۵ ویژگی مهم رهبری کاریزماتیک در هر سازمان و کسب و کار

اگر با فردی داخل یک اتاق باشید، و متوجه شوید دل‌تان می‌خواهد بیش‌تر در کنارش بمانید، و بیش‌تر درباره‌ی حرف‌ها، افکار‌، و رفتارش بدانید، احتمالا شما با یک فرد کاریزماتیک مواجه شده‌اید. اگر تجربه‌های‌تان را در خصوص همکاری با رهبران و مدیران مختلف تحلیل کنید، قطعا می‌توانید دست‌کم یک، یا احتمالا چند، مدیر با ویژگی رهبری کاریزماتیک از میان‌شان بیابید.

شاید قادر نباشید کاریزما را به طور دقیق توصیف کنید، ولی احتمالا در برخورد با این مسئله می‌توانید آن را شناسایی کنید. کاریزما یک جذابیت فریبنده یا مجموعه‌ای از جنبه‌های شخصیتی دلپذیری است که می‌تواند حس تعهد و از خود گذشتگی دیگران را برانگیزاند. کاریزما جذابیتی اسرارآمیز است که محاسبه‌ی میزان و شدت آن چالش‌برانگیز، ولی مقاومت در برابر آن بسیار دشوار است.

فرضیه‌ی رهبری کاریزماتیک بر اساس درک و شناسایی کاریزمای یک رهبر استوار است. رهبری کاریزماتیک نوعی سبک رهبری است که طی آن، از قدرت و اعتبار رهبری، مهارت و توان ارتباطی، و تشویق و الهام برای ترغیب دیگران به ارائه‌ی بهترین عملکردشان استفاده می‌شود. با این‌که برخی از رهبران و مدیران معتقدند ارائه‌ی بازخورد مداوم و منظم یا اجرای پیاپی برنامه‌های آموزشی کلید رسیدن کارمندان به عملکرد مطلوب است، رهبران کاریزماتیک موارد فوق را فقط به عنوان کلید بهبود عملکرد کارمندان می‌دانند. آن‌ها معتقدند، افراد به الگوسازی و الهامات آن‌ها واکنش بسیار خوبی نشان می‌دهند. از این نظر، هیچ‌کس بهتر از رهبران دارای کاریزما نمی‌تواند از عهده‌ی این کار بر بیاید.

رهبران کاریزماتیک مانند آهن‌ربا هستند – آن‌ها آدم‌ها را به سمت خود جذب می‌کنند و بهترین‌های‌شان را در اطراف خود نگه می‌دارند. رهبران کاریزماتیک با شخصیتی فریبنده، هوشی سرشار، و قدرت کلامی بالای‌شان، می‌توانند پیام خود را مانند خوراکی اشتهاآور به دیگران منتقل ‌کنند؛ به گونه‌ای که هنگام سخنرانی‌شان، آب از دهان هر شنونده‌ای جاری ‌شود.

رهبری کاریزماتیک مانند سلاحی پیشرفته در یک زرادخانه است. برای برخی‌ها، این ویژگی نخستین چیزی است که می‌توانند به آن چنگ بیندازند و برای رسیدن به موفقیت از آن بهره‌ ببرند. چنین رهبرانی ممکن است بدون هیچ تلاشی در برابر دیدگان دیگران بسیار کاریزماتیک به نظر برسند، و معمولا قدرت و جذابیت‌شان متکی بر توانایی‌ها و منابع درونی آن‌ها است. برخی دیگر از رهبران کاریزماتیک نیز ممکن است قادر باشند با کمی تلاش و تمرکز به سطحی از جذابیت و کاریزما دست یابند که برای اقناع ناخودآگاه دیگران و رسیدن به هر هدفی کافی است. ولی برای برخی دیگر از مدیران و مسئولان، رهبری کاریزماتیک نیازمند اراده‌ای قوی و تلاشی استوار است.

