لذت بردن از ترس:‌ 4 نکته درباره ترس و سرگرمی

هالووین زمانی است برای دیدن فیلم‌های ترسناک، داستان ارواح، و بازدید از خانه‌های وحشت، ولی چرا از انجام این کارها لذت می‌بریم؟ مگر ترس و لذت دو هیجان متضاد نیستند؟ ولی با نگاهی عمیق‌تر به این مسئله، در می‌یابیم ترس و لذت، بیش از آن‌چه فکر می‌کردیم، نقاط مشترکی با یکدیگر دارند. در این مقاله، به بررسی مسئله لذت بردن از ترس می‌پردازیم که چرا دوست داریم بترسیم.

هیچ چیز نمی‌تواند متقاعدم کند یک فیلم ترسناک تماشا کنم. من هیچ لذتی از دیدن صحنه‌های منزجرکننده و ترسناک نمی‌برم. ولی من قطعا در این مورد جزء اقلیت هستم. بسیاری از آدم‌ها به طور فعال به دنبال موقعیت‌هایی دلهره‌آور می‌گردند – به خصوص در روزهای منتهی به هالووین – و کاملا از این تجربه لذت می‌برند.

ترس و بقا در سرتاسر دوره‌ی تکامل ارتباط تنگاتنگی با هم داشته‌اند. اگر شکارچیان اولیه از خطرات فرار نمی‌کردند، احتمالا آن‌قدر زنده نمی‌ماندند تا بتوانند تولید مثل کنند.

بنابراین، آن‌هایی که ترس‌شان باعث شد از خورده‌ شدن توسط یک شکارچی در امان بمانند، احتمالا ژن‌هایی را به جا گذاشته‌اند که باعث شده‌اند همین رفتار در نسل‌های بعدی نیز تکرار شود.

در یک موقعیت کاملا خطرناک، واکنش جنگ یا گریز می‌تواند زندگی‌تان را نجات دهد. ولی بسیاری از موقعیت‌هایی که باعث ترس می‌شوند، زندگی‌مان را تهدید نمی‌کنند.

در حقیقت، ما برای لذت بردن از تجربه‌ی ترسیدن، خودمان معمولا به دنبال تجربه‌های ترسناک “ایمن”‌ می‌گردیم؛ موقعیت‌هایی از قبیل تماشای دیدن فیلم ترسناک، ترن هوایی یا بانجی جامپینگ.

۱. واکنش ترس

در یک وضعیت استرس حاد، دستگاه عصبی خودمختار باعث ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی آشنایی از قبیل افزایش شدت تنفس و ضربان قلب، برافروختگی یا رنگ‌پریدگی، دلشورگی، انقباض ماهیچه‌ها، گشاد شدن مردمک‌ها، و خشک شدن دهان می‌شود.

و هنگامی که ترس فروکش کند، ما غالبا به احساس لذت می‌رسیم. آیا این احساس فقط به خاطر تسکین ناشی از بقا است، یا چیزهای دیگری نیز در این میان وجود دارند؟

آمیگدال، یک ساختار کوچک در عمق مرکز مغز، واکنش ترس را کنترل می‌کند. آمیگدال بخشی از دستگاه لیمبیک است که نقش مهمی در رفتار انسان‌ها ایفا می‌کند.

در یک موقعیت ترسناک، آمیگدال باعث تحریک هیپوتالاموس می‌شود؛‌ تحریک این غده نیز باعث فعال شدن غده هیپوفیز و ترشح هورمون آدرنوکورتیکوتروپین (ACTH) در خون می‌شود.

دستگاه عصبی سمپاتیک، بخشی از دستگاه عصبی خودمختار و مسئول واکنش جنگ یا گریز، به غدد فوق کلیوی دستور می‌دهند هورمون اپی‌نفرین ترشح کند؛ به این هورمون آدرنالین نیز گفته می‌شود.

وقتی اپی‌نفرین در خون به گردش در بیاید، ضربان قلب را افزایش می‌دهد، عروق خونی محیطی را منقبض می‌کند، و خون را از مرکز بدن به سمت ماهیچه‌های مورد نیاز برای حرکت منحرف می‌کند.

