مرموزترین مکان دنیا: ۱۵ راز منطقه ۵۱ که برق از سرتان میپراند
منطقهی ۵۱ در زمره فهرست مرموزترین مکان دنیا است – معروفترین راز! و ما هم در این مقاله ۱۵ راز منطقه ۵۱ که برق از سرتان میپراند را برای شما می گوییم. این مقاله را از دست ندهید و با بازده همراه باشید تا نکات شگفت انگیزی از این منطقه بدانید.
پایگاه نظامی واقع شده در نزدیکی دریاچهی گروم، نوادا در اصل نام معروف خود را از سنَدی در طول جنگ ویتنام گرفتهاست. جز این، کسی چیز زیادی در مورد منطقه ۵۱۱ نمیداند. شایعات و تئوریهای توطئهی زیادی در مورد آنچه واقعا در این پایگاه رخ میدهد وجود دارد، اما هیچ وقت سند و مدرک مستدلی برای اثبات آنها وجود نداشتهاست. دولت امریکا در مورد منطقه ۵۱ صحبت زیادی نمیکند، برخی از آدمها ادعا میکنند که این منطقه مکانی برای انجام اعمال شرورانه است، و کارمندان سابق و کسانی که در نزدیکی این منطقه زندگی میکنند، اصرار دارند که واقعا چیز غیر معمولی در آنجا وجود دارد.
آزمایشهای مهم سری، فناوری منحط، و برنامههای ویژه بین گونهها فقط تعداد کمی از موارد حل نشده است که ممکن است در منطقه ۵۱ در حال انجام باشند. حتی خود سایت تا سال ۱۹۸۸ سری بود تا وقتی که یک ماهوارهی روسی عکسی از پایگاه گرفت و آن را در رسانههای مختلف منتشر کرد. بعدها سازمان سیا سعی کرد روی آن سرپوش بگذارد اما دیگر اسناد آن منتشر شده بودند. اگر این منطقه حس کنجکاوی را در شما بیدار نکردهاست، ۱۵ مورد مشکوکی که در مورد آن وجود دارد را در این نوشتار بخوانید و خودتان تصمیم بگیرید.
۱. یک سانحهی هوایی دیگر
بر اساس گزارشها، منطقه ۵۱ ممکن است وسایل هوایی کشورهای دیگر را نیز آزمایش کند. در سال ۱۹۸۴، معاون فرماندهی سیستمهای نیروی هوایی، سپهبد رابرت باند در حالی که سوار بر یک هواپیمای متعلق به جماهیر شوروی بود، درگذشت. حادثه در کوههای نزدیک به دریاچهی گروم که اغلب توسط دامداران، شکارچیان، و کارگران معدن مورد استفاده قرار میگرفت رخ داد. هرچند پس از آن که حادثه اتفاق افتاد، از ورود آنها به منطقه به دلیل “امنیت ملی” ممانعت بهعمل آمد. مثل همیشه، مقامات تنها نظراتی کوتاه در این رابطه ارائه دادند، مثلا توضیحاتی در مورد نوع هواپیما!
پس از این حادثه، نگهبانانی در جادهی منتهی به منطقه ۵۱ گماشته شدند. آنها به خبرنگاران چیز زیادی نمیگویند، اما به پرسنلی که دارای رادیو هستند دستور داده شد که تا اطلاع ثانوی پنهان شوند. مشخص نیست که چرا هواپیمای دیگری در این منطقه سقوط کرد چرا که اطلاعات زیادی در مورد آنجا وجود ندارد. همچنین مشخص نشد که چرا “سپهد باند” هدایت وسیله را بر عهده داشتهاست. علاوه بر این، اگر موضوع مهمی نبودهاست، چرا از ورود کسانی که به طور منظم از این منطقه استفاده میکردند حتی پس از پاکسازی، ممانعت بهعمل آمد؟
مطلب مرتبط:۱۰ حقیقت در مورد مرگ که خیلی عجیب و غریب هستند
۲. چراغهای مرموز
اکثر موارد حل نشده تنها به دلیل این چراغهای مرموز هستند. هزاران هزار چراغ عجیب و غریب در بالای پایگاه دیده میشود. به گفتهی مقامات، آنها صرفا هواپیما و یا هواپیماهای نظامی مخفی هستند که هنوز رسمی نشدهاند. هرچند با توجه به افرادی که ادعا میکنند این چراغها را دیدهاند، چنین چیزی امکان ندارد. این چراغها طبق الگوهای غیر معمولی مانند زیگزاگ حرکت میکنند، به سرعت در زاویهی ۹۰ درجه تغییر جهت میدهند، و ناگهان پدیدار میشوند! به عبارت سادهتر، نامنظمتر از آنی هستند که بتوانند هواپیما باشند.
