10 بهترین استراتژی بازاریابی محتوا که همین حالا باید به کار بگیرید
بازاریابی محتوا دیگر یک شعار مرسوم نیست و به بخش ضروری یک طرح بازاریابی تبدیل شدهاست، و این علت دارد: علاقهی مصرفکننده را جلب میکند، مشارکت را برمیانگیزد، چشماندازها را به سمت انتهای قیف حرکت میدهد و چیزهای دیگر.
به کار گرفتن شیوههای بازاریابی محتوا مانند استخدام یک کارمند ابرباهوش جدید است که شبانهروز کار میکند تا توجه لازم و شایسته را به محصولات یا خدمات شما جلب کند.
همانطور که محتوای فوقالعادهتان را به بازار عرضه میکنید، این بهترین شیوهها را در نظر داشتهباشید.
۱. “آن را ساده و سهل نگهدارید”
این یک گفته، یک اصل مشهور در صنعت بازاریابی است، گفتهای که هرگز اعتبارش را از دست نمیدهد. اگر جملههایتان را کوتاه نگهدارید، سخنتان ساده باشند و پیام را مستقیما برسانید، بیشتر در مشتری نفوذ خواهدکرد.
مثلا، فورا مزایای محصول را به نمایش بگذارید. مشتری پیش از این به فکر خرید افتادهاست، فقط به یک فشار متقاعدکننده برای انجام خرید نیاز دارد.
۲. سارق باشید
“هنرمندان بزرگ کپی میکنند. هنرمندان فوقالعاده سرقت میکنند.”- پابلو پیکاسو
آنچه پابلو در اینجا میگوید به این معنی نیست که یک نفر همیشه باید کار فردی دیگر را، هر حرکت قلم، هر واژه را کپی کند. آدمها باید ایدهها، مفاهیم، و راهبردها را بدزدند تا از حد و مرزهای هنر خودشان فراتر بروند.
این ایده در مورد نوشتن محتوای تجارت الکترونیک هم صدق میکند. در عصر اینترنت، خیلی آسان است که یک مقاله را تکه تکه به هم وصل کنید و ایدهها را از جاهای مختلف بقاپید.
چیزی که سختتر است(و چالشی برای آیندهی صنعت تجارت الکترونیک خواهدبود) نوشتن محتوای منحصر بهفرد است. بسیاری از کسانی به بازاریابی محتوا میپردازند، روی کمیت تولید تمرکز دارند.
همه باید تمرکزشان را روی کیفیت تولید بگذارند. به خاطر مصرفکننده، به خاطر انسانیت، به خاطر خدا، محتوای بیهوده را بازیافت نکنید.
۳. برای آدمها و موتورهای جستوجو بنویسید
دربارهی نوشتن پیامهای تبلیغاتی تجارت الکترونیک، باید آنقدر فراست داشتهباشید که گروههای مختلف خوانندگان محتوای وبگاهتان را در نظر داشتهباشید.
نوشتن برای مصرفکنندهتان باید اولویت شمارهی ۱ شما باشد، اما به یاد داشتهباشید اغلب، در درجهی اول موتورهای جستوجو هستند که مصرفکنندهی مذکور را به صفحهتان هدایت میکنند. کلیدواژهها و برچسبهای هدر(header tag) در جلب توجه گوگل نقش عظیمی دارند.
سئو(بهینهسازی موتور جستوجو) را فراموش نکنید. از یکی از ابزار زیر استفاده کنید تا راهبرد سئوتان را با محتوایتان همسو کنید:
Raven SEO
Google Analytics
Google Webmaster Tools
۴. دانستن بهترین شیوههای سئو
درمورد بازاریابی محتوا، هنگام تدوین راهبردتان، باید بهترین شیوههای سئو را که وجود دارند، در نظر داشتهباشید.
