10 عجیب ترین آیین مذهب کاتولیک
کلیسای کاتولیک ادعا میکند قدیمیترین کلیسای مسیحیت است و قدمت آن به زمان حضرت عیسی برمیگردد. در زمانی که این کلیسا ساختهشده، سنتهای غیرعادی زیادی سربرآوردهاست. هرچند برخی از آنها برای کاتولیکها عادی به نظر میرسد، اما برای غیرکاتولیکها کاملا عجیب است. در ادامه فهرستی از ۱۰ عجیب ترین آیین مذهب کاتولیک بدون هیچ ترتیبی، آمدهاست.
۱. آستیگماتا
آستیگماتا زمانی است که یک شخص روی بدناش زخمهای غیرقابل توجیه دارد، زخمهایی شبیه به زخمهای سنتی که عیسی مسیح داشت. در برخی موارد، زخمها فقط در یک یا دو ناحیه از بدن شخص ظاهر میشود، اما مواردی نیز وجود داشته که زخمها در هر پنج ناحیهای که عیسی مسیح زخمی شد، پدیدار شدهاست. این زخمها میتواند درد بسیار زیادی داشتهباشد که مشاهده شدهاست در روزهای جشنهای مذهبی تشدید میشود. در گذشته گاهی مواردی از آستیگماتای ساختگی وجود داشته و برخی آدمها ادعا میکنند حتی مواردی که ساختگی بودن آنها اثبات نشدهاست بخشی از یک فریب است.
عکس بالا سنت پیو پیترلچینا است (او در ۲۰۰۲ مقدس شمردهشد). سنت پیو آخرین فرد در کلیسای کاتولیک است که آستیگماتا در او مشاهده شدهاست. سنت پیو آخرین نفر در صف طولانی افراد مشهوری است که دچار آستیگماتا شدهاند. احتمالا مشهورترین آنها سنت فرانسیس آسیزی است. سنت پیو در نامهای به هدایتگر معنوی خود مینویسد:
سپس دیشب اتفاقی افتاد که نه میتوانم توضیح دهم نه میتوانم درک کنم. در وسط دستهایم اثری قرمزرنگ به اندازهی یک سکه با دردی بسیار شدید پدیدار شد. درد در وسط دست چپام شدیدتر بود، به حدی که هنوز میتوانم آن را احساس کنم. کف پایم نیز کمی احساس درد میکنم.
همچنین شایعه شدهاست سنت پیو این قابلیت را داشته که همزمان در دو مکان ظاهر شود و گناهان را در روح یک فرد ببیند.
۲. خرقه (Cilice )
خرقه چیزی است که در تماس با پوست بدن پوشیده میشود تا (برای پشیمانی از کارهای گذشته) درد یا ناراحتی در فرد ایجاد کند. در اصل خرقه یک لباس زیر از جنسی زبر و خشن (مانند موی حیوانات) بود. در دورههای اخیر مشاهده شدهاست که برای احتیاط بیشتر زنجیری میپوشند که روی آن میخهایی دارد. بر خلاف باور رایج، این زنجیر پوست را نمیخراشد، فقط باعث احساس ناراحتی میشود. این زنجیر در ناحیهی ران بسته میشود.
دایرةالمعارف کاتولیک ۱۹۱۳ میگوید:
“در عصر مدرن استفاده از خرقه [(cilice)] عموما به اعضای برخی سطوح مذهبی محدود میشود. در عصر کنونی فقط کارتوسیانها و کارملیتها بر اساس قواعد ملزم به پوشیدن آن هستند؛ برای دیگران فقط یک رسم یا ریاضت داوطلبانه است.”
در سالهای اخیر خرقهی زنجیری به خاطر کتاب رمز داوینچی، که در آن آنتاگونیست اصلی داستان آن را پوشیده، عمومیت زیادی پیدا کردهاست. هرچند در داستان بهطور اغراقآمیزی زخمکننده توصیف شدهاست. پوشیدن خرقه همیشه یک آیین اختیاری در مذهب کاتولیک بودهاست. سنت توماس مور و سنت پاتریک از افراد مشهوری هستند که در گذشته آن را پوشیدهاند.
