3 نکته درباره همدل بودن و تشخیص ویژگی همدلی در وجودتان

همدل به فردی گفته می‌شود که به شدت از احساسات و هیجان‌های آدم‌های اطراف خود آگاه است. توانایی افراد همدل در تشخیص و درک احساسات دیگران از سطح همدلی معمول میان انسان‌ها فراتر می‌رود (منظور از سطح معمول یعنی صرفا توانایی توجه به احساسات دیگران) و واقعا تا سطحی گسترش می‌یابد که باعث می‌شود کاملا درگیر احساسات دیگران شوند؛ یعنی احساس احساسات دیگران در یک سطح هیجانی بسیار عمیق.

دانشمندان درباره‌ی وجود یا عدم وجود واقعی افراد همدل – آدم‌هایی که می‌توانند هیجان‌های آدم‌های اطراف‌شان را درک کنند و درگیرشان شوند – با هم اختلاف نظر دارند؛ اگرچه بسیاری از آدم‌ها ادعا می‌کنند چنین توانایی‌هایی را دارند.

هر آن‌چه تاکنون می‌دانیم این است که پژوهشگران کشف کرده‌اند سلول‌های عصبی خاصی در مغز وجود دارند به نام “‌نورون‌های آینه‌ای‌“‌ که به ما کمک می‌کنند هیجان‌های افرادی را که با آن‌ها در ارتباط هستیم، مثل یک آینه بازتاب کنیم. هم‌چنین، به نظر می‌رسد برخی از آدم‌ها نسبت به سایرین از نورون‌های آینه‌ای بیش‌تری برخوردار هستند؛ همین مسئله شاید بتواند وجود آدم‌های همدل را ثابت کند.

۱. چگونه متوجه شویم یک فرد همدل هستیم

شاید تردید نیست که برخی از آدم‌های نسبت به سایرین، بیش‌تر مستعد همدل بودن با دیگران هستند. همه‌ی ما آدم‌هایی را در زندگی‌مان می‌شناسیم که به صورت ذاتی قادر هستند احساسات‌مان را بخوانند؛ از سویی دیگر، همه‌ی ما آدم‌هایی را نیز می‌شناسیم که نسبت به احساسات آدم‌های اطراف‌شان کاملا بی‌تفاوت هستند.

بنابراین، می‌توانیم تصور کنیم همدلی دارای یک طیف است؛ طیفی که یک سر آن، آدم‌هایی به شدت همدل قرار دارند و سر دیگر آن نیز آدم‌هایی که به طور کلی نمی‌توانند هیچ‌گونه همدلی با سایرین داشته باشند (آدم‌های سایکوپت) – چگونه می‌توانید جایگاه خود را بر روی این طیف پیدا کنید؟ و شما خود را از لحاظ همدلی در چه سطحی می‌دانید؟

نحوه‌ی تشخیص این‌که آیا همدل هستید یا خیر

ابتدا می‌توانید کارتان را با پرسیدن چند سوال از خود آغاز کنید؛ تا چه حد می‌توانید با دیگران ارتباط برقرار کنید و در برابر یک رویداد هیجانی بزرگ که در حضور شما رخ می‌دهد، از لحاظ بدنی و هیجانی چه واکنشی از خود نشان می‌دهید. اگر به بیش‌تر یا همه‌ی سوال‌های زیر پاسخ مثبت بدهید، به احتمال زیاد شما یک فرد همدل هستید:

  • آیا خودتان را درگیر استرس‌های دیگران می‌کنید؟
  • آیا در گذشته به این متهم شده‌اید که بیش از اندازه حساس هستید؟
  • آیا در فضاهای پر جمعیت احساس سردرگمی می‌کنید؟
  • آیا دیگران شما را یک فرد همدل می‌دانند؟

کارشناسان مختلف در این زمینه، آزمون‌های مختص به خودشان را دارند؛ هر یک از این آزمون‌ها می‌توانند در تشخیص این‌که آیا فردی همدل هستید یا خیر به شما کمک کنند. مثلا دکتر جودیت ارلف این سوال را مطرح می‌کند که “‌آیا غالبا احساس می‌کنید با دیگران هم‌سو و موافق نیستید؟‌”‌ یا این‌که فردی به نام تارا میر رابسون که خود را یک فرد همدل می‌داند، از خود پرسیده است آیا هنگام تماشای اخبار احساس ناراحتی می‌کنم یا فیلم‌های غمگین من را به شدت درگیر خود می‌کنند.