هم‌چنین، این هورمون ماهیچه‌های پایین هر یک از فولیکول‌های مو را منقبض می‌کند و باعث می‌شود اصطلاحا مو بر تن‌تان سیخ شود – این فرایند در صورتی برای‌مان مفید بود که یک موجود پشمالو مانند گربه باشیم؛ از این طریق، به شکارچی مقابل‌مان این پیام را می‌رسانیم که ما بزرگ‌تر از اندازه‌ی واقعی‌مان هستیم – ولی این مسئله در انسان‌ها فقط باعث سیخ شدن موها می‌شود.

ترشح هورمون ACTH باعث ترشح کورتیزول یا همان “‌هورمون استرس‌”‌ می‌شود. این هورمون نیز باعث افزایش فشار خون و هم‌چنین، افزایش گلوکز خون می‌شود تا بدن را برای انجام واکنش مناسب آماده نگه دارد.

۲. پس چرا ترس لذت‌بخش است؟

علت‌های زیادی وجود دارد که چرا از یک ترس ایمن لذت می‌بریم – تمام این علت‌ها به حضور مواد شیمیایی در بدن بر می‌گردند.

نخست این‌که پس از ترشح مقدار زیادی اپی‌نفرین، احساس آرامش می‌کنیم. وقتی قشر پیش‌پیشانی مغز متوجه می‌شود این خطر واقعی نیست، شدت این واکنش فروکش می‌کند.

بخش تفکر مغز به ما می‌گوید آرام باشیم؛‌ و به گفته‌ی لی چمبرز، روانشناس و متخصص سلامت کار، “‌افزایش ناگهانی بیوشیمیایی پیام‌رسان‌های عصبی باعث می‌شود به چنین حس شگفت‌انگیزی دست پیدا کنیم.‌” همین حس آرامش و سلامتی پس از افزایش این مواد شیمیایی است که باعث می‌شود عده‌ای از ماجراجویان بخواهند بار دیگر همین حس را تجربه کنند.

لی چمبرز می‌گوید، “‌شما می‌توانید دستگاه عصبی سمپاتیک را تحریک کنند؛ در حالی که از نظر شناختی کاملا از غیرواقعی‌ بودن آن آگاه هستید. با مشاهده‌ی صحنه‌های خشن و ترسناک و امثال آن، شما می‌توانید سطوحی از ترس را درون خود تحریک کنید، ولی هم‌چنین می‌توانید خودتان را پشت کاناپه‌تان پنهان کنید.‌”‌

هم‌چنین، این مسئله دارای جنبه‌ی اجتماعی نیز هست – اگر شما به همراه دیگران در یک موقعیت ترسناک قرار بگیرید، هر یک از شما با آگاهی از این مسئله که از خطر عبور کرده‌اید، به یک تجربه‌ی پیوند مشترک می‌رسید. بار دیگر، یک هورمون در این میان تاثیرگذار است؛ این بار اکسی‌توسین.

اکسی‌توسین بر رفتار اجتماعی تاثیر می‌گذارد و در ایجاد حافظه و پیوندهای جمعی نقش دارد. برخی از آدم‌ها آن را به عنوان “‌هورمون عشق‌” می‌شناسند، زیرا بدن در حین بغل کردن، زایمان، و روابط جنسی اکسی‌توسین ترشح می‌کند.

لی چمبرز معتقد است که پیوند یا تعلق یک بخش جدایی‌ناپذیر از لذت است: “‌وقتی همراه با دیگران یک برنامه‌ یا فیلم ترسناک تماشا می‌کنید، و فعالیت‌های زیست‌شیمیایی بدن‌تان به اوج می‌رسد، احساس شگفتی می‌کنید، و فکر می‌کنیم همه‌ی آدم‌های اطراف‌تان نیز شگفت‌انگیز هستند. شما فکر می‌کنید این احساس به خاطر آدم‌های اطراف‌تان است، نه به خاطر تجربه‌ی تماشای این فیلم ترسناک.‌”‌

رپورتاژ

ولی آیا یک دلیل فیزیولوژیک برای ارتباط میان ترس و لذت وجود دارد؟‌ همه‌ی این‌ها به آمیگدال بر می‌گردد. دانشمندان در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) به تازگی کشف کرده‌اند که این ساختار کوچک در مغز نه تنها حاوی نورون‌هایی است که واکنش ترس را کنترل می‌کنند، بلکه هم‌چنین، نقش مهمی در لذت و پاداش دارند.