هنگامی که گفته میشود این نورها متعلق به بالن هواشناسی است یا نور چراغ قوه است، هر کسی نمیپذیرد. اینجاست که شایعات شروع میشوند. البته، قابل درک است که برخی از اطلاعات مخفی نگه داشته میشوند تا عموم مردم آشوب و بلوا بر پا نکنند، اما گاهی اوقات صداقت بهترین خط مشی است.
۳. شهادت باب لازار
هنگامی که شما موجودات فضایی را تجسم میکنید، آیا یک سر بزرگ، چشمهای بزرگ سیاه، و بدنی به شدت لاغر به ذهنتان میرسد؟ این تصویر نمادین از موجودات فضایی به لطف باب لازار ایجاد شدهاست. لازار ادعا کرد که در منطقه ۵۱ به کار گرفته شدهاست و در سفینهی موجودات فضایی به عنوان یک فیزیکدان کار کردهاست. او دیدههای خود را طراحی کرد تا به مردم ثابت کند که موجودات فضایی واقعا وجود دارند. بسیاری از کسانی که با او صحبت کردهاند، گفتهاند که او داستانهایی از آزمایشاتی که روی موجودات فضایی انجام داده، و طرح کلی فناوریهای غیر معمول تعریف کردهاست، و حتی داخل یک بشقاب پرنده را به طور کامل دیدهاست.
متاسفانه، یک جنبهی تاریک در مورد این داستان وجود دارد. پس از آنکه بررسیهایی روی لازار انجام شد، مشخص شد که گذشتهی او کمی عجیب و غریب بوده و خاطرات او ابهاماتی داشتهاست. او ادعا کرد که دولت حافظهاش را پاک کرده، و نمیتواند ادعاهای خود را ثابت کند. طرف روشن قضیه این است که او توجه زیادی را جذب منطقهی ۵۱ کرد و منجر به تلاشهایی برای کشف رمز و راز نهفته در این منطقه شد.
۴. تجربهی بوید بوشمن
مهندس سابق منطقه ۵۱ ، بوید بوشمن، در روزهای آخر عمر خود جزییاتی را در مورد زمانی که در این پایگاه نظامی مشغول به کار بودهاست، افشا کرد. او ادعا کرد که دیدهاست موجودات فضایی در میان آنها کار میکنند و شاهد پیشرفتهایی در فناوری ضد جاذبه و متدهای سفر مافوق سرعت نور بودهاست. او ادعا کرد دو گروه از موجودات فضایی وجود دارند: گاوها، و گاودزدها. این دو عملکرد متفاتی دارند و زمین روابط متفاوتی با هر کدام از آنها دارد.
بوشمن در تصویر، عکسی از یک موجود فضایی را نشان میدهد و ادعا میکند که این روح یک موجود فضایی مرده است. او گفت دوربینی که برای گرفتن این تصویر استفاده شد به یک موجود فضایی داده شد که عکسهای فوری برای او بگیرد، و پس از گرفتن عکس دوربین را به او پس داد. گفته میشود که این ادعاها و عکسها ساختگی هستند و در یک نقطه ساختگی بودن آنها ثابت میشود.
