۱۲۵ پرطرفدارترین اسم دختر در ایران در ۱۰۰ سال اخیر

انتخاب نام فرزند به ویژه نام دختر باشد یکی از اصلی ترین و حساس ترین دغدغه های والدین است. همه دوست دارند بهترین و شایسته ترین نام را برای دخترشان انتخاب کنند . بسیاری از افراد برای انتخاب نام دخترشان معیارهای مشخصی نظیر مذهبی بودن، ایرانی بودن، پرمعنا بودن، تک سیلابی بودن، جدید و امروزی بودن، آسان و روان بودن و … دارند. در این مقاله اطلاعات بسیار کاملی درباره ۱۲۵ پرطرفدارترین اسم دختر در ایران از ۱۲۹۷ تا ۱۳۹۷ برای شما آماده کرده ایم. همچنین برای آگاهی از بهترین نام های پسر در ایران مقاله پرطرفدارترین نام پسر در ایران را بخوانید.

آمارهای سازمان ثبت احوال نشان می‌دهد که در قرن اخیر مردم ایران گرایش های متناسبی نسبت به انتخاب اسامی مذهبی و ایرانی داشته اند. پربسامدترین اسامی دختران و پسران از سال ۱۲۹۷ که از آن زمان اداره سجل یا ثبت احوال کنونی شروع به کار کرده است تا پایان دهه‌ی اخیر منتشر شده است.  در این نوشتار با ۱۲۵ اسم دخترانه آشنا خواهید شد که محبوبترین و پرطرفدارترین اسامی دخترانه در یک صد سال  گذشته  بوده اند. این نوشتار از چند فهرست مجزا برای چند سال و چند دوره شکل گرفته است.

به علاوه تعداد اسامی مندرج در این فهرست ها متفاوت است. به دلیل نبود آمار تجمعی امکان تهیه ی فهرست واحد وجود نداشته است.  بنابراین در بعضی فهرست ها شاهد تکرار اسامی هستیم . این طبیعی است چون بعضی از اسامی در این یک صد سال گذشته صرف نظر از تغییرات فرهنگی و اجتماعی گسترده در ایران کماکان مقام و جایگاه خود را حفظ کرده اند. این نام ها قطعا در بین زنان موفق ایران زمین بسیار پربسامد بوده اند و هستند و بی تردید نماد نام گذاری درست و نیز موفقیت و اعتماد به نفس دارندگانشان بوده اند و هستند.

در این فهرست ها دو فهرست آخر به ترتیب به۱۰۰ محبوبترین اسم دخترانه( ایرانی و غیرایرانی)  و ۲۰ محبوب ترین اسم دخترانه ایرانی – فارسی اصیل از ۱۲۹ تا ۱۳۸۰ اختصاص دارد.

۱. پرطرفدارترین و بهترین اسم دختر در سال ۱۳۹۶

سازمان ثبت احوال کشور پر طرفدارترین اسامی نوزادان دختر در سال ۹۶ توسط خانواده ها را اعلام کرد و با بیان اینکه والدین نوزادان همچون آمارهای موجود سال قبل نام های امیر علی و فاطمه را به عنوان بهترین نام برای فرزندانشان انتخاب می کنند، ۱۰ اسم منتخب دخترانه از سوی والدین برای نوزادانشان در  سال ۹۶ به این صورت اعلام شد:

۱. فاطمه

۲. زهرا

۳. حلما

۴. یسنا

۵. زینب

۶.نازنین زهرا

۷. رها

۸. آوا

۹. باران

۱۰. ریحانه

۲. پرطرفدارترین و بهترین اسم دختر سال ۱۳۹۵

هم چنین در سال ۱۳۹۵ پرطرفدارترین و بهترین اسم نوزاد دختر به ترتیب به شرح زیر از سوی بیمارستان ها و سازمان ثبت احوال اعلام شده است.

