قانون مورفی: ۱۰ نسخه از قانون مورفی که روایتگر حقایق کائنات هستند

قانون مورفی و نسخه‌های مختلف آن باید برای کسانی که شیفته‌ی ابعاد ماوراء الطبیعه‌ی کائنات هستند جالب توجه باشد. قانون مورفی نامی است که بر روی این مَثَل یا حکایت رایج گذاشته شده است که می‌گوید، «هر خطای ممکن رخ خواهد داد!»

تفسیرهای صورت گرفته از این مثل در اسنادی یافت شده است که به اوایل قرن ۱۹ام بر می‌گردد. این جمله وقتی شهرت و محبوبیت پیدا کرد که ادوارد مورفی، مهندسی که روی یک پروژه‌ای پایگاه نیروی هوایی ادواردز کار می‌کرد، متوجه خطای یکی از تکنسین‌های زیردست خود شد و به او گفت: «اگر به هر طریق خطایی بکند، او متوجه خواهد شد». دکتر جان پائول استاپ، که در این پروژه سهیم بود، یادداشتی درباره‌ی عمومیت خطاها نوشت و قانونی را درست کرد به نام «قانون مورفی». بعدها، در همایشی، وقتی گزارشگران از او پرسیدند چگونه از تصادم‌ها پیشگیری می‌کرده‌اند، او اشاره کرد که از قانون مورفی طبعیت می‌کرده‌اند، که به آن‌ها کمک می‌کرده است از اشتباهاتی که عموما آدم‌ها مرتکب می‌شوند دور بمانند. صحبت درباره‌ی قانون مورفی خیلی زود بر سر زبان‌ها پیچید و این عبارت خلق شد.

قانون اصلی و اولیه‌ی مورفی نسخه‌های مشابه بسیاری دارد که ماهیتی مشابه دارند. در این مقاله شما را با ۱۰ مورد از معروفترین نسخه‌های قانون مورفی اصلی آشنا می‌کنیم:

۱. قانون مورفی اصلی

«هر خطای ممکنی رخ خواهد داد».

این اصل همان «قانون مورفی» مرسوم است، که به ماهیت جهانی و جامع بی‌عرضگی اشاره دارد که به پیامدهای بد منتج می‌شود. به جای آن که بدبینانه به این مثل معروف نگاه کنید، آن را نوعی هشدار و پند به حساب آورید: از کنترل کیفیت غافل نشوید و به سطح متوسط بودن اکتفا نکنید، چون یک لغزش کوچک کافی است تا فاجعه‌ای به وقوع بپیوندد.

۲. قانون چیزهای گم شده

«هیچ وقت چیزی را که گم کرده‌ای پیدا نخواهی کرد تا زمانی که یکی جایگزین آن کرده باشی»

مطابق این نسخه و روایت از قانون مورفی آن چیز گم شده چه یک گزارش باشد، یک دسته کلید، یا یک ژاکت تا زمانی که جایگزینی برای آن نیافته باشید پیدا نخواهد شد!

۳. قانون ارزش

« آسیب دیدن هر چیزی با ارزش آن نسبت مستقیم دارد»

آيا تا به حال دقت کرده‌اید اکثرا این چیزهای ارزشمند هستند که به طرز جبران ناپذیری آسیب می‌بییند، اما چیزهایی که برای‌تان مهم نیستند تا ابد دوام می‌آورند؟ پس مواظب چیزهایی که خیلی برای‌تان ارزشمندند باشید، چون احتمال از بین رفتن‌شان زیاد است.

۴. قانون آينده

«لبخند بزن، فردا اوضاع بدتر از این خواهد بود.»

آیا تا به حال به فردایی بهتر باور داشته‌اید؟ طبق این قانون مورفی، هرگز نمی‌توان مطمئن بود که فردا از امروز بهتر است. پس بهترین بهره را از امروزتان ببرید؛ فقط همین است که از همه چیز مهمتر است. هرچند رد پایی از بدبینی در اینجا به چشم می‌خورد، اما این قانون مورفی به ما می‌آموزد به جای تمرکز بر آینده‌ای بهتر قدر آنچه امروز داریم را بدانیم.

