ویژگی افراد باهوش :20 خصوصیت رایج افراد خیلی باهوش
مدتها است که هوش یک خصیصهای انسانی برگزیده قلمداد میشود. وقتی دربارهی افراد باهوش فکر میکنیم، میدانیم که آنها عموما پول بیشتری بهدست میآورند، مدت بیشتر به دانشگاه میروند، و مواجهه با دردسرهایی که ما در زندگی با آنها رو به رو میشویم برای آنها آسانتر است. ظاهرا آنها خرد بیشتری دارند و چیزهایی را میبینند که در دراز مدت رخ خواهدداد. حتی شاید در بازیهایی مانند پوکر نیز بهتر باشند.
وقتی با یک فرد خیلی باهوش وقت میگذرانید، بدیهی است که او باهوش است. نیازی نیست که به شما بگوید باهوش است، شواهد دستاوردهای را به شما نشان دهد، یا مغرور و متکبر باشد. شما خودتان متوجه میشوید. استعداد و خرد او در طول گفتوگوهای معمولی خود را نشان میدهد. او فقط دربارهی همهچیز آگاهتر از دیگران به نظر میرسد.
برخی خصوصیات در میان آدمهای خیلی باهوش مشترک است. اگر سعی دارید فرد مناسب را برای یک مقام شغلی استخدام کنید و میخواهید مطمئن شوید فردی باهوش را استخدام میکنید، یا فقط میخواهید دور و بر خودتان را با افراد باهوش پر کنید باید در افرادی که ملاقات میکنید به دنبال این خصوصیات باشید. اگر یک فرد تعداد زیادی از این خصوصیات را دارد احتمالا خیلی باهوش است.
در ادامه ۲۰ ویژگی افراد باهوش آمده است
۲۰. بینظم هستند
ممکن است به آسانی تصور کنید آدمهای باهوش بینهایت منظم هستند. با این حال، اغلب اوقات اینطور نیست. بسیاری از آدمهای خیلی باهوش میزهای نامرتب دارند، که برخی آدمها آن را به خلاقیت زیاد نسبت میدهند. محل کار برخی از مشهورترین نابغهها از جمله آلبرت انیشتین بسیار نامرتب بودهاست. شاید علتاش این باشد که تمرکزشان به شدت روی وظایفی غیر از مرتب کردن میزا است یا به واسطهی یادآوری اینکه کاغذ مورد نیازشان دقیقا کجا است نیاز مداوم به حل مسئله را رفع میکنند. در هر صورت این تصور غلط است که باهوشترین آدمها منظمترین آدمها هستند. این اصلا درست نیست.
۱۹. خودشان را وفق میدهند
آدمهای خیلی باهوش به آسانی خودشان را با شرایط و محیطهای جدید وفق میدهند. حتی وقتی قواعد، وظایف و محیط کار مرتبا تغییر میکند کارشان را به بهترین نحو انجام میدهند. آنها آدمهایی نیستند که کارهای تکراری را ترجیح دهند و نتوانند از پس تغییر بر بیایند. احتمال اینکه آدمهای خیلی باهوش محدودیتهای جدید را درک کنند و روشهایی برای اصلاح محیطشان پیدا کنند، خیلی بیشتر است. این افراد به اندازهی کافی انعطافپذیر هستند که وقتی برنامهها در آخرین دقیقه تغییر میکند یا لغو میشود با جریان همگام شوند، چون درک میکنند که در درازمدت این تغییرات کوچک اهمیتی ندارد. اگر این تغییرات جواب ندهد، آنها میتوانند فرصتهای دیگری را بسازند.
۱۸. آنها از واژههای ناسزا استفاده میکنند
شما نباید تصور کنید هرکسی که از واژههای ناسزا استفاده میکند خیلی باهوش است، اما پژوهشگران پی بردهاند کسانی که مکررا فحش میدهند ممکن است نسبت به کسانی که فحش نمیدهند دامنهی واژگان گستردهتری داشتهباشند. دلیلی وجود دارد که باور کنیم آدمهای فحاش در کل از مهارتهای واژگانی خود اطمینان بیشتری دارند. این یعنی استفاده از این نوع واژهها روش مطمئنی برای قضاوت دربارهی هوش یک فرد نیست. با این حال به یاد داشتهباشید برخی از آدمهای خیلی کودن نیز از واژههای ناسزا استفاده میکنند. برای تایید هوش یک فرد، مطمئن شوید به همراه این خصوصیت، خصوصیات دیگر این فهرست نیز در فرد وجود دارد.