۱. فاطمه

۲. زهرا

۳. نازنین زهرا

۴. حلما

۵. باران

۶. یسنا

۷. ریحانه

۸. زینب

۹. النا

۱۰. آوا

۳. پرطرفدارترین و بهترین اسم دختر سال ۱۳۹۴

در ۱۳۹۴ خانواده های ایرانی ترجیح دادند ۵ اسم دخترانه زیر را بیش از سایر اسامی روی نوزادان دختر بگذارند.

۱. فاطمه

۲. زهرا

۳. نازنین زهرا

۴. یسنا

۵. باران

۴. پرطرفدارترین و بهترین اسم دختر از ۱۳۸۰ تا پایان ۱۳۹۳

برای اجتناب از طولانی شدن این مطلب ناگزیر این فهرست را در این جا نمی آوریم. برای آگاهی ۱۰۰ اسم دختر منتخب مردم در بازه زمانی می توانید به سامانه فراوانی ۱۰۰ نام اول دختران و پسران را از سال ۱۳۸۰ تا پایان سال ۱۳۹۳ مراجعه کنید.

۵. پرطرفدارترین و بهترین اسم دختر از  ۱۲۹۷ تا پایان ۱۳۸۰

همان گونه که در بالا اشاره شد بر پايه تحقیقی که توسط سازمان ثبت احوال كشور انجام شده و در كتابي به نام تأثير وقايع بر نامگذاری ايرانيان به چاپ رسیده است اسامی محمد ، علی، حسین، مهدی، حسن، رضا، احمد، محمدرضا، عباس و علیرضا ده نام برگزیده پسران و نام های :فاطمه، زهرا، مریم، معصومه، سکینه، زینب، رقیه، خدیجه، لیلا و سمیه ده نام برگزیده دختران ایرانی در یکصد سال اخیر است. در زیر دو فهرست الف و ب آمده است. فهرست اولی یا الف حاوی ۱۰۰ محبوب ترین اسم دختر در دوره مذکور است و فهرست دومی یا ب دربدارنده ۲۰ اسم دختر ایرانی اصیل است که از فهرست اول به دست آمده است.

الف    ۱۰۰ پرطرفدارترین و محبوب ترین اسم دختر

فهرست زیر حاوی ۱۰۰ اسم دختر محبوب از ۱۲۹۷ تا ۱۳۸۰ بنابر آمارهای سازمان ثبت احوال کشور است. این فهرست ۸۴ ساله نشان می دهد از زمات تاسیس این سازمان تا ۱۳۸۰ ما ایرانیان به ۱۰۰ اسم دختر زیر به عنوان برترین اسامی دخترانه رای دادیم.

۱           فاطمه

معنی فاطمه: در لغت و اصطلاح عرب به زنی گفته می شود که فرزند خود را از شیر باز گرفته است. فاطمه نام دختر پیامبر اسلام (ص) است که فرمود :دخترم را از آن جهت فاطمه گویند که: «ان الله عزوجل فطمها و فطم من احبها من النار»  همانا خداوند متعال او و کسانی که او را دوست دارند از آتش جهنم باز می دارد . رانده شده از آتش.

۲           زهرا

معنی زهرا: روشن و درخشان، (در اعلام) لقب حضرت فاطمه (س) . زهرا مؤنث «ازهر» به معنای روشن و درخشان است . همچنین زهراء مأخوذ از «زهره» به معنی سفید و نورانی است . زهرا، لقب حضرت فاطمه  سکینه ( س) است. زیرا هر وقت آن حضرت در محراب خود به نماز قامت بر می افراشت نور او فضای عرش را روشن می کرد بطوریکه اهل آسمان نور مبارک او را تماشا می کردند .