دیگر مقدمه کافی است و بهتر است به بیان اصل ماجرا بپردازیم: خصوصیات کلیدی رهبری کاریزماتیک چه هستند؟

در ادامه، به پنج شاخصه‌ی کلیدی برای شناسایی رهبری کاریزماتیک اشاره می‌کنیم:

۱. رهبری کاریزماتیک، حرکت رو به تعالی

رهبران کاریزماتیک رو به تعالی حرکت می‌کنند. آن‌ها می‌توانند از یک طرف وارد یک طوفان شوند و از سوی دیگرش، نقش رنگین‌کمان را بر آسمان آرام و آبی حک کنند. آن‌ها می‌توانند در میان آشوب و بی‌نظمی بنشینند و با اطمینان کامل، همه جا را سر و سامان دهند.

اگر فردی دچار گردابی از هیجان‌ها شده باشد، پس از ملاقات و گفتگو با یک رهبر کاریزماتیک، حسی از آرامش سرتاسر وجودش را در بر خواهد گرفت. رهبران کاریزماتیک به دردسر و مشکل چشم می‌اندازند، ولی آن‌چه می‌بینند چیزی به جز فرصت نیست. چشم‌انداز آن‌ها رو به تعالی، و خوش‌بینی‌شان مسری است.

برای مثال، سازمانی را در نظر بگیرید که در حال مدیریت مسائل مربوط به انتقال رهبری است؛ انجام این اقدامات در سازمان کاملا برنامه‌ریزی شده، و در عین حال، بسیار استرس‌زا است. رهبر جدید وارث یک شرکت جدید و چالش‌های غیر منتظره و متعدد مربوط به آن است. تنش‌های بسیاری سرتاسر کارکنان ارشد این سازمان را فرا گرفته، و اثرات این نگرانی‌ها بر روی سایر کارکنان نیز کاملا مشهود است. علی‌رغم این چالش‌ها، مدیر عامل سازمان سرشار از امید و انرژی مثبت است، و به شکل مداوم و قانع کننده‌ای، این امید را در سرتاسر مجموعه‌ی زیر نظر خود منتشر می‌کند. به محض ورود این رهبر به بخش‌های مختلف سازمان و شروع سخنرانی، کارکنان شرکت قادر هستند احتمالات مثبت را مشاهده کنند.

۲. خصوصیت برجسته‌ی رهبری کاریزماتیک، توانایی ارتباطی

یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین خصوصیات رهبر کاریزماتیک توانایی عالی وی در روابط کلامی و شفاهی است. رهبران کاریزماتیک سخنرانان و متکلمان با استعدادی هستند. سخنان آن‌ها مزین به شکوه و بزرگی، پیام آن‌ها دقیقا مخصوص و هماهنگ با مخاطب، و نحوه‌ی انتخاب مثال‌های‌شان قابل رقابت با دقت جراحان است.

احتمالا یکی از برجسته‌ترین و کم‌نظیرترین رهبران کاریزماتیکی که ممکن است بسیاری از مردم ایالات متحده، وی را بشناسند، یک فعال سیاسی است به نام جناب آقای دکتر ویلیام جی. باربر دوم.

در ادامه، به بخشی از سخنان یکی از طرفداران وی اشاره می‌کنیم:‌

“‌وقتی در بهار ۲۰۱۶ با جناب آقای دکتر باربر ملاقات کردم، تجربه‌ی نسبتا خوبی از اعتراضات اتحادیه‌ای به دست آورده بودم، و گمان می‌کردم از هر آن‌چه برای سازمان‌دهی جنبش‌های مقاومتی نیاز است، آگاهی کامل دارم؛ تقریبا بیش‌تر طول عمرم را در کلیسای انجیلی سپری کرده‌ام؛ بنابراین، به طور کامل با نحوه‌ی ملاقات با کشیشان و رهبرانی که می‌توانند هر مخاطب و شنونده‌ی خواب‌آلوده و غافلی را به هیجان درآورند، آشنایی دارم.

