ی خودش در سان‌فلاور: درمورد احتمالات و محدودیت‌های بخشش، را در کتابی جمع‌آوری کرد که الان یکی از آثار کلاسیک ادبیات هولوکاست است.

۶۹. هاینریش هیملر یکی از رهبران نازی بود که از هر افسر دیگری بیشتر و به طور مستقیم درگیر هولوکاست بود. او داخائو، نخستین اردوگاه جنگی اروپای شرقی، را راه‌اندازی کرد. هیلمر در اواخر جنگ توسط بریتانیایی‌ها دستگیر شد، اما قبل از آن که او را دادگاهی کنند خودکشی کرد.

۷۰. یکی از بازماندگان هولوکاست یهودا بیکن، که اوایل نوجوانی‌اش را در اردوگاه‌های اسرای جنگی سپرس کرد، تعریف می‌کند که بعد از آزادسازی با نخستین مراسم تشییع جنازه‌ که روبه‌رو شده بود خنده‌اش گرفته بود. او گفته بود، “مردم دیوانه شده‌ ‌اند! برای مردن یک نفر تابوت درست کرده‌اند و موسیقی عزا پخش می‌کنند؟ چند هفته پیش من به چشم خودم دیدم هزاران نفر را کشتند و اجساد آنها را روی هم انداختند و آتش زدند.”

۷۱. بعد از جنگ جهانی دوم، متحدین با این مسئله دست و پنجه نرم می‌کردند که آیا فقط رهبران نازی را مسئول هولوکاست بدانند یا کل ملت آلمان را.

۷۲. بعد از جنگ، دسته‌های یهودیان مبارز در سراسر اروپا پخش شدند و تلاش کردند تا رد افسران مخفی شده‌ی اس‌اس را پیدا و آنها را اعدام کنند. یک یهودی اهل لیتوانی به نام ابا کونر(۱۹۱۸-۱۹۸۷) انتقام‌جویان، گروهی از مبارزان و پارتیزان‌های سابق یهودی، را تشکیل داد. آنها به دنبال انتقام بودند، نه فقط از نازی‌ها بلکه از کل ملت آلمان.

۷۳. بعد از جنگ، متحدین احساس کردند که بهتر است مردم آلمان از جنایاتی که در طول هولوکاست اتفاق افتاده است باخبر شوند. بسیاری از شهروندان را مجبور کردند تا اجساد پیدا شده در اردوگاه‌های اسرای جنگی را ببینند.

۷۴. در خلال نازی‌زدایی آلمان پس از جنگ، سه قدرت غربی(ایالات متحده، بریتانیای کبیر، روسیه)، بیش از ۳.۴ میلیون نازی سابق را به نوعی از مجازات‌ها محکوم کردند. آنها همچنین قوانین نژادی و دیگر اقدامات سرکوبگرانه را لغو، سازمان‌های نازی را منحل، و آموزش “علوم نژادی” را از مدارس حذف کردند.

۷۵. صدراعظم آلمان، کونارد آدناور(۱۸۷۶-۱۹۶۷) به مقصر بودن در رابطه با هولوکاست اذعان و موافقت کرد تا به تک تک بازماندگان هولوکاست جبران خسارت کند. در گذر زمان، هزاران بازمانده واجد شرایط شدند، و در ۱۹۴۵ در دولت آلمان غربی ۶ میلیون دلار حقوق به آنها پرداخت شد. تا سال ۱۹۶۱، مبلغ کل این حقوق‌ها ۱۰۰ میلیون دلار شد. این توافق روشن ساخت که این غرامت‌ها چیزی از گناه آلمانی‌ها کم یا هیچ مقدار از رنج یهودیان را جبران نمی‌کند.

۷۶. در یوم‌هاشوا، روز یادبود هولوکاست، در ساعت ۱۰ صبح آژیرها به مدت دو دقیقه در اسرائیل به صدا در می‌آیند.

۷۷. فیلم ضربهی هشتاد و یکم(۱۹۹۱) فیلمی است درباره‌ی ناباوری و حتی خشونتی که بسیاری از بازماندگان هولوکاست بعد از هولوکاست با آن مواجه بودند.

۷۸. ید وشم، بنیاد گرامی‌داشت یاد و خاطره‌ی کشته شدگان هولوکاست، شامل نام ۱۰.۰۰۰ تن از کسانی می‌شود که زندگی خود را برای نجات یهودیان در هولوکاست به خطر انداختند. در عبری، از این افراد با نام هسیدی اوموت هائولام یا “پارسایان در میان ملل جهان” یاد می‌شود.

۷۹. در اطلاعاتی که در ۲۰۰۱ به چاپ رسید ادعا شده بود که آی‌بی‌ام، شرکت کامپیوتری امریکایی، فناوری کارت پانچ را ایجاد کرده است تا فرآیند‌ی انتخاب قربانیان هولوکاست را کارآمدتر کند. یک سازمان قصد داشت آی‌بی‌ام را به خاطر نقش‌اش در این زمینه مورد پیگرد قانونی قرار دهد. اما آنها بعدا از این پرونده دست کشیدند.