۱۷. آنها محدودیتها را درک میکنند
آدمهای خیلی باهوش نخستین کسانی هستند که میگویند: “نمیدانم”. آدمهایی که هوش کمتری دارند سعی میکنند از این عبارت اجتناب کنند چون احساس میکنند دیگران آنها را خرفت یا ناآگاه قلمداد خواهندکرد. آدمهای خیلی باهوش میدانند امکان ندارد همهچیز را دربارهی همهچیز بدانند. حتی اینکه دربارهی موضوعات معدود اطلاعات خیلی زیادی داشتهباشیم یک خیال واهی است. این افراد درک میکنند که دربارهی هرچیزی دنیایی از اطلاعات وجود دارد و حتی برای دانستن مقدار کمی از این اطلاعات باید خیلی خوش شانس باشند. وقتی از این آدمها سوالی پرسیده میشود که جوابش را نمیدانند، شاید بگویند: “نمیدانم”. با این حال به احتمال خیلی زیاد در صورت لزوم جواب را پیدا خواهندکرد.
۱۶. آنها عاشق یادگیری هستند
اکثر آدمها، استیو جابز مشهور را، که یکی از بنیانگذاران اپل است، فردی بسیار باهوش قلمداد میکنند، اگر بسیاری از صفتهای نه چندان خوشایند دیگر او را به حساب نیاوریم. به هر حال او توانست صنعت رایانه شخصی را متحول کند و کمک کرد آیپاد به وجود بیاید. جابز مشهور بود به اینکه عاشق یادگیری است، با وجود اینکه از دانشگاه اخراج شد. او به کارمندان جوانتر میگفت اگر میخواهند پیشرفت کنند مهم است یادگیری را خارج از کلاس درس ادامه دهند. جابز و بسیاری دیگر از رهبران کسب و کار فهمیدهاند که آدمهای باهوش عاشق یادگیری هستند، حتی اگر هیچ ارتباطی با اعتبار و دانشگاه نداشتهباشد. آدمهای خیلی باهوش برای یادگیریهایی که به ایدههای جدید و درک دنیای اطرافشان میانجامد، ارزش قائل هستند.
۱۵. آنها شوخ طبع هستند
آدمهای باهوش معمولا در مقایسه با کسانی که هوش کمتری دارند شوخ طبعی بیشتری دارند، هرچند گاهی جوکهایشان برای افرادی با هوش متوسط چندان بامزه نیست. از آنجا که آدمهای باهوش بهتر میتوانند مسائل را بفهمند و اوضاع اجتماعی را درک کنند، میتوانند به سرعت و به خوبی طنزپردازی کنند. شوخ طبعی یک ویژگی شخصیتی است که با مهارتهای ارتباط کلامی پیوند دارد. بنابراین آدمهای باهوش قادر خواهندبود کسانی را که بیشتر روی برقراری ارتباط کلامی اتکا میکنند و این مهارتها را به خوبی پرورش دادهاند، بخندانند.
۱۴. آنها درک شهودی دارند
آدمهای بسیار باهوش نسبت به آدمهای دیگر درک شهودی بهتری دارند. معنیاش این نیست که آنها قابلیتهای روانی خاصی دارند (هرچند شاید برخی آدمها بهطور اتفاقی داشتهباشند). آنها در اصل با احساسات و رفتارهای آدمهای اطرافشان سازگاری بیشتری دارند. این آدمها به سرعت متوجه میشوند چه وقت یک فرد نیاز به صحبت کردن دارد یا روحیه و نگرش او، مثلا بعد از یک تماس تلفنی، ناگهان عوض میشود. این باعث میشود آدمهای باهوش بهترین دوستان برای حمایت، گوش کردن باشند و برای مشکلات راهکارهای عالی پیشنهاد کنند. آدمهای خیلی باهوش به سرعت متوجه تغییر حالات یا منش کلیتان میشوند حتی اگر دربارهاش چیزی به شما نگویند.