۳. تازیانه (Flagrum)
Flagrum نوعی تازیانه با اشیای کوچک سخت است که به ریسمانهای آن متصل شدهاست. از این وسیله برای شلاق زدن به خود استفاده میشده و بیشتر در سطوح مذهبی محافظهکار رواج داشته. این تازیانهی خاص در یک دست نگه داشته میشود و روی شانه زده میشود تا ریسمانهای آن به بدن بخورد. هدف از تازیانه زدن به خود توبه و ریاضت داوطلبانهی بدن (نوعی سپر دفاعی در برابر گناه بیشتر) است.
مشهورترین قدیسی که از تازیانه استفاده کرده احتمالا سنت جان ویانی است، کسی که به پیرواناش در اعترافها مجازات خیلی کمی میداد و بعد در خلوت خود به نفع آنها خود را تازیانه میزد (در مذهب کاتولیک این باور وجود دارد که میتوان آیین ریاضت را به جای گناهان افراد زنده و مرده انجام داد). وقتی سنت جان ویانی مرد، به خاطر استفادهی بیش از حد از تازیانه روی دیوار اتاقاش اثر پاشیدن خون به جا مانده بود.
بر اساس دایرةالمعارف مذهب کاتولیک:
“سنت پیتر دامیان (در ۱۰۷۲ درگذشت) […] در مدح تازیانه زدن به خود رسالهای خاص نوشته است؛ هرچند برخی از معاصران او را به خاطر اشتیاق بیش از حد سرزنش کردهاند، مثال او و احترام زیادی که برایش قائل بودند تاثیر زیادی در رواج استفادهی داوطلبانه از تازیانه یا ’تادیب‘ به عنوان وسیلهای برای ریاضت و توبه داشت.”
اکثر کاتولیکهایی که این نوع آیین تادیب را به جا میآورند آن را آشکاراعلام نمیکنند چون عدم فروتنی محسوب میشود که میتواند به گناه غرور منجر شود.
۴. انجمنهای برادری کُرد
سومین (و آخرین) وسیلهی مرتبط با توبه ریسمانی با گرهدار است. گروههایی هستند که به عنوانی شکلی از توبه و پیشگیری از گناهان آینده تین ریسمان گرهدار را به کمر خود میبندند. میتوان ریسمان را به صورت گشاد بست، به یاد قدیسی که این ریسمان به احترام او کُرد نام گرفته، یا میتوان آن را به اندازهی کافی تنگ بست که سبب درد شود. بسیاری از قدیسها در طول تاریخ این کار را میکردند.
سنت جوزف، سنت فرانسیس، سنت توماس، سنت آگوستین، سنت نیکلاس، و سنت مونیکا همه افرادی هستند که عضو انجمن های برادری کُرد بودهاند. دایرةالمعارف مذهب کاتولیک میگوید:
در اوایل دورهی کلیسا، دختران باکره کمربندی را به عنوان نشانه و علامت پاکی میبستند، و برای همین همیشه نماد پاکدامنی و نیز ریاضت و فروتنی محسوب میشود. پوشیدن ریسمان گرهدار یا کمربند به یاد یک قدیس منشأیی بسیار قدیمی دارد، و ما اولین اشاره به آن را در زندگی سنت مونیکا میبینیم.
انجمنهای برادری مختلف از نظر تعداد گرههای ریسمان با هم متفاوت هستند.