۳           مریم

معنی مریم: گل سفید خوشه ای خوشبو و دارای عطر با دوام، اصل این گیاه را از ایران میدانند که از اینجا به دیگر نقاط دنیا برده شده است. این گیاه علفی و دارای گلهای سفید زیبائی است و عطر مطبوعی دارد. هر زن پارسا که حدیث مردان را دوست دارد

۴          معصومه

معنی معصومه: پاک، بی گناه، با عصمت، عصمت پرست، پاک دامن

۵         سکینه

معنی سکینه: نامی است دخترانه به معنای  آرام، آرامش، طمانینه، قرار، آرامش خاطر، سکنیت، وقار

۶         زینب

معنی زینب: زینب در لغت به معنی زین ،آراستن وآرایش و خوبی است و نیز به معنی درختی خوش منظره و زیباست. زینب کبری نام دختر امیر المومنین علی (ع) و فاطمه زهرا (س)  است که از زنان فاضل و عالم و مفسر قرآن کریم و عقیله بنی هاشم به حساب می آید .  درختی است خوش منظر و خوشبوی، پاکیزگی بشره.

۷          رقیه

معنی رقیه به معنی دعا، تعویذ، (در اعلام) یکی از چهار دختر پیغمبر اسلام (ص) از خدیجه، دختر امام حسین (ع )،سحر و افسون، نام یکی از چهار دختر پیامبر (ص) از خدیجه

۸         خدیجه

معنی خدیجهمولودِ پیش از اتمام ماههای بارداری، ولادت قبل از موعِد، (در اعلام) نام همسر پیامبر اکرم (ص) و مادر حضرت فاطمه (س) و نیز نام دختر علی بن ابی طالب (ع) – نام همسر پیامبر (ص)

۹           لیلا

معنی لیلا: شب طولانی، لاله ی سرخی که به شکل جام است

۱۰         سمیه

معنی سمیه: صدای خوش، اوازی که در آن خیر باشد، نام مادر عمار یاسر که از اصحاب پیامبر (ص) بود

۱۱        مرضیه

معنی مرضیه: کسی که خدا از او راضی باشد – پسندیده، مرضی

۱۲         صدیقه

معنی صدیقه: (مؤنث صدیق )، صدیق، (در اعلام) لقب حضرت فاطمه (س) و لقب حضرت مریم مادر حضرت عیسی (ع) – مؤنث صدیق، بسیار راستگو و درستکار، لقب عایشه همسر پیمابر (ص) و لقب مریم (ع)

۱۳        کبری

معنی کبری: (مؤنث اکبر )، بزرگ، کبیر، بزرگتر، اکبر، (در اعلام) لقب زینب کبری (س) دختر حضرت علی (ع) – کبرا، بزرگ، کبیر

۱۴        طاهره

معنی طاهره پاکدامن، عفیفه، محصنه، مطهره

۱۵        صغری

معنی صغری: (مؤنث اصغر )، کوچک، کوچکتر، (در اعلام) (فاطمه ی صغری) دختر علی بن ابی طالب (ع) – مؤنث اصغر، زن کوچک تر و هر شیء مؤنث که کوچک باشد

۱۶       اعظم

معنی اعظمبزرگ، بزرگتر، بزرگترین، بزرگوار، بزرگوارتر، از صفات خدوند – بزرگوارتر، بزرگ تر

۱۷        زهره

معنی زهره: ناهید، ونوس، در نزد قدما زهره نماد نوازندگی و خنیاگری است

۱۸       اکرم

معنی اکرم گرامی تر، آزادتر، جوانمردتر، بزرگتر، بزرگوار، گرامی، از نام های خداوند – بزرگوار، گرامی

۱۹        ربابه

معنی ربابه: اسمی دخترانه و عربی  رباب – نام سازی است

۲۰        شهربانو

معنی شهربانو همسر پادشاه، ملکه، (در اعلام) نام یکی از سه دختر یزدگرد که امیرالمومنین (ع) او را به پسرش امام حسین (ع) داد – ملکه، بانوی شهر، نام یکی از دختران یزدگرد پادشاه ساسانی و همسر حسین (ع)

۲۱         الهام

معنی الهاممکاشفه، وحی، القا- در دل افکندن، فرتابی

۲۲        بتول

معنی بتولکسی که از دنیا منقطع شده است و به خدا پیوسته است، زن بریده از دنیا برای خدا، (در اعلام) لقب حضرت فاطمه (ع) – پاکدامن، پارسا، لقب فاطمه (س) و مریم (ع)