۸۰. ژنرال آیزن‌هاور دستور داد همه‌ی شهروندان آلمانی شهر گوتا از اردوگاه اسرای جنگی اردروف دیدن کنند. شهردار این شهر و همسرش بعد از بازدید از این اردوگاه، به خانه برگشتند و خودشان را دار زدند.

۸۱. وقتی ژنرال آیزن‌هاور از وجود اردوگاه اسرای جنگی اردروف مطلع شد، دستور داد که همه‌ی سربازان امریکایی منطقه که در خط مقدم نبوده‌اند از این اردوگاه دیدن کنند. او می‌گفت اگر آنها نمی‌دانستند برای چه می‌جنگیدند، حالا پی خواهند برد “علیه چه چیزی می‌جنگیده‌اند.”

۸۲. در بعضی از اردوگاه‌های اسرای جنگی، از زندانیان منتخب برای انجام آزمایش‌های پزشکی استفاده می‌شد، من جمله قرار دادن بدن در شرایط مختلف مثل ارتفاع زیاد، دمای انجماد، و فشار جوی شدید. از بقیه برای آزمایش‌های مربوط به بیماری‌هایی مثل هپاتیت، سل و مالاریا استفاده می‌شد.

۸۳. در حالی که بیشتر منکران هولوکاست، یا “تجدیدنظر طلبان” اذعان دارند که یهودی‌ها در طول جنگ جهانی دوم رنج کشیدند، اما با خصیصه‌هایی که هولوکاست را در تاریخ بشریت به رویدادی خاص تبدیل کرده است مخالفت دارند، آنها انکار می‌کنند که (۱) هولوکاست یک برنامه‌ی سازماندهی شده و کارآمد برای نسل کشی بوده است، (۲) که شش میلیون یهودی به قتل رسیدند، و (۳) این که راه‌حل نهایی طرحی برای نابودی کامل یهودیان بوده است.

۸۴. در ۱۷ دسامبر ۱۹۴۲، متحدان غربی به صورت علنی نسل‌کشی مردم یهودی را اعلام کردند، اما موفق نشدند در قبال آن هیچ کاری انجام بدهند.

۸۵. فیلم شوآ (۱۹۸۵) ساخته‌ی کلود لانزمان ۹ ساعت است و شامل کل مصاحبه‌های صورت گرفته با مردمی است که شاهدان عینی هولوکاست بودند.

۸۶. در نامه‌ها و اسنادی که درباره‌ی هولوکاست بحث کرده‌اند، نازی‌ها هرگز از واژه‌هایی مثل “نابودی” یا “کشتار” استفاده نکرده‌اند. در عوض، آنها از واژه‌های رمزی مثل “راه‌حل نهایی”، “تخلیه” یا “درمان خاص” استفاده کرده‌اند.

۸۷. نازی‌ها ۱۰.۰۰۰- ۱۵.۰۰۰ همجنسگرا را به اردوگاه‌های اسرای جنگی فرستادند که درآنجا مجبور بودند نماد مثلث صورتی به تن کنند. نازی‌ها همچنین شبه‌تحقیقاتی انجام می‌دادند تا دریابند که آیا همجنسگرایی از طریق تزریق هورمون‌های مردانه منتقل می‌شود یا خیر. آنها به همجنسگرایان می‌گفتند که اگر با اخته شدن یا خود را تسلیم سوء استفاده‌ی جنسی یا روسبیگری کردن موافقت کنند آزادشان خواهند کرد. تحت چنین شرایطی، تقریبا حدود ۶۰۰۰- ۹۰۰۰ زندانی همجنسگرا در اردوگاه‌ها جان خود را از دست دادند.

۸۸. هرچند به او وعده‌ی امان در “بخش آریایی نشین” داده شده بود، اما یانوش کورچاک معلم لهستانی وقتی که کودکان به اردوگاه‌های اسرای جنگی تبعید شدند به طور داوطلبانه با آنها راهی آنجا شد. معتقدند که او در آگوست ۱۹۴۲ در اردوگاه جنگی تربلینکا در گذشته است.

۸۹. به قربانیان اردوگاه‌های اسرای جنگی باکتری تزریق می‌کردند که قانقاریای گازی تولید می‌کرد تا این‌که پزشکان نازی بتوانند درباره‌ی تاثیر سولفانیل‌آمید در جلوگیری از عفونت و فساد تحقیق کنند. چندین زندانی زن در نتیجه‌ی عفونت‌های ایجاد شده به خاطر استفاده‌ی دوزهای زیاد سولفانیل‌آمید مردند یا به شدت دچار سوختگی شدند.

۹۰. بسیاری از کودکان یهودی که در خلال هولوکاست در خانواده‌های مسیحی پنهان شده بودند از تبار یهودی خود مطلع نبودند و نزد والدین ناتنی‌شان مانند. بعضی از این کودکان آنقدر به والدین ناتنی‌شان وابسته شده بودند که دلشان نمی‌خواست آنها را ترک کنند و به اعضای بازمانده‌ی خانواده‌ی خود بپیوندند.

منبع factretriever
نوشته‌های مرتبط