۵. اشیای متبرک
اشیای متبرک چیزهایی هستند که به قدیسها مربوط میشوند. اشیای متبرک (بر اساس ویکی پدیا) در ۳ رده دستهبندی میشوند:
ردهی اول
چیزهایی که مستقیما به رویدادهای زندگی عیسی مسیح مربوط میشود (آخور، صلیب، و …)، یا باقیماندهای از جسم یک قدیس (یک استخوان، یک تار مو، عضوی از بدن، و ..). بهطور سنتی اشیای متبرک یک شهید اغلب مقدستر از اشیای متبرک قدیسهای دیگر شمرده میشود. همچنین اشیای متبرک برخی قدیسها به خاطر فاسد نشدن خارقالعادهشان مشهور هستند و برای همین از احترام زیادی برخوردار هستند. لازم به ذکر است اندامهایی از قدیسها که در زندگی آن قدیس اهمیت زیادی داشته، مقدستر است. مثلا بازوی راست سنت استفان، پادشاه مجارستان، به خاطر جایگاهاش به عنوان یک حاکم اهمیت خاصی دارد. شاید سر یک خداشناس مهمترین اندام متبرک او باشد.
ردهی دوم
چیزی که قدیس میپوشیده (یک جوراب، پیراهن، دستکش و …). همچنین چیزهایی که به قدیس تعلق داشته یا مکررا از آن استفاده میکرده مانند صلیب، کتاب، و … . اینجا هم چیزهایی که در زندگی قدیس مهمتر بوده اشیای متبرک مهمتری محسوب میشود.
ردهی سوم
هر چیزی که با تبرک ردهی اول یا دوم یک قدیس در تماس بودهاست.
قانون کلیسای کاتولیک برای جلوگیری از سوءاستفاده، فروش اشیای متبرک را ممنوع کردهاست. کاتولیکها به اشیای متبرک همانگونه احترام میگذارند که به عکسها، مجسمهها و قدیسها احترام میگذارند. این اغلب با بتپرستی اشتباه گرفته میشود، اما احترام گذاشتن در واقع تکریم و ستایش است، و با بتپرستی که ممنوع است، تفاوت دارد. بر اساس قانون کلیسا روی سنگ محراب هر محرابی در کلیسای کاتولیک که مراسم عشای ربانی در آن انجام میشود باید یک شئ متبرک وجود داشتهباشد.
۶. آمرزشنامه
کاتولیکها اعتقاد دارند وقتی فردی گناه میکند، ۲ مجازات در پیش دارد – مجازات ابدی (جهنم) و مجازات موقتی (مجازات با رنج کشیدن روی زمین یا در برزخ). آمرزشنامه اقدامات خاصی است که فرد میتواند برای کاهش یا از بین بردن مجازات موقتی که به گردن دارد، انجام دهد. ایدهی پشت آمرزشنامه این است که برخی اقدامات مقدس میتواند جای مجازات را بگیرد. پاپ باید آمرزشنامه را اعلام کند.
دو نوع آمرزشنامه وجود دارد: آمرزشنامهی مطلق (همهی مجازات موقتی را از بین میبرد) و محدود
(مقداری از مجازات را از بین میبرد). آمرزشنامهی محدود میتواند برای روزها یا سالهای مشخصی باشد. برخی از آمرزشنامه ها فقط به روحهای در برزخ اعطا میشود اما میتوانید به آن روحها نیز، به جای آمرزشنامهی خودتان، آمرزشنامهی شخصی اعطا کنید. در ادامه نمونهای از یک آمرزشنامه آمدهاست: ” آمرزشنامهای فقط برای روحهای در برزخ مومنان اعطا میشود، کسانی که با اخلاص به گورستان میروند و برای درگذشتگان دعا میکنند، حتی اگر فقط ذهنی باشد. این آمرزشنامه در روزهای اول و ۸ام نوامبر مطلق، و در روزهای دیگر سال محدود است.”