۲۳         هاجر

معنی هاجر به معنی ‘ فرار ‘، (در اعلام) همسر حضرت ابراهیم خلیل (ع) و مادر اسماعیل (ع) ]هاجر در ادبیاتِ یهود نشانه ی بندگی در شریعت است[ – معرب از عبری فرارکننده، مهاجرت کننده، نام مادر اسماعیل و همسر ابراهیم (ع)

۲۴        نرگس

معنی نرگس: گلی سفید و کوچک و خوشبو، کنایه از چشم معشوق

۲۵        طیبه

معنی طیبه (مؤنث طیب )، طیب – مؤنث طیب، پاک، مطهر، پاکیزه

۲۶        محبوبه

معنی محبوبه: نام گیاهی (محبوبه ی شب )، محبوب (زن )، معشوق، معشوقه، محبوب، + نک محبوب – مؤنث محبوب، دوست داشتنی، مورد محبت

۲۷        آمنه

معنی آمنه(مؤنث آمن) ایمن و بی خوف، در امن و امان، (در اعلام) نام مادر حضرت رسول اکرم (ص) – نام مادر پیامبر (ص )، مونث آمن به معنای بانوی نترس، زن دلیر، خانم استوار

۲۸        فریده

معنی فریده: (مؤنث فرید )- ا ز نام های زنان .  در فارسی به معنی : مغرور، متکبر.

۲۹        فریبا

معنی فریبا: بسیار زیبا، دل پسند و خوشایند، (در قدیم) به معنای فریفته – بسیار زیبا، دلپسند و خوشایند

۳۰        راضیه

معنی راضیهپسندیده، خوش، خشنود، از القاب فاطمه زهرا (س) – خشنود، خرسند

۳۱         مهناز

معنی مهناز: زیبای نازنین – آن که چون ماه ناز و زیبا است، آن که به ماه ناز و فخر می فروشد

۳۲         نسرین

معنی نسریننام گلی است معروف و آن سفید و کوچک و صدبرگ می باشد وآن دو نوع است یکی را گل مشکین می گویند و دیگری را گلنسرین. صورتِ معشوق

۳۳       عصمت

معنی عصمتپارسایی، پاکدامنی، پاکی، عفت، ناموس، نجابت، بازداشتن، منع

۳۴        حمیده

معنی حمیده: شایسته، پسندیده، ستوده

۳۵        فرزانه

معنی فرزانه بخرد، حکیم، خردمند، دانا، عاقل، هوشمند

۳۶        سمیرا

معنی سمیرا زن گندمگون، شمیرا، سمیرا ترجمه ‘ مهین بانو’ است

۳۷       فرشته

معنی فرشته: جبرئیل، سروش، ملک، ایزد، پری

۳۸         پروین

معنی پرویندسته ای از شش ستاره ی درخشان در صورت فلکیِ ثور، ثریا، هفت خواهران، خوشه ی پروین، (در قدیم (به مجاز) اشک، (در اعلام) پروین اعتصامی شاعره بنامِ معاصر – دسته ای از شش ستاره درخشان در صورت فلکی ثور، ثریا

۳۹        مینا

معنی مینا: آبگینه، شیشه، جام، جام می، لایه خارجی دندان، ترکیبی ازلاجورد و طلا، لعاب مخصوص، لعاب شیشه ای، شیشه شراب

۴۰       سارا

معنی سارا: خالص و صاف، بی غل و غش

۴۱        ناهید

معنی ناهیدزهره، دومین سیاره ی منظومه ی شمسی به نسبت فاصله از خورشید که از درخشنده ترین اجرام آسمانی است، ونوس، ]زهره در نزد قدما نماد خنیاگری و نوازندگی است[، آناهیتا یا ناهید (در اوستا) ایزد آب است و در اوستا به صورت دوشیزه ی بسیار زیبا، بلند بالا و خوش پیکر توصیف شده است، (در اعلام) نام دیگر کتایون همسر گشتاسب که دختر قیصر روم بود و مادر اسفندیار و پشوتن – زهره، آناهیتا، از شخصیتهای شاهنامه، نام دیگر کتایون همسر گشتاسپ پادشاه کیانی