این مورد سوالات بسیار جالبی را به ارمغان میآورد. مطمئنا، هر کسی میتواند یک اسباب بازی فرازمینی جعلی بخرد، عکسهای تاری از آن بگیرد، و آن را به عنوان یک موجود فضایی واقعی جا بزند، اما چنین چیزی چهطور ممکن است وقتی که عکس سالها قبل گرفته شدهاست؟ همچنین، چرا بوشمن باید تا بستر مرگ برای به اشتراک گذاشتن این اطلاعات با مردم صبر کند؟ بدیهی است که دلایلی وجود دارد، مثلا اهمیتِ امنیت شغلی و قدرتی که آدمها برای اعتراف در بستر مرگ دارند، اما آیا راههای موثرتری برای در میان گذاشتن چنین چیزی با سایر آدمها وجود ندارد؟
مطلب مرتبط:شوک یک مطالعه جدید: چیزی که چند لحظه قبل از مرگتان میبینید
۵. توطئهی ثانویه؟
منطقی است که چون منطقه ۵۱ قرار بوده به صورت یک راز باقی بماند میتواند حاوی اطلاعات بسیار محرمانهای باشد. به لطف اشتباهات و پنهانکاریهای ناموفق، موجودات فضایی لو رفتند، و این منطقه خیلی زود به یک جاذبهی توریستی تبدیل شد (در بهترین حالت آن). با تمام توجهی که از جانب مردم جلب این مکان شدهاست، تنها موضوع منطقی میتواند این باشد که پایگاه سری دیگری وجود دارد که در آن موجودات و فناوریهای فراجهانی نگهداری میشوند.
بسیاری میگویند که در دالسی، نیومکزیکو، یک مرکز جدید ساخته شدهاست. این مرکز یکی از مکانهای ممنوعه روی کرهی زمین است – و حتی بیشتر از منطقه ۵۱ تحت نظر است. گفته میشود که تمام کارهای اصلی در همین مکان صورت میپذیرد، و با توجه به آنچه مردم در مورد آن میدانند، ممکن است این موضوع حقیقت داشته باشد. گذشته از اینها اگر منطقه ۵۱ در رسیدن به هدف خود شکست خورده باشد، به چه دلیل همچنان باید آن را به عنوان پایگاه اصلی حفظ کنند.
۶. یافتههای گلن کمپبل
شاید امروز، گلن کمپبل مشغول به یک شغل عادی و معمولی باشد، اما در برههای از زمان او روزهای خود را در راشل به سر میبرد، نزدیکترین مکان به منطقه ۵۱. کمپبل خانه و شغل خود را در بوستون برای بازی در یک تریلر در نوادا ترک کرد تا به بهترین شکل ممکن تحقیق و کَند و کاو کند. او مسلح به یک جفت دوربین دوچشمی بود و مرتبا تا جایی که میتوانست به پایگاه نزدیک شد و تا جایی که میتوانست موانع را کنار زد.
در طول زمان، او گروه کوچک خود را متشکل از محققانی از جمله یک مجسمهساز ماهر تشکیل داد. هرچه کمپبل کشفیات بیشتری بهدست میآورد، افراد بیشتری جذب او میشدند، از جمله جویندگان بشقاب پرنده (UFO)، ربوده شدگان، و کسانی که به دنبال پاسخ بودند. کمپب آن زندگی را پشت سر گذاشت، اما به لطف او، آن منطقه از نوادا درحالحاضر یک مکان گردشگری شدهاست. اما چه چیز مرموزی در این مورد وجود دارد؟ باید دید چه چیزی از آن گروهی که در نوادا به دنبال حقیقت بودند، باقی ماندهاست.
مطلب مرتبط:۸ شگفتی از تونل گوتارد طولانی ترین تونل جهان
۷. استودیوی فیلم
بسیار خوب، این ممکن است بیشتر یک تئوری توطئه باشد تا رمز و راز، اما بسیاری بر این باورند که نخستین فرود انسان در ماه احتمال دارد که در منطقهی ۵۱ فیلمبرداری شده باشد. شایعات دربارهی اینکه مکان ضبط این صحنهی تاریخی منطقه ۵۱ بودهاست، بیپایان هستند. برخی از این شایعات عبارتند از آمادهسازی اشتباه صحنه، اشکالاتی که در مورد پرچم آپولو ۱۱ در فیلم دیده میشود، مشکلاتی مرتبط با سایهها، و چندین و چند حقیقت دیگر که ماموریت آپولو ۱۱ را زیر سوال میبرد. یک بار دیگر باید بگوییم که به دلیل عدم دسترسی به منطقه ۵۱ و اینکه آن را به موجودات فضایی ارتباط میدهند، منطقی است که مردم دوست دارند به هر دوی اینها دسترسی پیدا کنند.