در طول قرون وسطی، تعدادی از اسقفها و کشیشها که به دنبال پول درآوردن بودند، به آدمها گفتند که میتوانند برای آمرزشنامه پول بپردازند. این سوءاستفاده تا حدودی در جرقه زدن اصلاحات پروتستان نقش داشت. با اینکه کلیسای کاتولیک سعی کرد این حرکت را سرکوب کند، اما مدت زیادی طول کشید تا خرید و فروش آمرزشنامه کاملا متوقف شود.
کاملا عادی است که پاپ گاهی به خاطر مناسبتهای خاص آمرزشنامهی جدید اعلام کند، مانند یوبیل (سال مقدس یهودیان و مسیحیان که هر ۵۰ سال یک بار رخ میدهد، برای یهودیان و مسیحیان سال شادی، بخشش و ظهور لطف الهی است، م.) که در آن پاپ ژان پل دوم آمرزشنامه مطلق اعطا کرد.
۷. حضور واقعی
حضور واقعی اصطلاحی برای توصیف نان و شراب در آیین عشای ربانی است. کاتولیکها اعتقاد دارند بعد از اینکه کشیش آیین دستگذاری (تفویض روحانیت، م.) را به جای آورد، نان (میزبان) و شراب مادهی خود را تغییر میدهند تا به جسم و خون عیسی مسیح تبدیل میشوند. برای همین کاتولیکها معتقد هستند پرستش و ستایش این اشیای تغییریافته کار خوبی است. غیرکاتولیکها اغلب این کار را شرک میدانند چون باور دارند که تغییر ماده رخ نمیدهد.
کاتولیکها به خاطر این اعتقاد جشن خاصی به نام نیایش دارند، که طی آن نان وقفشده در ظرفی آراسته به نام مانسترنس قرار میگیرد و آدمها به آن تبرک میجویند و در برابرش زانو زده، دعا میکنند.
یک نکتهی جانبی جالب این باور است که اصطلاح مدرن “هوکس پوکس” (وردی جادویی، مانند اجی مجی، م.) اشتباه شنیداری واژههایی است که کشیش هنگام تقدیس میگوید. او در واقع میگوید: “Hoc est enim corpus Meum” یعنی “این بدن من است”.
۸. جن گیری
جن گیری عمل بیرون کردن شیاطین یا دیگر موجودات شیطانی از جسم یک فرد یا مکانی است که تسخیر کردهاند (تحت کنترل گرفتهاند). بر اساس قوانین کلیسا فقط کشیش تعیینشده (یا کشیشی با درجهی بالاتر) با مجوز رسمی اسقف، و فقط پس از معاینهی پزشکی دقیق برای احراز سلامت روانی، میتواند آیین جنگیری رسمی را انجام دهد. دایره المعارف کاتولیک میگوید:
“خرافات نه با دین، نه با جادو نباید اشتباه گرفته شود، حتی اگر با یک آیین مذهبی مشروع رنگ و بوی حقیقت به خود گرفته باشد. هرچند ممکن است بخش زیادی از تاریخچهی آن با دین در هم آمیخته باشد.”
در طول مراسم جن گیری کشیش به شیاطین درون بدن فرد پریشان دستور میدهد خارج شوند، و از تعدادی دعا به همراه آب مقدس و عصارهها استفاده میکند. جالب است بدانید که کلیسای کاتولیک به یک کشیش اجازه داد در فیلم جین گیر حضور داشتهباشد، به این دلیل که باید بر اساس شیوههای کلیسا مشخص شود که جن گیری ضروری است.