۴۲        شهناز

معنی شهناز: در موسیقی ایرانی گوشه ای در دستگاه شور، (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از لحن های قدیم ایرانی، شاهناز – موجب فخر و نازش شاه، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی، نام خواهر جمشید پادشاه پیشدادی

۴۳        کلثوم

معنی کلثوم: پرگوشت- رخسار بی ترشرویی، دارای گونه و چهره ی پر گوشت، زیبا چهره، (در اعلام) ام کلثوم نام دختر رسول اکرم (ص) – نام یکی از دختران حضرت علی (ع)

۴۴       سهیلا

معنی سهیلا به معنای نرم، لطیف، ملایم – نرم و ملایم

۴۵        افسانه

معنی افسانهسرگذشت، قصه، داستان، سرگذشت و حکایت گذشتگان، افسون، سحر، ترانه – داستانی که بر اساس تخیل ساخته شده، زیب

۴۶        ثریا

معنی ثریا:  پروین، نرگسه، چلچراغ – یکی از صورت های فلکی .

۴۷        مهری

معنی مهری: (مهر + ی (پسوند نسبت) )، منسوب به مهر، مهر، به علاوه (در موسیقی) نوعی از چنگ – منسوب به مهر

۴۸         مهین

معنی مهینمرکب از (مَه = ماه + ین (پسوند نسبت) ) می باشد و منسوب به ماه است – مانند ماه

۴۹       ملیحه

معنی ملیحه: ملیح، زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، با نمک، (در قدیم) دوست داشتنی و مورد پسند – زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، با نمک

۵۰        فهیمه

معنی فهیمه باهوش، دانا، فرزانه، دانشمند – مؤنث فهیم

رپورتاژ

۵۱         اشرف

معنی اشرف بلند تر افراشته تر گرانمایه تر شریفتر . یا اشرف مخلوقات . آدمی انسان . یا حضرت اشرف . برای صدور و وزرای عظام استعمال شود . یا جناب اشرف .

۵۲        سمانه

معنی سمانهبلدرچین، کرک، آسمانه، سقف خانه

۵۳        الهه

معی الهه: اله، بت، رب النوع، صنم

۵۴         پروانه

معنی پروانه: در موسیقی ایرانی گوشه ای در دستگاه راست پنجگاه و نوعی تحریر – حشره ای با بدن کشیده و باریک و بالهای پهن پوشیده از پولکهای رنگارنگ

۵۵         حلیمه

معنی حلیمه: زن خویشتن دار، صبور و با تحمل، دختر بردبار – مؤنث حلیم، بردبار، شکیبا، نام دایه پیامبر (ص)

۵۶         صغرا

معنی صغرا: کوچک، کوچک تر

۵۷         پریسا

معنی پریسا: افسونگر، زیبا مانند پری. کنایه از زنی زیبا روی است. مخفف پری افسانه ای در ایران باستان پریساتیس بوده است.

۵۸        جمیله

معنی جمیله: (مؤنث جمیل )،  زیبا، زن زیبا

۵۹         سحر

معنی سحر بامدادان، پگاه، سپیده دم، شبگیر، شفق، فلق

۶۰        آرزو

معنی آرزو: آرمان، اشتیاق، امل، امید

۶۱         مژگان

معنی مژگان: مژه ها، موی پلک چشم، (در اصطلاح عشاق) اشاره به سنان و نیزه و پیکان و تیر که از کرشمه و غمزه های معشوق به هدف سینه ی عاشق می رسد، دارد – مژه ها

۶۲        شهلا

معنی شهلادارای چشم رنگ سیاه چون رنگ چشم میش و (به مجاز) زیبا و فریبنده (چشم )، (در گیاهی) ویژگی نوعی نرگس که حلقه ی وسط آن سرخ یا بنفش است، نرگس، نرگس شهلا – دارای رنگ سیاه چون رنگ چشم میش، رنگ میشی، زیبا و فریبنده (چشم )، نوعی نرگس که حلقه وسط آن سرخ یا بنفش است