۱۳. آنها میدانند چیزی به اسم شانس وجود ندارد
آدمهای خیلی باهوش واقعا به مفهوم کلی شانس اعتقادی ندارند. چون آنها ساز و کار دنیا را بهتر از بیشتر آدمها درک میکنند، اغلب باور دارند که شانس یک افسانه است. در عوض خوش شانسی احتمالا نتیجهی سختکوشی، برنامهریزی استراتژیک، حسن تصادف، و نیز آمادگی برای استفاده از فرصتهای فوقالعادهای است که سر راهشان قرار میگیرد. برای مثال آدمهای خیلی باهوش که میخواهند یک کسب و کار را آغاز کنند برای یافتن معاملات کاری جدید جست و جو میکنند. آنها منتظر دوستان و خانواده نمیمانند تا به کمکشان بیایند. آنها به این شیوه شانس خوب خود را میسازند.
۱۲. آنها شب زندهدار هستند
آدمهایی که تا دیروقت بیدار میمانند و دیرتر میخوابند احتمالا خیلی باهوشتر از کسانی هستند که ساعت خواب منظمی دارند. احتمالا این جمله شعار تمام دانشجویانی است که بعد از یک شب جشن و پایکوبی، میخواهند کمی بیشتر بخوابند. پژوهشگران باور دارند کسانی که دیرتر بیدار میشوند، کمتر احتمال دارد به سرعت کسی که با کمک زنگ ساعت خیلی زود بیدار میشود، خسته شوند. شاید خستگی ناشی از کمخوابی یکی دلایل این باشد که کسانی که تا دیروقت بیدار میمانند معمولا پول بیشتری هم در میآورند.
۱۱. آنها در نوجوانی طرفدار منع رابطهی جنسی هستند
وقتی آدمها میگویند “همهی مردها مثل هم هستند” یا “تنها چیزی که برای مردها مهم است رابطهی جنسی است” یا حتی میگویند “همهی مردها یک چیز را دوست دارند” نه اینطور نیست! همهی مردها مثل هم نیستند!
بسیار خوب، باکرهها لزوما از کسانی که درگیر عشق جسمانی میشوند باهوشتر نیستند. اگر اینطور بود، باهوشترین آدمهای دنیا به صومعهها و کلیساها محدود میشدند، جایی که ریاضت را تمرین کنند. با این حال، پژوهشها نشان میدهد آدمهایی که در نوجوانی از فعالیت جنسی اجتناب میکنند باهوشتر هستند. از برخی جوانب این تفکر خیلی منطقی است. اگر شما در آموزشهای جنسی همهچیز را دربارهی سوزاک و ایدز یاد بگیرید و باز هم به رابطهی جنسی ادامه بدهید، احتمالا یعنی عواقبی را که ممکن است در نتیجهی رابطهی جنسی تجربه کنید، کاملا درک نکردهاید. نیازی به گفتن نیست که بارداری در نوجوانی میتواند موفقیتهای آیندهی شما را برای کسب حداکثر درآمد برای همیشه بهطور جدی تحتالشعاع قرار دهد.
۱۰. آنها کنجکاو هستند
آدمهای خیلی باهوش بهطور طبیعی کنجکاو هستند. آنها میخواهند دربارهی دنیای اطرافشان بیشتر بدانند و به اکتشاف ادامه دهند. این کار آنها را باهوشتر میکند، چون دانششان دربارهی موضوعات مورد علاقهشان بیشتر میشود. اگر کسی را ملاقات کردید که سوالات زیادی میپرسد و واقعا به چیزهایی که میگویید علاقه دارد، به این فکر کنید که شاید آدم کنجکاوی باشد. آدمهای خیلی باهوش اغلب میخواهند بیشتر بدانند و شاید سوال بپرسند، کتاب بخوانند، به موزه بروند، یا با متخصصان صحبت کنند تا دربارهی هرچیزی که درحالحاضر نسبت آن کنجکاو هستند به سطح جدیدی از درک برسند.
۹. آنها به خودشان مسلط هستند
آیا به یاد میآورید که دربارهی آزمایش تسلط بر خود در موشها چیزی شنیده باشید؟ در این آزمایش دانشمندان به موشها یک خوراکی کوچک برای اکنون پیشنهاد میکنند، اگر موشها بتوانند کمی صبر کنند دو خوراکی به موشها پیشنهاد میکنند، این آزمون تسلط بر خود در موشها است. در موشها و انسانها، آن دسته از افرادی که میتوانند بلندمدت را ببینند و برای پاداش بهتر صبر میکنند، نظم و تسلط بیشتری روی خودشان دارند. این نشانهی یک فرد (یا موش) بسیار باهوش است که میتواند تمایلات آنی خود را برای هدف بزرگتر کنار بگذارد. متاسفانه، بیشتر موشها و انسانها نمیتوانند برای پاداش بهتر صبر کنند.