جزییاتی مانند کارگردانان، بازیگران، و اتفاقات اشتباه از فردی به فرد دیگر متفاوت است، اما چند واقعیت وجود دارد که اکثریت کسانی که جریان فیلمبرداری در ماه را باور ندارند، روی آنها اتفاق نظر دارند. یکی اینکه یک استودیوی صدا برای تکمیل پروژه در منطقه ۵۱ وجود دارد، و دیگر اینکه اگر موجودات فضایی واقعا در منطقه ۵۱ وجود داشتند، پس دیگر نیازی به ساخت یک فیلم جعلی از فرود در کرهی ماه وجود نداشت.
۸. ناسا اقرار میکند
از آنجایی که تا دههی اول قرن بیست و یکم طول کشید تا دولت به وجود منطقه ۵۱ اذعان کرد، باید انتظار داشته باشیم که دولت همهی چیزهای مربوط به موجودات فضایی و بشقاب پرندهها را کاملا سری نگه دارد. بنابراین، هنگامی که ناسا تایید کرد که موجودات فضایی واقعی بودند اما در منطقه ۵۱ حضور نداشتهاند، باعث تعجب همگان شد.
مدیر چارلز بولدن به بچهها در بریتانیا گفت که او فکرمیکند انسانها موجودات فرا زمینی را پیدا خواهند کرد، اما این موجودات در منطقهی ۵۱ حضور ندارند. او اطمینان داد که این سایت تنها برای فعالیتهای پژوهشی عادی استفاده میشود و او هرگز شاهد حضور موجودات فضایی در آنجا نبودهاست. او اعتقاد به وجود بشقاب پرنده در این منطقه را به کارهایی که روی هواگردها انجام میشود، نسبت داد.
با توجه به اینکه دانش آموزان بسیار تاثیرپذیر و تشنهی اطلاعات هستند، طبیعی است که بولدون به آنها بگوید هیچ چیز خاصی در آن منطقه وجود ندارد. اما سوال این است که چرا ناسا در مقایسه با دولت تا این حد آشکار در مورد موضوع صحبت میکند؟
۹. کاناداییهای پاک!
فقط اینکه منطقه ۵۱ در ایالات متحده امریکا واقع شده به این معنا نیست که روی مردم در خارج از کشور تاثیر نمیگذارد. پل هلیر، وزیر سابق دفاع ملی کانادا گفت که او در بستر مرگ یک از روسای قبلی اقدامات اضطراری کانادا حاضر بودهاست و او جزییاتی را برای هلیر فاش کردهاست.
به هلیر گفته شد که فرد اقرارکننده از سوی سازمان سیا اجازه داشته که از منطقه ۵۱ برای بررسی یک بشقاب پرنده بازدید کند. این مرد یادداشتهایی برداشت و به طور بالقوه کانادا را در مورد سقوط یک بشقاب پرنده در کانادا کمک کرد. تنها نکتهی منفی این بود که او همه چیز را مخفی نگه داشت و حتی به همسرش هم چیزی نگفت.
این نخستین بار نیست که هلیر به طور عمومی در مورد موجودات فضایی صحبت میکند. او در مورد گزارشهایی از دیده شدن چیزهای عجیب و غیرعادی، و حضور چهار گونه موجود فضایی در ایستگاههای زمینی صحبت کردهاست، و دولت همچنان وجود هر گونه موجود فضایی را منکر میشود.
به خاطر داشته باشید که هلیر متخصص بشقاب پرنده نیست، اما در سه سطح مختلف از دولت قرار داشتهاست. اگر او علنا در مورد موجودات فضایی و بشقاب پرندهها صرف نظر از موضع خود در دولت صحبت میکند و عواقب شدید شامل حال او نشدهاست، پس باید حقایقی در مورد آنچه میگوید، وجود داشته باشد.
۱۰. حادثهی رازول
رویدادی وجود دارد که بیشتر مردم در مورد آن اتفاق نظر دارند، و آن سقوط بشقاب پرنده در سال ۱۹۴۷ در شهر کوچک رازول بود. این حادثه در تمام تاریخ منطقه ۵۱ مهمترین مورد است. هنگامی که یک گلهدار و پسرش پس از رعد و برق رفتند که به گوسفندانشان سر بزنند، متوجه یک سری قطعات غیرعادی فلزی و یک گودال عمیق حفر شده در زمین شدند. گلهدار به مقامات مراجعه کرد، و دولت داستان را کوتاه کرد، و اعلام کرد که آن شئ یک بالون هواشناسی بوده است.