۶۳        عاطفه

معنی عاطفه: مهر، مهربانی، مهرورزی

۶۴        سعیده

معنی سعیده(مؤنث سعید )، سعید – مؤنث سعید، خجسته، مبارک، خوشبخت، سعادتمند

۶۵         لیلی

معنی لیلی: سرخوشی از می، درازترین و تارترین شب، (در قدیم) از الحان موسیقی قدیم ایرانی، (در اعلام) لیلی دختر حطیم از زنان پیامبر اسلام (ص )، لیلی زنی از قبیله ی بنی عامر عرب که طرف عشق مجنون قرار گرفت (لیلی و مجنون) – شب دراز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی

۶۶        صفیه

معنی صفیه (مؤنث صفی )، صفی، (در اعلام) دختر اخطب زوجه ی رسول اکرم (ص) و نیز نام یکی از عمه های پیامبر (ص) – مؤنث صفی، نام یکی از همسران پیامبر (ص)

۶۷       اقدس

معنی اقدسپاکتر، پاکیزه تر، مقدس تر، عنوانی احترام آمیز برای بزرگان یا مکان های مقدس – پاک تر، مقدس تر

۶۸      زیبا

معنی زیباپریچهر، پریرو، جمیل، خوبرو، خوب صورت، خوش اندام، خوشگل، خوش منظر، رعنا، زیبارو، شیک، صبیح، ظریف، قشنگ، لطیف، لعبت، مطبوع، مقبول، ملیح، نازنین، نیک منظر، نیکورو، وجیه، وسیم، باطراوت، تماشایی، خوش، شکیل

۶۹       ندا

معتی ندابانگ. فریاد. آواز. اعلان

۷۰       منصوره

معنی منصوره(مؤنث منصور )، مؤنث منصور، یاری داده شده، پیروزشده، پیروز

۷۱        عذرا

دوشیزه، باکِره، آشکار، (در اعلام) لقب حضرت مریم مادر حضرت عیسی (ع )، لقب حضرت فاطمه (س) – دوشیزه، باکره، بکر، لقب مریم (ع) و لقب فاطمه (س )، نام معشوق وامق

۷۲        شیرین

هر چیزکه نسبت به شیر داشته باشد، خصوصاً در حلاوت. : شکرین، شهددار، گلوسوز، دلکش، نغز، نوشین

۷۳       آسیه

نام زن فرعون معاصر موسی در روایات اسلامی زنی صالح و متقی و نیکوکار معرفی شده است . استوارساخت، اندوه گـُسار، سُتون

۷۴       مهدیه

معنی مهدیه: مؤنث مهدی، عروس

۷۵       ام البنین

نام همسر علی (ع) و مادر عباس (ع). از کنیزان امام موسی کاظم (ع ) و مادر امام رضا بود. وی از زنان فاضل زمان بشمار می آمد.

۷۶        منیژه

نام دختر افراسیاب است که بیژن پسر گیو بر او عاشق شد و منیژه او را بخانه خود برد و افراسیاب با خبر گشته منیژه را از شهر اخراج کرد و بیژن را گرفته در سیاه چالی انداخت تا اینکه رستم رفته او را از چاه بیرون آورد .  خود خواه متکبر

۷۷        زلیخا

به معنی جای لغزیدن پا (به لحاظ داشتن زیبایی زیاد )، (در اعلام) نام پاتیفار عزیز مصر در زمان حضرت یوسف (ع) – نام همسر عزیز مصر که مفتون زیبایی یوسف (ع) شد

۷۸        گوهر

اصل، تبار، حسب، نژاد، نسب، جوهر، ذات، جواهر، در، گهر، مروارید

۷۹         شهین

(از: شه + َین، پسوند نسبت )منسوب به شاه، مانند زرین و سیمین. دارای ارزش و مقامِ شاهانه

۸۰        پری

موجود متوهم صاحب پر که اصلش از آتش است و بچشم نیاید وغالباً نیکوکار است بعکس دیو که بدکار باشد. فرشته ،موجود خیالی و افسانه ای