- عنوان صفحه
- عنوانهای صفحه عنصر اصلی یک صفحه در وبگاه وردپرس است، و فورا خزندهی موتور جستوجو را آگاه میکند که آن صفحه دربارهی چیست. عنوانها باید…
- بیشتر از ۶۵ کاراکتر نباشند
- نباید دربردارندهی محتوای تکراری باشند
- شامل یک کلیدواژهی مرتبط باشند
- سازگار با یوآراِل باشند
- توصیف
- توصیفها خلاصهی مختصری هستند که در فهرستبندی موتور جستوجو ظاهر میشوند. آنها توصیف کوتاهی از صفحه هستند و باید:
- جستوجوکننده را ترغیب کنند روی لینک کلیک کند
- کمتر از ۱۶۰ کاراکتر باشند
- منحصر بهفرد باشند
- پر از کلیدواژه نباشند
- محتوا
- نمایهی کلی صفحاتتان را ببینید تا اطمینان بیابید محتوایتان…
- مرتبط، جالب، و قابل خواندن است
- از نظر دستوری صحیح است
- بیش از ۳۰۰ کلمه است
- روی کلیدواژههایی که با صفحهای دیگر همپوشانی دارد متمرکز نیست
- برچسبهای جایگزینی(ALT Tags)
- برچسبهای جایگزینی اختراع شدند تا نابینایان بتوانند با استفاده از نمایشگرخوان با اینترنت کار کنند. این برچسبهای جایگزینی یک تصویر را توصیف میکنند، بنابراین وقتی ماوستان را روی قسمتی خاص قرار میدهید، متن تصویر را توصیف میکند. این فرصت فوقالعادهای فراهم میکند تا کلیدواژههای بیشتری در محتوایتان قرار دهید، اما از آن سواستفاده نکنید. برچسبهای جایگزینیتان باید…
- روی هر تصویر باشند
- توصیفی باشند
- مرتبط باشند
- بلند باشند،کوتاه نباشند
- لینکهای درونی را کنترل کنید
- وقتی سعی دارید موتور جستوجو صحفههای شما را به عبارت جستوجو شده ربط بدهد، لینکهای درونی بهترین دوستتان هستند. هر چه لینکهای بیشتری به صفحات داشتهباشید، و هرچه از صفحاتتان لینکهای بیشتری بدهید، نشان میدهد شما تاثیرگذار هستید و گوگل به شما پاداش خواهدداد. هر صفحه باید…
- دربردارندهی حداقل ۳ لینک باشد
- به صفحات مهم دیگر در وبگاهتان و وبگاههای دیگر لینک داشتهباشد
- متن لنگری(anchor text) مرتبط برای لینکها داشتهباشد(دربرداشتن کلیدواژه یک امتیاز است)
- وقتی سعی دارید موتور جستوجو صحفههای شما را به عبارت جستوجو شده ربط بدهد، لینکهای درونی بهترین دوستتان هستند. هر چه لینکهای بیشتری به صفحات داشتهباشید، و هرچه از صفحاتتان لینکهای بیشتری بدهید، نشان میدهد شما تاثیرگذار هستید و گوگل به شما پاداش خواهدداد. هر صفحه باید…
- برچسبهای جایگزینی اختراع شدند تا نابینایان بتوانند با استفاده از نمایشگرخوان با اینترنت کار کنند. این برچسبهای جایگزینی یک تصویر را توصیف میکنند، بنابراین وقتی ماوستان را روی قسمتی خاص قرار میدهید، متن تصویر را توصیف میکند. این فرصت فوقالعادهای فراهم میکند تا کلیدواژههای بیشتری در محتوایتان قرار دهید، اما از آن سواستفاده نکنید. برچسبهای جایگزینیتان باید…
- نمایهی کلی صفحاتتان را ببینید تا اطمینان بیابید محتوایتان…
- توصیفها خلاصهی مختصری هستند که در فهرستبندی موتور جستوجو ظاهر میشوند. آنها توصیف کوتاهی از صفحه هستند و باید:
- عنوانهای صفحه عنصر اصلی یک صفحه در وبگاه وردپرس است، و فورا خزندهی موتور جستوجو را آگاه میکند که آن صفحه دربارهی چیست. عنوانها باید…
۵. عنوان صفحات و متاتوصیفها
عناصر عنوان، معرف عنوان صحفهی وب هستند. برچسبهای عنوان اغلب در صفحات نتایج جستوجو استفاده میشوند تا خلاصههای پیشنمایش را برای صفحهی مذکور نمایش دهند.