اما قطعات به رازول منتقل شدند تا مورد آزمایش قرار بگیرند. تعدادی عکس، طرح، و داستانهایی از شاهدین عینی فاش شد. این رویداد نقطهی عطفی در تاریخ منطقه ۵۱ بود به این دلیل که تاثیر بسیار زیادی بر عموم مردم گذاشت. همچنین، این رویداد به دلیل چیزهایی که در مورد منطقه فاش کرد، نگاه مردم را نسبت به منطقه ۵۱ و موجودات فضایی تغییر داد. هرچند دولت هنوز همه چیز را انکار میکند. تا به امروز ما هنوز نمیدانیم که واقعا این حادثه چه بودهاست و چهطور روی دادهاست.
۱۱. مهندسی ویژه
ادعاهای زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه سازمان سیا در حال آزمایش DNA انسان و موجودات فضایی است، و احتمالا در حال کار بر روی یک شبهِ انسان است. هرچند این موضوع کاملا نامعقول به نظر میرسد، اما چیزی وجود دارد که ممکن است کمی کمتر عجیب باشد. با توجه به افشاگران سابق، مواردی ازمهندسی معکوس در حال انجام است.
همهی تکههای باقیمانده از سقوط نگه داشته شدهاند تا مشخص شود که چگونه این فناوری ساخته شده و چگونه کار میکند. همچنین، همهی بازماندگان برای کمک به انسان استفاده میشوند تا آن را بهتر درک کند و با بشر برای تکمیل آن کار کند.
برخی، مانند بیل اوهاوس، در این باره سوگند یاد میکنند. او ادعا میکند که با یک موجود فضایی خاکستری به نام “جِی-راد” (J-Rd) در طول زمانی که در این زمینه مشغول بوده، کار کردهاست. جی-راد به انسانها میآموزد که چگونه از فناوری برای استفاده از دستگاهی که برای برقراری ارتباط دورآگاهانه است، استفاده کنند.
مذاکراتی نیز وجود دارد در مورد اینکه دولت اجازه میدهد موجودات فضایی تاسیسات تحقیقاتی خود را در زیر زمین بسازند. قرار بود اینها برای ساخت بیو-ژنتیکها و ایجاد هیبریدهای انسان- موجود فضایی مورد استفاده قرار بگیرند. این کار با از بین رفتن برخی از آدمها و استفاده از آنها به عنوان سوژهی آزمایشی میسر شد.
۱۲. سقوط” هواپیمای سری”
در سال ۱۹۵۵، روزنامههای ایالات متحده گزارشی منتشر کردند از یک “هواپیمای سری” که در منطقه ۵۱ در طول یک پرواز “سری” سقوط کرد. در زمان سقوط ۱۴ نفر در هواپیما بودند که ظاهرا بیشترشان دانشمندان و مقامات نظامی بودند که از کالیفرنیا عازم دریاچهی گروم بودند. با اطلاعات بسیار کمی که در مورد این موقعیت گزارش شده، دقیقا مشخص نیست چه کسانی در هواپیما بودهاند، و چه هدفی داشتهاند. از این همه جایی که برای سقوط هواپیما وجود دارد، چرا تا این حد نزدیک به مقصد خود سقوط کردهاست؟ هیچ اطلاعاتی در مورد سقوط این هواپیما وجود ندارد. این حادثه سوالات زیادی در ذهن همه باقی گذاشته است.
تصادفا، ۱۹۵۵ همان سالی است که جنگ ویتنام آغاز شدهاست. این که آیا ارتباطی بین دو رویداد وجود دارد یا نه، معلوم نیست! از آنجایی که جنگ ویتنام در اول نوامبر آغاز شد و هواپیما در ۱۸اُم نوامبر سقوط کرد، این احتمال وجود دارد که این دو به هم مربوط باشند، اما در حال حاضر چه کسی میداند؟
۱۳. زبالههای سمی
مطمئنا، این احتمال وجود دارد که در داخل دیوارهای منطقه ۵۱ بشقاب پرنده و موجودات فضایی وجود داشته باشند، اما زبالههای سمی چهطور؟ لسلی استال مجری برنامهی ۶۰ دقیقه اظهار میدارد که شاید چنین چیزی وجود داشته باشد، و ممکن است چند نفری وجود داشته باشند که بتوانند این موضوع تایید کنند.