۹. عصمت پاپی
کاتولیکهای روم اعتقاد دارند تحت شرایط خاص پاپ معصوم میشود (یعنی هیچ اشتباه یا گناهی نمیکند). کلیسای کاتولیک ۳ شرط برای عصمت پاپ تعیین کردهاست:
۱. پاپ باید برای مسائل اعتقادی یا اخلاقی حکم بدهد
۲. صدور حکم باید برای کل کلیسا الزامآور باشد
۳. پاپ باید با اعتبار تام مقام پاپی خود، و نه قابلیتهای شخصیاش، صحبت کند
این یعنی وقتی پاپ دربارهی مسائل علمی صحبت میکند، ممکن است اشتباه کند (همانطور در گذشته دربارهی موضوعاتی مانند نظریهی خورشیدمرکزی شاهد آن بودهایم). اما وقتی در حال آموزش مسائل دینی است و دو شرط دیگر که در بالا ذکر شد، احراز شدهاست، کاتولیکها حکم او را برابر با سخن خدا میدانند. بنابراین نباید با احکام قبلی تناقض داشتهباشد و باید همهی کاتولیکها به آن اعتقاد داشتهباشند. کاتولیکها اعتقاد دارند که اگر فردی هریک از احکام رسمی را نپذیرد، گناهی کبیره مرتکب شدهاست – گناهی که فرد را به جهنم میبرد. در ادامه مثالی از یک حکم مصون از خطا از شورای ترنت (تحت نظر پاپ پیوس پجم) آمدهاست:
اگر فردی تکذیب کند که در آیین مقدس عشای ربانی جسم و خون پروردگار ما عیسی مسیح به همراه روح و الوهیت او، در نتیجه کل وجود او حضور دارد، بلکه میگوید فقط یک نماد، چهره یا نیرو وجود دارد، او را رها کنید تا در کفر خود بماند.
آخرین قسمت از آخرین جمله “او را رها کنید تا در کفر خود بماند” عبارتی ثابت است که معمولا در انتهای حکم مصون از خطا میآید. معنیاش این است که “بگذارید ملعون بماند”.
۱۰. گردنآویز پشمی (Scapular)
این گردنآویز پشمی نوعی گردنبند است بسیاری از کاتولیکها به گردن میآویزند. این گردنبند روی استخوان کتف قرار میگیرد (برای همین این اسم را روی آن گذاشتهاند) و از دو قطعه پشم متصل به یک ریسمان تشکیل شدهاست. یک قطعه پشم روی کمر و قطعهی دیگر روی سینه قرار میگیرد. وقتی یک کاتولیک میخواهد آن را به گردن بیاویزد، یک کشیش چند دعا میخواند و گردنآویز را متبرک میکند. این فقط برای بار اولی که فرد میخواهد آن را به گردن بیاویزد اتفاق میافتد.
کاتولیکها اعتقاد دارند با آویختن این گردنآویز مریم مقدس، مادر حضرت مسیح اطمینان میدهد مرگ دردناکی نخواهندنداشت (مثلا سوختن در آتش یا غرق شدن) و قبل از مرگ برای اعتراف و انجام دادن آخرین مناسک به کشیش دسترسی خواهندداشت. شرط آویختن گردنآویز این است که هر روز دعاهای مشخصی را بخوانند. دایره المعارف کاتولیک میگوید:
بر اساس یک سنت دینی در یکشنبه ۱۶ جولای ۱۲۵۱ مریم مقدس بر سنت سایمون استاک در کمبریج انگلستان ظاهر شد. مریم مقدس در پاسخ به درخواست استاک برای دستور سرکوبشدهاش با یک گردنآویز در دست بر او ظاهر شد و گفت: “پسرم این گردنآویز به عنوان نشانی از خواهری من، و برای تو و تمام راهبان یک نشانهی خاص احترام است، هر کسی در حالی بمیرد که این گردنآویز را به همراه دارد، از آتش جاویدان در امان خواهدبود. این نشانهی رستگاری، سپری در برابر بلایا، تعهد به صلح و پایبندی به پیمان است”.
گردنآویز قهوهای، که به عنوان گردنآویز بانوی ما در مونت کارمل نیز شناخته میشود، رایجترین گردنآویزی است که استفاده میشود، البته گردنآویزهای دیگری نیز وجود دارد. وقتی یک گردنآویز کهنه میشود، یا زیر خاک دفن میشود یا سوزانده میشود و به جای آن گردنآویز جدید آویخته میشود.