از آن‌جا که معیار مشخصی برای همدل بودن یا نبودن افراد وجود ندارد، پاسخ دادن به این سوال‌ها کاملا شخصی است و در نهایت، تشخیص این مسئله به این حقیقت وابسته است که آیا شما خودتان را یک فرد همدل می‌دانید یا خیر.

۲. محاسن و معایب همدل بودن

اجازه دهید نگاهی به محاسن و معایب همدل بودن بیندازیم.

محاسن معایب
شما می‌توانید دیگران را از لحاظ هیجانی پشتیبانی کنید شما غالبا از لحاظ هیجانی احساس ضعف و خستگی می‌کنید
شما می‌دانید چه وقت آدم‌ها به کمک نیاز دارند به ندرت می‌توانید زمانی را برای خودتان اختصاص دهید
می‌توانید کاری کنید آدم‌ها شما را دوست داشته باشند توانایی‌تان در خواندن احساسات دیگران ممکن است باعث رنجش آن‌ها شود

 

محاسن

همدل بودن فواید و محاسن آشکاری به همراه دارد. اگر قادر باشید احساسات آدم‌های اطراف‌تان را درک کنید، حتما بهتر از دیگران قادر هستید از افرادی که برای‌تان مهم هستند، پشتیبانی و مراقبت کنید.

آگاهی از این مسئله که دیگران احساس ناراحتی، تنهایی، یا ترس می‌کنند – حتی اگر این احساسات را به طور آشکار بروز ندهند – شما را در جایگاهی قرار می‌دهد که بتوانید به آن‌ها کمک کنید؛ از این طریق که می‌توانید اعتمادشان را جلب کنید و به فردی تبدیل شوید که بتوانند در آینده روی کمک شما حساب کنند.

رپورتاژ

این ویژگی باعث می‌شود شما به یک شریک یا دوست بهتری تبدیل شوید، و کمک‌تان می‌کند به طور کلی بتوانید روابط‌تان را مستحکم کنید.

هم‌چنین، آگاهی از احساسات دیگران به این معنی است که شما قادر هستید از چند فرسنگی یک فرد دروغگو را تشخیص دهید. آدم‌های همدل معمولا نگران این مسئله نیستند که مورد سوء استفاده قرار بگیرند؛ زیرا آن‌ها به سادگی فریب نمی‌خورند. و اگر هم زمانی فریب بخورند، به این خاطر است که خودشان خواسته‌اند غرایز ذاتی‌شان را درباره‌ی یک فرد خاص نادیده بگیرند، و نه این‌که قادر نبوده‌اند نشانه‌ها را تشخیص بدهند.

معایب

البته، این سطح از اتصال با هیجان‌های دیگران احتمالا مشکلات بزرگ و واقعی نیز همراه خواهد داشت. بیش‌تر سوابق پژوهشی درباره‌ی آدم‌های همدل نشان می‌دهند، این افراد در فضاهای شلوغ یا در رویدادهای پر از هیجان (مانند عروسی یا خاکسپاری) به سادگی به هم می‌ریزند، زیرا آن‌ها مثل یک اسفنج تمام هیجان‌های اطراف را به سمت خود جذب می‌کنند. به سادگی می‌توان تصور کرد این شرایط چه‌قدر سریع می‌تواند باعث فرسایش و خستگی شدید آن‌ها شود.

هم‌چنین، اگر آن‌ها دائما درگیر هیجان‌های دیگران باشند‌، به سختی می‌توانند به آرامش برسند. اگر این آدم‌ها نتوانند راهی را برای ایجاد تعادل در فشارهایی بیابند که دائما از دنیای خارج دریافت می‌کنند، ممکن است دچار اختلال خواب شوند یا نتوانند سلامت روان‌شان را حفظ کنند.

در نهایت، ممکن است برخی از آدم‌ها نیز از این‌که به راحتی می‌توانید احساسات‌شان را متوجه شوید، احساس ناراحتی کنند. همه‌ی آدم‌ها نمی‌خواهند اسرار زندگی‌شان را دیگران متوجه شوند، و در شرایطی که شما واقعا قصد کمک به این افراد را دارید، برخی از آن‌ها بینش شما را از احساسات و هیجان‌های‌شان یک عمل تهاجمی می‌دانند و از آن استقبال نمی‌کنند.