۸۱         خانم

بانو، بی بی، بیگم، خاتون، سیده، کدبانو، مادام، مخدره، زن، زوجه، همسر

۸۲        طوبی

بهشت، پردیس، جنت، فردوس، خلد، نعیم، خیر، سعادت، پاک، پاکیزه، نیکو، خوشبو، معطر، خوشی، خوشا، پاک تر، پاکیزه تر

۸۳        ایران

پهلوی، «اِران » . به کشور ایران در عهد ساسانی «اران شتر» میگفتند. در عصر هخامنشی ایی ریا نام قوم ایرانی بود و این کلمه را نام قوم اُسِّت ِ قفقاز بصور «ایرون »، «ایرو» و «ایر» بخود اطلاق کرده اند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کلمات آریا، آریائیان و ایران و امثال آن که در زبان باقی مانده از این کلمه گرفته شده است.

۸۴         عفت

اتقا، پارسایی، پاکدامنی، پاکی، شرافت، شرف، عصمت، عفاف، ناموس، نجابت

۸۵       نصرت

پیروزی، ظفر، غلبه، فتح، کمک، مدد، یاری

۸۶        نجمه

اختر، ستاره، سها، کوکب، نجم

۸۷        مدینه

یکی از شهرهای عمده کشور عربستان سعودی و دومین شهر اسلامی از جهت عظمت و تقدس واقع در شمال شرقی مکه درناحیه حجازمیباشد-بلد، شهر، ولایت

۸۸      فاطمه خانم

از ترکیب اسامی فاطمه نام دخت گرامی پیامبر و خانم به معنای زن پاکیزه سرشت است

۸۹       خاور

مشرق، جای بر آمدن آفتاب،مطلع، خاوران، شرق، خراسان، مشرق، خار، خاشاک

۹۰       خاتون

بانو، کدبانو، بی بی، بیگم، خانم، مخدره، همسر، زن اصیل، شریفه، کنیز، کلفت، خادمه

۹۱         مهسا

معنی مهسا: مثل ماه، مانند ماه، (به مجاز) زیبا رو – مانند ماه، زیبا

۹۲       زبیده

مصغر زبدة است.دختر جعفر بن منصور ( ف . ۲۱۶ ه . ق . / ۸۳۱ م . ) زن هارون الرشید و مادر خلیفه امین

۹۳        محترم

ارجمند، باآبرو، بااعتبار، باشخصیت، بزرگوار، شخیص، شریف، حرمت دار، با حرمت، عزتمند، قابل احترام، عزیز، گرامی، گرانقدر، گرانمایه، متشخص، محتشم، معز، معزز، معظم، مکرم، موقر

۹۴         سیما

چهر، چهره، رخ، رخسار، رو، روی، صورت، عارض، عذار، قیافه، علامت، نشان، هیئت

۹۵        زینت

آرایش، آن چه با آن آرایش کنند. پیرایه، زیور.

۹۶        شوکت

بزرگی، تشخص، جاه، جبروت، جلال، حشمت، شان، شکوه، شوکت، عظمت، فر، فره، کبریا

۹۷       آذر

آتش .  ماه نهم از سال شمسی . روز نهم از هر ماه شمسی . نام ایزدی .  روز نهم از نهمین ماه تقویم اوستایی که ایرانیان قدیم در ماه آذر این روز را به خاطر یکی شدن نام ماه و روز جشن می گرفتند، آذرروز، آذرگان، آذرجشن: ای خردمند سرو تابان ماه / روز آذر می چو آذر خواه

۹۸        مرجان

جانور بی مهره ی کوچک دریایی که پوشش آهکی ترشح می کند و نسل های جدید آن روی بقایای نسل قدیمی زندگی می کنند و جزایر مرجانی را بوجود می آورند، بقایای قرمز رنگ رسوب یافته از همین جانور که از آن در جواهر سازی و ساخت اشیای زینتی استفاده می شود، کنایه از لب معشوق و شراب است به سبب سرخی رنگ آن – معرب از سریانی، جانور بی مهره کوچک دریایی، بقایای قرمز رنگ رسوب یافته از همین جانور که در جواهرسازی کاربرد دارد

۹۹        حبیبه

تأنیث حبیب. محبوبة. دوست (زن ).