با وجود این، احساس کردم هیچ وقت آمادگی لازم را برای مواجهه با این رهبر بزرگ ندارم. جناب دکتر باربر دارای یک دیدگاه و طرز فکر الهی است که همه‌ی آدم‌ها را در آغوش گرم خود می‌پذیرد؛ نه مانند سایر رهبران عادی که رفتاری سطحی از خود نشان می‌دهند، بلکه رفتار وی کاملا بازتاب تفکری متعالی در اعماق قلب‌اش است. در میان تمام رهبران و سخنورانی که در طول زندگی ملاقات کرده‌ام، وی نخستین رهبر با ایمانی بود که وجودش ذوب در ایمان شده است. من به عنوان یک سخنور با سابقه، به وی هشدار دادم، بهترین مکان برای موعظه فقط پای منبر است، نه در برابر هیئت تحریریه یا در حضور رسانه‌های مختلف. وی کمی در خصوص جنبش اخلاقی یک خیریه‌ی مسیحی (خیریه‌ای به نام فیوژن که از دانشجویان نیازمند در ایالات متحده و بریتانیا حمایت می‌کند) و هم‌چنین، درباره‌ی تصمیم‌گیری‌هایی که بازتاب عمیق‌ترین ارزش‌های اخلاقی و قانونی هستند، برای‌ام سخن گفت.

اکنون حدود ۶ سال است که از نخستین ملاقات من با این مرد فرزانه می‌گذرد، و ستاره‌ی درخشان وجود وی هم‌چنان در حال نورافشانی است. وی دو کتاب منتشر کرده است و به زودی کتاب سوم خود را نیز به دست طرفداران خود می‌رساند. وی از جانب بنیاد جان دی و کاترین مک‌آرتور، به عنوان یکی از نوابغ شناخته شده است. هم‌چنین، دکتر باربر سخنران ارشد اتحادیه‌ی مدرسه‌ی الهیات است. وی‌، به خاطر دیدگاه، آثار، و توانایی‌اش در ایجاد ارتباط میان انسان‌هایی با هر روش و سلوکی از زندگی، به انجمن‌های مختلف و مناظرات اخلاقی در سرتاسر جهان دعوت می‌شود.‌”‌

این شخص از هر جهت و با هر دیدگاه موجود، نمایانگر یک رهبر کاریزماتیک است.

۳. رهبری کاریزماتیک، شجاعت و بی‌باکی

رهبران کاریزماتیک انسان‌هایی بسیار شجاع هستند. آن‌ها ممکن است تصمیم‌هایی اتخاذ کنند که شاید در حال حاضر، برای عموم غیر قابل قبول باشند، ولی در آینده، ضروری و قابل احترام خواهند بود.

برای مثال، فیلمنامه نویسی مالزیایی به نام آدل لیم به تازگی به دلیل تبعیض و بی‌عدالتی عجیب و غریبی که در مبلغ قراردادش وجود داشت، از مجموعه‌ی فیلم دنباله‌دار آسیایی‌های خرپول کنار رفت. بابت کار در این پروژه، به وی مبلغ ۱۰۰۰۰۰ دلار پرداخت شد، در حالی‌ که همکار سفید پوست‌اش مبلغی معادل ۸۰۰۰۰۰ دلار دریافت کرده بود. این تصمیم بسیار شجاعانه، و در عین حال، دشوار بود.

ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که بسیاری از نویسندگان مشهور و برجسته ممکن است هرگز فرصت همکاری با چنین پروژه و سریال بزرگی را پیدا نکنند. ولی باید به این نکته نیز دقت کرد که آدل لیم با افشای این تبعیض در دستمزد، نه تنها از انجام این کار صرف‌نظر کرد، بلکه وی چنین اتفاق شخصی دردناکی را برای عموم بازگو کرد؛ به آدل لیم تنها به اندازه‌ی یک‌هشتم همکارش پول پرداخت شد.

رپورتاژ

وقتی آدم‌ها درباره‌ی دردهای‌شان با دیگران صحبت می‌کنند، قطعا حسی از شرم و خجالت در آن‌ها ایجاد می‌شود. لیم این شرم را نادیده گرفت و با شجاعت تمام بر موضع خود پافشاری کرد. وقتی شاهد قدرت‌نمایی و استحکام زنان آسیایی، و تمام زنان جهان، و هم‌چنین، شاهد موفقیت‌های‌ ناشی از همین ایستادگی هستیم، بسیار خرسند می‌شویم.

مثالی دیگری که می‌توان در این خصوص به آن اشاره کرد، یک زن کمدین و بازیگر برنده‌ی جایزه‌‌ی اسکار، مونیک است. مونیک نت‌فلیکس را در ۲۰۱۸ تحریم کرد؛‌ وی این کار را به دلیل آن‌چه تبعیض نژادی و جنسیتی خوانده بود، انجام داد. به گفته‌ی مونیک، نت‌فلیکس برای یک فیلم کمدی خاص ۵۰۰۰۰۰ دلار به وی پیشنهاد داد، در حالی که ظاهرا به بازیگر دیگری به نام ایمی شومر، ۱۳ میلیون دلار پیشنهاد داده بود.