سال گذشته یکی از نگهبان امنیتی سابق منطقه ۵۱ ادعا کرد که این گازهای سمی در تاسیسات باعث بروز مشکلات تنفسی در او شدهاست. به گفتهی وی، او نیاز به دستگاهی دارد که هوا را با فشار وارد ریههای او کند چرا که ممکن است در خواب تنفس او متوقف شود. مبارزهی طولانی او به کارکنان دیگر در این سایت کمک کرد که بتوانند برای مشکلات سلامتیشان ادعای غرامت کنند.
چه نوع مواد سمی باعث میشود که آدمها مبتلا به چنین اختلالاتی شوند؟ بنا به گفتهی این کارمند سابق سایت، این مواد برای پوشش دادن وسایل نقلیه استفاده میشدهاست. چه چیزی باعث شده که چنین کشمکشی وجود داشته باشد برای کمک به این کارمندان که صورتحسابهایشان را پرداخت کنند؟ اگر منطقه ۵۱ منطقهای سری است، آنها نباید قادر به ساپورت کردن کارمندانشان باشند؟
۱۴. کنترل آب و هوا
درست روی صفحه رسمی منطقه ۵۱ برای وبسایت توریستی لاسوگاس، اشاره شده که آزمایشات آب و هوایی مربوطه “ممکن است” در حال انجام باشد. با این حال، بسیاری از مردم میگویند که کنترل آب و هوا، در حقیقت در منطقهی ۵۱ توسعه یافتهاست اما اهداف آن مختص به همه جا است. برخی میگویند که هدف آن کمک به حفظ تعادل این سیاره است، دیگران میگویند کنترل آب و هوا علت گرم شدن کرهی زمین است، و خیلیها حتی استدلال میکنند که از آن به عنوان یک سلاح استفاده میشود.
کنترل آب و هوا به تازگی به عنوان یک موضوع داغ مطرح شدهاست، اما به لحاظ مفهومی لزوما جدیدی نیست. در گزارشی از بنیاد ملی علوم، پروژهی (Project Cirrus) در دههی ۱۹۴s به عنوان روشی برای پژوهش در زمینهی کنترل آب و هوا ایجاد شد. این پروژه برای تعیین این موضوع بود که آیا کنترل نیروهای طبیعت – به طور خاص ابر و باران – ممکن است یا نه، و اگر ممکن است، به عنوان یک سلاح از آن استفاده شود. پس از آن، ادارهی ملی اقیانوسی و جوی پروژهی Stormfury را بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۸۳۳ انجام داد. دانشمندان یک بار دیگر کنترل ابرها را برای کم کردن سرعت بادهای توفانی امتحان کردند. افزودن منطقه ۵۱۱ به این فهرست نمیتواند غیرعادی باشد؛ زیرا این سایت بسیار مرموز و دورافتاده است.
۱۵. خود منطقه ۵۱
ناخوشایند به نظر میرسد اما حقیقت دارد. از آنجا که ورود به منطقهی ۵۱ برای عموم آزاد نیست و هیچکس واقعا هیچ مدرک مستدلی ندارد که ۱۰۰٪ مورد تایید باشد، هنوز هم مشخص نیست که پشت سیمهای خاردار چه خبر است. مجریان برنامههای تلویزیون و مستندسازان سالها تلاش کردهاند تا بلکه چیزی کشف کنند و همواره ناموفق بودهاند. کسانی غیر از پرسنل این سایت، شانس بسیار کمی دارند برای کشف آنچه واقعا وجود دارد. این یعنی، امکان ندارد که بدانیم چه چیزی را باید باور کنیم.
تصاویر تار از بدن موجودات فضایی، عکسهای هوایی از ساختمانها و قسمتهای مختلف این منطقه، و تعداد انگشتشماری از شهادتهای کارمندان سابق این سایت، شواهدی کافی نیستند برای باور اینکه در این منطقه موجودات فضایی یا بشقاب پرنده وجود دارد. همیشه شایعاتی در مورد رویدادهایی که دولت و نیروهای نظامی ادعا میکنند “آزمایشی بوده” یا “بالن هواشناسی” بوده، وجود دارد. اوایل دههی اول قرن بیست و یکم شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه منطقه ۵۱ واقعی نیست و به یک زن پول پرداخت شده که بگوید چیزهایی را در این پایگاه نظامی دیدهاست.