۳. اگر فردی همدل هستید، از خودتان مراقبت کنید

آیا ویژگی‌های یک فرد همدل را در خود مشاهده می‌کنید، و آیا دائما درگیر هیجان‌های دیگران هستید؟ آگاهی از نحوه‌ی مراقبت از روان‌تان و جدا کردن خود از دنیای خارج بسیار حائز اهمیت است؛ به این ترتیب، می‌توانید نفس بکشید، آرام شوید، و هیجان‌های خودتان را تجربه کنید.

زمان را به خودتان اختصاص بدهید

زمانی را باید به خودتان اختصاص بدهید و به طبیعت بروید؛ جایی که دیگر با احساسات یا استرس‌های دیگران بمباران نشوید. یا این‌که می‌توانید به طور مرتب موسیقی گوش کنید یا مراقبه انجام دهید؛ این کارها کمک‌تان می‌کنند به آرامش برسید و بار دیگر نیروی درونی‌تان را متمرکز کنید.

هم‌چنین، آدم‌های همدل باید به خوبی یاد بگیرند چه وقت و چگونه یک دیوار شخصی برای خود ایجاد کنند تا به آسانی هیجان‌های آدم‌های اطراف‌شان را به سمت خود جذب نکنند. این کار آسانی نیست، زیرا ایجاد مرز و محدوده برای آدم‌های همدلی که دائما به دنبال کمک به دیگران هستند، ذاتا تعریف نشده است. ولی ایجاد حد و مرزهای سالم برای سلامتی روانی و تندرستی همه‌ی آدم‌ها – به خصوص برای آدم‌های همدل – بسیار ضروری است.

شاید برای یادگیری نحوه‌ی انجام این کار بهتر باشد شروع به انجام مراقبه کنید. با متمرکز کردن ذهن‌تان و یادگیری مسدود کردن راه ورود عوامل منحرف‌کننده‌ی خارجی به ذهن، می‌توانید توانایی‌تان را به اندازه‌ای تقویت کنید که هنگام دریافت هیجان‌های خارجی بیش از اندازه بتوانید راه آن‌ها را نیز مسدود کنید.

در انتخاب آدم‌های اطراف‌تان دقیق باشید

احتمالا با گذشت زمان متوجه شده‌اید بهتر است فاصله‌تان را با برخی از آدم‌ها حفظ کنید. از آن‌جا که آدم‌های همدل می‌توانند احساسات دیگران را جذب کنند، اختصاص زمان بیش از اندازه برای معاشرت با شخصیت‌های سمی می‌تواند این افراد را از درون دچار مسمومیت کند.

آدم‌هایی وجود دارند که شما نمی‌توانید به آن‌ها کمک کنید، و هم‌چنین، آدم‌هایی که بهتر است از آن‌ها دوری کنید – این اصل ماجرا است. شناسایی این آدم‌ها، و احترام گذاشتن به حد و مرزهای‌ خود یکی از بهترین راه‌هایی است که می‌توانید برای محافظت از سلامت روان و تندرستی‌تان انجام دهید.

در نهایت، دریافت کمک از یک فرد متخصص نیز ایده‌ی خوبی است. اگر مثلا هر وقت که برای پیاده‌روی از خانه خارج می‌شوید، به خاطر هیجان‌های محیط اطراف‌تان دچار سردرگمی یا تخلیه‌ی انرژی می‌شوید، شاید لازم باشد از برخی ابزارهای خاص برای کمک به رفع این مشکل استفاده کنید.

یک متخصص مجرب سلامت روان می‌تواند در یافتن این ابزارها، و هموار کردن راه‌تان برای رسیدن به شادترین و سالم‌ترین حالت ممکن از زندگی‌تان به شما کمک کند.

به این ترتیب، هرگاه ظرفیت هیجانی لازم را برای پشتیبانی و مراقبت از افراد نیازمند به کمک در وجود خود احساس کردید، می‌توانید به بهترین شکل ممکن از توانایی‌ همدلی‌تان استفاده کنید.

نوشته‌های مرتبط