بلندی عنوان یک صفحهی بهینه بین ۵۰ – ۷۰ کاراکتر است و دربردارندهی یک یا دو کلیدواژهی مرتبط، همچنین نام برند است. مثال:
عنوان مطلب یا صفحه(با کلیدواژه)| کلیدواژهی ۲(اختیاری)|نام برند
عنوان صفحات باید بهطور مداوم در تمام وبگاه به کار بروند. در تمام بخشهای وبگاهتان از تعداد زیاد عنوانهای تکراری در صفحات خودداری کنید.
تعدادی قالب متفاوت برای عناوین وبگاهها استفاده شدهاند. در عنوانهای مختلف از خط(|)، خط تیره(-)، ویرگول، یا جداکنندهها استفاده میشود. استفادهی مداوم از یک قالب، باعث میشود نتایج جستوجوی شما ظاهری یکنواخت داشتهباشد، و نیز دسترسی به بخشهای مختلف وبگاه را بهبود میبخشد.
متاتوصیفها نشانهای Html هستند که توضیح مختصری از محتوای صفحهی وب ارائه میکنند. متاتوصیفها معمولا در صفحهی نتایج موتور جستوجو استفاده میشوند تا خلاصهی پیشنمایش را برای صفحهی مذکور نمایش دهند.
یک متاتوصیف بهینه توصیفی جذاب(بین ۱۵۰ تا ۱۶۰ کاراکتر) از محتوای صفحهی وب است که یک یا بیشتر از یک کلیدواژهی مرتبط را در برمیگیرد.
۶. پژوهش کلیدواژه: یافتن تیتر
با تغییر الگوریتم گوگل و چیزهای دیگر، هنر انباشتن کلیدواژهها دیگر فایدهای ندارد. و هرچند، درست است که شما باید محتوایتان را برای انسانها بنویسید، اما نباید اجازه بدهید پژوهش کلیدواژه از صحنه محو شود.
با کمک یک طراح کلیدواژه، میتوانید ایدههای کلیدواژه را بر اساس رقابت، حجم جستوجو و چیزهای دیگر مرتبسازی یا فیلتر کنید. کلیدواژههایی را که میخواهید رتبهبندی کنید در نوار جستوجوی برنامه جستوجو کنید.
برای یافتن کلیدواژههایی با رقابتپذیری کم تا متوسط که تعداد جستوجوی ماهانهی بالایی دارند، کلیدواژهها مرتبسازی یا فیلتر کنید. کلیدواژههای مرتبط با مقالهی شما بهترین گزینه برای برچسبهای هدر(headr tag) هستند.
۷. برچسبهای هدر را(header tags) درک کنید
اگر کمی دربارهی سئوی تجارت الکترونیک میدانید، باید بدانید یک هدر اولیه چیست. اگر نمیدانید، من توضیح مختصری دربارهی آن میدهم.
برچسبهای هدر، یا برچسبهای<h1>، به بیان ساده، متنهایی هستند که روی صفحه تاکید دارند. برچسبهای<h1> یعنی صحبت دربارهی “عنوان صفحه” به زبان HTML.
گوگل برای اینکه نتایجی مرتبط برای جستوجوکنندگان ارائه کند، با خزیدن درون متنتان موضوع صفحه را تعیین میکند. خزندههای گوگل میتوانند این برچسبها را بررسی کنند تا موضوع اصلی را در سطح بالاتر درک کنند. هرچه درک این برچسبها برای خزندههای جستوجو راحتتر باشد، بیشتر احتمال دارد وبگاه شما در نتایج بالا بیاید.
H1 شما از همه مهمتر است. این عنوان صفحهتان است. از یک کلیدواژهی قوی استفاده کنید تا به موتورهای جستوجو را به درون آن برچسب هدایت کنید.
همچنین، H2، H3، H4، و غیره نیز وجود دارد. اینها برچسبهایی هستند که هدرهای فرعی یا سابهدر صفحهتان خواهندبود. این هدرهای فرعی را با توجه به اهمیت محتوای صفحه به کار بگیرید. باز هم، استفاده از کلیدواژهها در این برچسبها کمکتان میکند در الگوریتمهای جستوجو بیشتر جلب توجه کنید.
در تصویر بالا میتوانید ببینید وبگاه اسنپ چگونه به خوبی برچسبهای هدر را در مطلبی که اخیرا ارسال کردهاست، به کار گرفتهاست. هدف از این کار این است که موضوعات/هدرها را براساس میزان ربطشان به اطلاعات ارائه شده مرتبسازی کنند.