۸. آنها ریسکپذیر هستند
وقتی دربارهی آدمهای ریسکپذیر فکر میکنید، هری هودینی یا ماجراجویانی مانند اویل کانیول به ذهنتان میرسد، کسانی که ریسکهای فیزیکی را میپذیرند. احتمالا فکر نمیکنید که این افراد ریسکپذیر خیلی باهوش هستند. با این حال، آدمهای خیلی باهوش ریسک میکنند، اما این ریسکها بسیار حسابشده است. مثلا، تصور کنید دو طراح گرافیک با هم برای شرکتی کار میکنند که هر دو از آن نفرت دارند. طراحی که هوش کمتری دارد ممکن است فقط در شغل خود باقی بماند و دربارهی میزان نفرت خود حرفهای بدی بزند. اما طراح خیلی باهوش ممکن است طرحی برای ترک کار و شروع فیلم خودش برنامهریزی کند. چون او دربارهی این طرح خیلی فکر میکند، این یک ریسک حسابشده است و واقعا ممکن است موفق شود.
۷. آنها کارها را به تعویق میاندازند
همچنین آدمهای خیلی باهوش نسبتا مستعد به تعویق انداختن کارها هستند. شاید آنها عاشق این هیجان هستند که کاری را در آخرین لحظه به پایان برسانند یا بینهایت مطمئن هستند که میتوانند این کار را بکنند. این احتمال هم وجود دارد که آنها کاری را که برایشان کسلکننده است عقب میاندازند تا زمانی که دیگر نمیتوانند آن را عقب بیندازند. پژوهشگران فکر میکنند به تعویق انداختن کارها میتواند به نوآوری و فکر کردن در لحظهی آخر بینجامد، که فکر بیش از حد نیست. افرادی که کارها را به تعویق میاندازند به جای اینکه کارهایشان را زودتر به اتمام برسانند، ممکن است وقتشان را صرف فکر کردن به نوآوری یا ایدهی جدید بعدی بکنند. لازم به ذکر است همهی کسانی که کارها را به تعویق میاندازند خیلی باهوش نیستند. برخی از آنها فقط تنبل هستند.
۶. آنها اعتماد بهنفس کاذب ندارند
آدمهای باهوش به هوش خود امتیازی کمتر از واقعیت میدهند، در حالی که آدمهایی با هوش کمتر به هوش خود امتیازی بالاتر از واقعیت میدهند. این اثر دانینگ – کروگر نامیده میشود. شما قبلا تجربه کردهاید که فردی باور دارد در چیزی واقعا فوقالعاده است در حالی که اصلا در آن سررشته ندارد. مثل وقتی که یک شخص سالخورده فکر میکند مهارت فوقالعادهای در کار با آیفون دارد، حتی وقتی واقعا نمیداند چگونه سیستم GPS گوشی هوشمند را تنظیم کند تا جهتیابی را برای او انجام دهد. آدمهای خیلی باهوش محدودیتهای خود را تشخیص میدهند و میدانند هنوز چه چیزهایی برای یادگیری وجود دارد. این باعث میشود در تعاملهایشان اعتماد بهنفس کاذب نداشتهباشند.
۵. آنها روشنفکر هستند
آدمهای خیلی باهوش دربارهی آدمها، ایدههای جدید، یا طرز فکرهای متفاوت روشنفکرتر هستند. چون آنها برای منطق بیشتر از ویژگیهایی مانند وفاداری اثبات نشده ارزش قائل هستند، خیلی بیشتر احتمال دارد که روشنفکر باشند. برای مثال، آدمهای خیلی باهوش کمتر احتمال دارد دربارهی مسائل اجتماعی از قبیل نژاد و هویت جنسی ذهنی بسته داشتهباشند. آنها ماهیت بیولوژیکی این مسائل را درک میکنند و نسبت به آدمهایی که در این گروهها قرار میگیرند ذهنی باز دارند. از آنجا که این آدمها به سادگی از باورهایشان یا آنچه به آنها گفته شدهاست پیروی نمیکنند همچنان در مقایسه با همتایانشان نسبت به آدمها و ایدههای جدید ذهنی بازتر دارند. اگر واقعا ایدهای فوقالعاده دارید، آنها میخواهند آن را بشنوند حتی اگر با ایدهی خودشان در کشمکش باشد.