۱۰۰       رباب

از آلات موسیقی قدیم شبیه تارکه کاسه آن کوچکتر است، ابر، ابرسفید، واحدش ربابه

ب  پرطرفدارترین و بهترین اسم دختر با ریشه فارسی و ایرانی

گذشته از اسامی با ریشه های عربی و گرایش های مذهبی، انتخاب اسم دختر ایرانی هم بین مردم بسیار رایج است. در میان نام های ایرانی در گروه زنان با بررسی ۹۰ میلیون سند سجلی پرطرفدارترین اسم دختر ایرانی از ۱۲۹۷تا پایان ۱۳۸۰ به شرح زیر معرفی شدند.

۱. شهربانو

معنی شهربانو: ملکه. بانوی شهر.

۲. فریبا

معنی فریبا: افسونگر، افسونکار، طناز، فتان، فریبنده، فریفته، خوشگل، زیبا، وجیه

۳. مهناز

معنی مهناز: زیبای نازنین – آن که چون ماه ناز و زیبا است، آن که به ماه ناز و فخر می فروشد

۴. نسرین

معنی نسرین: نام گلی است معروف و آن سفید و کوچک و صدبرگ می باشد

۵. فرزانه

معنی فرزانه: حکیم. دانشمند. عاقل. (برهان ). بخرد. فرزان. فیلسوف. مقابل دیوانه.

۶. فرشته

معنی فرشته :جبرئیل، سروش، ملک، ایزد، پری. فریشته. در زبان سنسکریت پرشیته و مرکب از پر و اش به معنی سفیر، در فارسی باستان فرائیشته است.

۷. پروین

معنی پروین: ثریا. شش ستاره کوچک نزدیک به هم مانند خوشه ٔ انگور است که یکجا جمع شده اند.

۸. ناهید

معنی ناهید: نام ستاره ٔ سوم از هفت سیاره است که نام دیگرش زهره است.

۹. شهناز

معنی شهناز: نام نوائی از موسیقی. (از غیاث ) (ناظم الاطباء). نام آوازی. یکی از شش آواز است وآن از زیرافکند خیزد.

۱۰. افسانه

معنی افسانه: سرگذشت و حکایات گذشتگان باشد. قصه. داستان. حکایت. تمثیل. سرگذشت. (ناظم الاطباء). حکایت گذشتگان.

۱۱. مهری

معنی مهری: نوعی از چنگ باشد و آن سازی است که مطربان نوازند، و بعضی گویند یکی از نامهای ساز چنگ است.

۱۲. مهین

معنی مهین: بزرگ تر، بزرگ، بزرگترین.

۱۳. پروانه

معنی پروانه: اجازه، حکم و جواز و نیز نام حشره ای پرنده بزرگتر از زنبور و رنگارنگ.

۱۴. پریسا

معنی افسونگر: افسونگر، زیبا مانند پری. کنایه از زنی زیبا روی است. مخفف پری افسانه ای در ایران باستان پریساتیس بوده است.

۱۵. سحر

معنی سحر: وقت آخر شب و زمان پیش از صبح، بامداد، پگاه، سپیده دم

۱۶. آرزو

معنی آرزو: آرمان، اشتیاق، امل، امید

۱۷. مژگان

معنی مژگان: جمع مژه است که موی پلک چشم باشد یعنی مژه ها.

۱۸. زیبا

معنی زیبا: زیبنده. به معنی نیکو و خوب است که نقیض زشت و بد باشد. پریچهر، پریرو، جمیل، خوبرو، خوب صورت.

۱۹. ندا

معنی ندا: بانگ. فریاد. آواز. اعلان.

۲۰. شیرین

معنی: هر چیزکه نسبت به شیر داشته باشد، خصوصاً در حلاوت.شکرین، شهددار، گلوسوز، دلکش، نغز، نوشین.

نوشته‌های مرتبط