ژن مربوط به نورون‌های پاداش در آمیگدال در پیام‌رسانی دوپامین نقش دارند – و دوپامین یک پیام‌رسان عصبیِ مسئول لذت است. فقط دوپامین و اکسی‌توسین نیستند که در احساس لذتِ پس از ترس نقش دارند. بدن آدم‌ها پس از ترسیدن پر از اندورفین نیز می‌شود.

اندورفین‌ها، مواد شیمیایی هستند که پس از فعالیت بدنی ترشح و باعث حال خوب می‌شوند؛ این مواد شیمیایی را غالبا به عنوان مورفین یا مسکن طبیعی بدن می‌شناسند. به همین خاطر نیز تجربه‌ی ترس می‌تواند همان حس نشاطی را به شما بدهد که گویی چندین کیلومتر دویده‌اید.

در آخر، بدن سروتونین ترشح می‌کند – یکی دیگر از پیام‌رسان‌های عصبی که بسیاری از رفتارهای انسان، از جمله خلق‌وخو را تنظیم می‌کند. کاهش سروتونین در بدن با ابتلا به افسردگی در ارتباط است، بنابراین، افزایش سطوح این ماده می‌تواند حال و هوای انسان را بهتر کند.

۳. همه چیز به شرایط بر می‌گردد

معمولا کم پیش می‌آید کسی از تجربه‌ی یک اتفاق واقعا ترسناک و تهدیدکننده لذت ببرد. پس از عبور از یک تهدید به حس آرامش می‌رسیم، ولی معمولا کسی آرزو نمی‌کند بار دیگر چنین شرایطی را تجربه کند.

اغلب اوقات از تجربه‌های ترسناکی لذت می‌بریم که تحت کنترل باشند – ترسِ بدون خطر واقعی عامل کلیدی برای لذت است.

به گفته‌ی دکتر مایرا مندز، روان درمانگر معتبر و مسئول هماهنگی خدمات سلامت روان برای افراد مبتلا به ناتوانی‌های ذهنی و رشدی در مرکز رشد کودک و خانواده پراویدنس سنت جان در سنتا مونیکا، کالیفرنیا، “آن‌هایی که از ترسیدن لذت می‌برند، یک ویژگی مشترک دارند – آن‌ها بدون‌ آن‌که فکر کنند چیز بدی قرار است برای‌شان اتفاق بیفتد، وارد این فعالیت‌ها می‌شوند. به این ترتیب، آن‌ها احساس امنیت می‌کنند.‌”‌

هم‌چنین، ترس امن یا بی‌خطر می‌تواند به عنوان راهی برای تمرین واکنش‌ها، تقویت آگاهی از خود، و تاب‌آوری به کار برود. از آن‌جا که در تماشای فیلم ترسناک یا تجربه‌ی خانه‌ی وحشت هیچ ترس واقعی وجود ندارد، شما می‌توانید واکنش‌های بدنی‌تان را تقویت کنید و بینش قوی‌ترین نسبت به خودتان پیدا کنید.

دکتر مندز می‌افزاید، “افراد ریسک‌پذیر پیش‌بینی می‌کنند می‌توانند بر اوضاع مسلط شوند. آن‌ها پس از تسلط بر اوضاع به شادی و رضایت زاید‌الوصفی می‌رسند.‌”

مطالعه‌ای در پیتسبرگ به بررسی وضعیت شرکت‌کنندگان در یک خانه‌ی وحشت “‌به شدت ترسناک‌”‌ پرداخت. وضعیت خلق‌وخوی بیش‌تر این شرکت‌کنندگان پس از این تجربه به اندازه‌ی قابل توجهی بهبود یافته بود.

به نوشته‌ی دکتر مارجی کر، یکی از پژوهشگران این مطالعه، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه پیتسبرگ، “‌فعالیت‌های ترسناک و بسیار شدید – دست‌کم در محیطی کنترل‌شده نظیر آن‌چه در این مطالعه به کار رفت – ممکن است تا حدودی مغز را خاموش کنند، و همین مسئله باعث می‌شود احساس کنید حال‌تان بهتر شده است.‌”‌

وی ریلکسیشن یا آرامش پس از یک تجربه‌ی استرس‌زا را با اثر مراقبه‌ی ذهن‌آگاه – که به دنبال خالی کردن ذهن از افکار نامطلوب است – مقایسه می‌کند. صرف زمان برای “‌خاموش کردن‌”‌ مغز از طریق تمرکز بر یک تجربه‌ی ترسناک می‌تواند سطوح اضطراب را کاهش دهد.