۵. قانون حل مسئله

رپورتاژ

«اگر چیزی را به حال خودش رها کنید، از وضعیت بد به وضعیت بدتر تبدیل خواهد شد»

آيا این رخدادی رایج نیست؟ اگر مسائل و مشکلات را حل نشده رها کنید ممکن است پیچیده‌تر شوند. اگر اختلاف با دوست‌تان را بر طرف نکنید، از آن نقطه به بعد اوضاع بدتر خواهد شد. درسی که باید از این قانون به خاطر بسپاریم آن است که نمی‌توان مشکل یا مسئله‌ای را نادیده گرفت. پیش از آنکه اوضاع از کنترل‌تان خارج شود، مشکل را حل کنید.

۶. قانون نظریه‌ها

«پژوهش‌های کافی به اثبات نظریه‌ی شما کمک خواهد کرد».

این یکی از نسخه‌های قانون مورفی است که به تعمق و تامل عمیق نیاز دارد. آیا این جمله یعنی اگر پژوهش‌های کافی صورت بپذیرد هر اندیشه‌ی کلی به اثبات خواهد رسید؟ یا اینکه اگر به ایده‌ای باور داشته باشید، می‌توانید پژوهش کافی برای تایید آن بیابید؟ پرسش واقعی این است که آیا می‌توانید از منظری بی‌طرف به پژوهش خود بنگرید.

۷. قانون ظواهر

«غنای دکوراسیون و نمای یک دفتر با قدرت و توان مالی آن شرکت رابطه‌ی معکوس دارد و فرق می‌کند»

«ظواهر می‌توانند فریبنده باشند» پیام این نسخه از قانون مورفی است. یک سیب سرخ و به ظاهر سالم ممکن است از درون پوسیده باشد. سعی کنید درگیر جلال و جبروت ظاهری چیزی نشوید. حقیت ممکن است بسیار با آنچه می‌بینید متفاوت باشد.

۸. قانون باور

«به یک نفر بگویید ۳۰۰ میلیارد ستاره در کائنات وجود دارد و او حرف شما را باور خواهد کرد. به همین فرد بگویید نیمکتی که می‌خواهد روی آن بنشیند تازه رنگ شده است، او حتما باید با انگشت خود نیمکت را لمس کند تا از این موضوع مطمئن شود»

وقتی بحث بر سر حقیقتی دشوار باشد، مردم آن را درجا می‌پذیرند. اما وقتی حقیقتی را بیان می‌کنید که به راحتی قابل اثبات یا رد شدن است، آن وقت مردم می‌خواهند که مطمئن شوند. چرا؟ چون بشر عادت دارد اطلاعات زیاد و سنگین را بدیهی بپندارد. آن‌ها منابع یا حضور ذهن کافی برای راستی آزمایی یک ادعای عریض و طویل را ندارند.

۹. قانون مدیریت زمان (قانون نود-نود)

«۹۰ درصد اول یک پروژه ۹۰ درصد زمان می گیرد؛ ۱۰ درصد باقیمانده ۹۰ درصد دیگر زمان می‌برد»

هرچند این گفته اغلب به تام کارژیل نسبت داده می‌شود، اما آن هم قانون مورفی به حساب می‌آید. اگر تعداد پروژه‌هایی را که به خاطر قصور در انجام در مهلت تعیین شده از دست رفته‌اند حساب کنید واقعا خنده‌دار است. زمان پروژه‌ را نمی‌توان همیشه به نسبت‌های ریاضیاتی تخصیص داد. زمان به قدری کش پیدا می‌کند تا فضای موجود را پر کند، در حالی که به نظر می‌رسد وقتی به آن نیاز دارید آب می‌رود! این قانون شبیه قانون پارکینسون است که می‌گوید: «کار تا جایی کش پیدا می‌کند که زمان موجود برای انجام آن را تماما بگیرد و اشغال کند». اما طبق قانون مورفی، کار فراتر از زمان اختصاص یافته کش پیدا می‌کند.

۱۰. قانون کار کردن تحت فشار

«اوضاع تحت فشار بدتر می‌شود»

آيا همه‌ی ما از صحت این گفته با خبر نیستیم؟ وقتی سعی می‌کنید تا به زور اوضاع را به نفع خودتان برگرندانید، نتیجه عکس می‌دهد و اوضاع بدتر می‌شود. اگر نوجوانی در خانه داشته باشید، پس حتما این موضوع را تجربه کرده‌اید. هرچه فشار بیشتری وارد می‌کنید، احتمال موفقیت‌تان کمتر خواهد بود.

 

منبع thoughtco
نوشته‌های مرتبط