۴. آنها غریزهی خوبی دارند
آدمهای خیلی باهوش برای تصمیمگیری به غریزه، دانش و تحصیلات خود اتکا میکنند. احتمال تصمیمهای آنی در آدمهای خیلی باهوش کمتر از همتایان معمولی آنها است، چون از اهداف بلندمدت خود آگاه هستند و میدانند تصمیمهای آنی در برنامهشان به چه چیزی آسیب میزند. آدمهای خیلی باهوش معمولا در جهت اهداف بلندمدت تلاش میکنند، خواه تحصیلات بیشتر، پسانداز پول، پرداخت بدهی، یا ایدهی فوقالعادهی بعدی برای کسب و کار باشد. در نتیجه، احتمالا وقتی غریزهشان میگوید چیزی اشتباه است، به خاطرش از مسیر اصلی منحرف نمیشوند. خوشبختانه غریزهی آدمهای خیلی باهوش اغلب درست است و بر پایهی منطق و واقعیتها قرار دارد.
۳. آنها بزرگترین بچه هستند
احتمالا بزرگترین فرزند بیشترین هوش را نسبت به خواهران و برادران کوچکتر دارد. این از عوامل مختلف بسیاری نشأت میگیرد. اول از همه، خواهران و برادران بزرگتر اواقات بیشتری را با والدین سپری میکنند چون قبل از تولد خواهران و برادرانشان وجود داشتهاند. از نقطه نظر زیستشناسی، بزرگترین و نخستین کودک بیشترین مسئولیت را در انتقال الگوریتم ژنتیک دارد. دومین یا سومین فرزند این نوع فشار را از سوی والدین ندارد، بنابراین بسیاری از آنها علایق خلاقانه یا محبوبشان را در اولویت قرار میدهند چون واقعا برایشان جالبتر است. همچنین عوامل اجتماعی دیگر که در تعاملات خانواده وجود دارد میتواند روی این مسئله موثر باشد. برای مثال، خواهران یا برادران بزرگتر بیشتر احتمال دارد مسئول مراقبت از خواهران و برادران کوچکتر باشند.
۲. آنها درونگرا هستند
آدمهای خیلی باهوش از اینکه وقتشان را در خلوت تنهایی خود سپری کنند ناراحت نمیشوند. هرچند همهی آدمهای خیلی باهوش درونگرا نیستند، اما نگرشهای فردگرایانهشان آنها را قادر میسازد مطالعه کنند، به تنهایی مسیری طولانی را پیادهروی کنند، یا به تنهایی شام میخورند بدون اینکه به برای تنهاییشان احساس خجالت بکنند. بسیاری از آدمها سرگرمیهایی دارند که در خلوت تنهایی با عشق به این سرگرمیها میپردازند. ممکن است این باعث شود حتی درونگراتر و خجالتیتر از واقعیت به نظر برسند. بسیاری از آدمها از اینکه با خودشان تنها باشند احساس ناراحتی میکنند و تقویمشان را از برنامه برای فعالیتهایی به همراه خانواده و دوستان پر میکنند. کمتر احتمال دارد آدمهای خیلی باهوش فقط به خاطر مصاحبت با دیگران چنین کاری بکنند.
۱. آنها رفتار غیرتهاجمی دارند
اکثر آدمهای خیلی باهوش تهاجمی نیستند. آنها میدانند رفتار تهاجمی میتواند زننده باشد و نمیگذارد به اهداف بلندمدتی که مشتاقانه دنبال میکنند، دست پیدا کنند. بسیاری از آدمهای خیلی باهوش در مواجهه با مشاجره کوتاه میآیند تا از بحث و جدل با آدمهای غیرمنطقی اجتناب کنند. آنها ترجیح میدهند وقتشان را اینگونه تلف نکنند. همچنین اگر آنها درگیر مشاجره با شما شوند دوست ندارند هیجانی، ضعیف یا غیرمنطقی دیده شوند. این یعنی اگر آنها به خاطر مشاجره دچار هیجان شدید شوند، احتمال ندارد آن در طول دعوا بروز دهند. آنها صبر میکنند تا بعدا در فرصت مناسب دربارهاش منطقی با فرد صحبت کنند.