اخیرا، مطالعه‌ی دیگری بر روی شرکت‌کنندگان در یک خانه‌ی وحشت سطح بهینه‌ی ترس را برای حداکثر لذت شناسایی کرد. ترس بیش از اندازه یا ترس ناکافی سطوح لذت را پایین می‌آورند. انگیزه نیز مهم است – آن‌هایی که خودشان انتخاب کردند به خانه‌ی وحشت بروند، در مقایسه با آن‌هایی که صرفا به دلیل همراهی با دیگران وارد این فضا شدند، لذت بیش‌تری را تجربه کردند.

شخصیت نیز قطعا نقش مهمی ایفا می‌کند. به گفته‌ی لی چمبرز، “‌برخی از آدم‌ها به طور طبیعی به دنبال ریسک کردن هستند؛ در حالی که سایر آدم‌ها غالبا از ریسک گریزان هستند.‌ این قبیل افراد از این‌که قادر هستند ترس‌شان را کنترل کنند و با آن روبه‌رو شوند، به خودشان افتخار می‌کنند.”‌

۴. آیا ترس برای‌تان خوب است؟

شاید بتوانیم دلایل بیش‌تری برای لذت بردن از یک ترس خوب پیدا کنیم. مطالعات بر فواید بالقوه‌ی روانی و جسمی ترس برای سلامتی تاکید کرده‌اند.

با این‌که ترس طولانی‌مدت دارای اثرات مخربی از قبیل افزایش فشار خون و رفتار دفاعی است، ترس در کوتاه مدت می‌تواند فواید روانشناختی به همراه داشته باشد. این نوع ترس به افراد کمک می‌کند در یک محیط امن بتوانند کنترل بر واکنش‌های بدن‌شان را تمرین کنند.

به گفته‌ی دکتر مایرا مندز، “از دیدگاه روانشناختی، ترس کوتاه مدت می‌تواند به آدم‌ها نشان دهد‌ آن‌ها لایق زنده ماندن هستند و می‌توانند هیجان‌های‌تان را تنظیم کنند … و برای محافظت از خود می‌توانند واکنش مناسبی نشان بدهند.‌”‌

حتی همین فیلم‌های ترسناک نیز می‌توانند فواید بدنی داشته باشند. مطالعه‌ای در ۲۰۰۹ نشان داد، ترس می‌تواند دستگاه ایمنی بدن را تقویت کند. پژوهشگران از گروهی از شرکت‌کنندگان خواستند یک فیلم ترسناک نگاه کنند؛ سپس به شمارش گلبول‌های سفید خون‌شان پرداختند.

وقتی پژوهشگران وضعیت گروه آزمایش را با گروه کنترل – که طی مدت مشابه، در یک اتاق آرام نشسته بودند – مقایسه کردند، دریافتند آن‌هایی که فیلم ترسناک تماشا کردند، در مقایسه با گروه کنترل، به اندازه‌ي قابل توجهی دارای گلبول‌های سفید بیش‌تری بودند – این سلول‌ها مسئول حفظ ایمنی بدن هستند.

بنابراین، این تجربه می‌تواند در طول دوره‌ی همه‌گیری مفید باشد. مطالعات اخیر نشان دادند، آن‌هایی که مرتبا از تماشای فیلم‌های ترسناک لذت می‌برند، در طول دوره‌ی کرونا از تاب‌آوری روانشناختی بیش‌تری بهره‌مند بوده‌اند. بنابراین، تجربه‌ی ترس می‌تواند به تقویت موثر استراتژی‌های مقابله‌ای کمک کند؛ این مسئله برای شرایط زندگی کنونی می‌تواند مفید باشد.

به گفته‌ی لی چمبرز، “سرگرمی‌های ترسناک باعث می‌شوند آن دسته از هیجان‌های انسانی را که شاید از وجودشان آگاه نیستید، تجربه کنید.‌”‌

بنابراین، در هالووین بعدی، توصیه می‌کنیم حتی ریسک‌گریزترین افراد نیز برای تجربه‌ی ترس کنترل‌شده کمی تلاش کنند – فواید این تجربه می‌تواند ارزش کمی ترس را داشته باشد.     ‌       ‌ ‌

نوشته‌های مرتبط