۸. صدا و لحن برند
ما در وبلاگ اسنپ زمان زیادی را صرف صحبت دربارهی صدا و لحن برند کردهایم، دربارهی اینکه چهقدر مهم است صدا و لحن خاص خودتان را انتخاب کنید. خوب، اینجا دوباره بیان میکنیم.
صدای برند را در وبگاهتان بگنجانید، مطمئن شوید با مخاطب مطلوبتان ارتباط برقرار میکند و هرگز از آن را سرسری نگیرید. از میان مواد خام متفاوت بازاریابی، از نسخههای مختلف صدایتان، “لحنتان” استفاده کنید.
مثلا، اطلاعیههای شرکتتان در وبگاه میتواند لحنی شاد داشتهباشد؛ مکاتبه با مشتریان میتواند لحنی حرفهای داشتهباشد.
۹. از ساختار مجهول استفاده نکنید، از ساختار معلوم استفاده کنید
بیایید بازگشتی داشتهباشیم به کلاس دستورزبان پایه دهم. اینجا مثالی از ساختار معلوم و مجهول وجود دارد:
- نویسندگان پیامهای تبلیغاتی ماز(Moz) را دوست دارند – معلوم
- ماز(Moz) توسط نویسندگان پیامهای تبلیغاتی دوست داشتهمیشود- مجهول
با ساختار معلوم، فاعل عمل را درون جمله انجام میدهد. با ساختاری مجهول، فاعل دریافتکنندهی عمل است. سبک نگارش مجهول پر از کلمات است، مبهم است، درک آن سختتر است، و با نوشتن پیامهای تبلیغاتی موجز تناقض دارد.
اما، در واقع هیچکس اینطور صحبت نمیکند. همانطور که صحبت میکنید، بنویسید. نترسید از اینکه جملات را با حروف اضافه تمام کنید. بیشتر خوانندگان اینترنت، زبانشناسهای حرفهای نیستند.
یک نکتهی مرتبط دیگر: از زبان نامطمئن استفاده نکنید. در اینجا مثالی از زبان مطمئن و زبان نامطمئن آمدهاست.
- نویسندگان تجارت الکترونیک میتوانند با کمک یک ابزار جستوجو مانند ماز(Moz) دادهها را بیابند.
- نویسندگان تجارت الکترونیک با ابزار جستوجوی ماز(Moz) دادهها را خواهندیافت.
میبینید؟ نویسندگان تجارت الکترونیک دادهها را مییابند، یا خواهندیافت؟ وقتی شما تایید میکنید که مصرفکننده میتواند به شما اعتماد کند و محصولتان را بخرد، مطمئن میشود. حتی اگر مستقیما دربارهی تفاوت میتوانند بیابند و خواهندیافت فکر نکنند، بیشتر احتمال دارد شرکتی را انتخاب کنند که اعتماد بهنفس نشان میدهد، و یقینا این روشی برای نشان دادن اعتماد بهنفس است.
۱۰. آنچه مشاهده میشود واقعیت است
وقتی صحبت از بازاریابی است، چیزی که شما منتقل میکنید، برای خوانندهای که آن را مشاهده میکند تبدیل به واقعیت میشود. چیزها همیشه آنطور نیستند که بهنظر میرسند، یک بازاریاب فوقالعاده مصرفکنندگان را وادار میکند چیزها آنطور ببینند که او میخواهد.
بیایید فرض کنیم مشتری شما ۶ رقیب دارد. شاید از نظر شما، که روزانه با کسبوکارهایی با رقبای پرشمار کار کردهاید، این تعداد رقیب خیلی زیاد نباشد، اما یک فرد عادی برای تشخیص این تفاوت تجربه ندارد.
مثلا، اگر در حال نوشتن یک مطالعهی موردی هستید، از نوشتن چنین عددی به نفع خودتان استفاده کنید. به جای اینکه به رقبا جلوهی بیشتری بدهید، چون آمار را ضعیف مییابید، این را به یک نکته تبدیل کنید که به مشتری کمک کردهاید تعداد زیادی از رقبا را شکست دهد.
راهبرد شکستخوردهی رقیب مدنظر را با راهبرد پیروز خودتان مقایسه کنید، اینگونه ادراکی ساختهاید که خواننده به عنوان واقعیت آن را میفهمد.