شاید برای آدم‌هایی که هرگز در زندگی‌شان با پیشنهادی معادل نیم میلیون دلار مواجه نشده‌اند، شنیدن این مسئله که یک هنرپیشه‌ی زن پیشنهاد نیم میلیون دلاری را رد کرده و از طرفداران‌اش خواسته است که این شرکت جهانی رسانه‌ی جاری را تحریم کنند، عجیب و غریب به نظر برسد. طبق گزارش مجله‌ی روت:

“طبق پیشنهادی که نت‌فلیکس به مونیک داده بود، وی ‌به مدت ۲۴ ماه پس از نمایش افتتاحیه، قادر نبود هیچ یک از نمایش‌های کمدی‌اش را که در نت‌فلیکس اجرا کرده بود، در هیچ جای دیگری اجرا کند، و پس از پایان این ۲۴ ماه نیز، حق نت‌فلیکس در خصوص نمایش‌های کمدی مذکور کاملا محفوظ خواهد بود. بنابراین، نت‌فلیکس با گذاشتن شرطی، از مونیک می‌خواست در ازای ۵۰۰۰۰۰ دلار، از هر آن‌چه در این کسب و کار خلق می‌کند محروم بماند و قادر نباشد به مدت طولانی از آن استفاده کند، و هم زمان از وی انتظار دارد از این پیشنهاد استقبال کند و راضی باشد.‌”‌

مونیک، با نشان دادن عزم و شهامت بسیار، پیشنهاد نت‌فلیکس را رد کرد. کاملا قابل درک است که اتخاذ چنین تصمیمی می‌تواند به چه اندازه دشوار باشد.

حقیقت ماجرا این است که وقتی آدم‌ها درباره‌ی ارزش‌های قابل تحسین انسانی صحبت می‌کنند، شجاعت همواره یکی از خصوصیات مهمی است که باید از آن نام برده شود. یکی از دلایل برجسته بودن این خصوصیت اخلاقی (در مقایسه با سایر خصوصیت‌ها) این است که رعایت آن در همه‌ی شرایط و موارد، می‌تواند بسیار دشوار باشد. برخی آدم‌ها تصمیم می‌گیرند کاری را با شجاعت آغاز کنند، ولی در ادامه، تحت فشار جامعه، طرفداران‌شان در شبکه‌های اجتماعی، دوستان، کارفرمایان، و سایر آدم‌هایی که در زندگی‌شان نقش مهم و پررنگی ایفا می‌کنند، تسلیم خواهند شد.

رهبران کاریزماتیک آدم‌هایی شجاع هستند. آن‌ها بسیار جسور هستند، و تحت هر شرایط – حتی به قیمت ناراحتی دیگران – به دنبال مواضع اصولی هستند.

۴. رهبری کاریزماتیک، یک رهبری اصیل

رهبران کاریزماتیک آدم‌هایی اصیل هستند. آن‌ها برخلاف آدم‌های تقلیدکار و پیروان ایده‌های مختلف، چارچوب‌ها را می‌شکنند و چیزهایی کاملا جدید خلق می‌کنند. از آن‌جا که اصالت معمولا پدیده‌ای کمیاب است، مشاهده‌ی چنین پدیده‌ای می‌تواند هر ناظری را مجذوب خود کند.

معمولا اصالت رهبران کاریزماتیک در برابر دیگران جلوه‌گری می‌کند و می‌درخشد، زیرا آن‌ها از هر آن‌چه هستند احساس رضایت دارند و معتقدند خود طبیعی‌شان بهترین نسخه‌ی موجود از آن‌ها است. آن‌ها هیچ‌گاه تسلیم این احساس نمی‌شوند که برای انجام یک پروژه به اندازه‌ی کافی خوب نیستند، و باورشان به خود و توانایی‌های خود به آن‌ها امکان می‌دهد، اصالت‌شان را همواره حفظ کنند؛ و همین مسئله، دقیقا تفاوت میان آن‌ها و سایر آدم‌ها را به طور آشکار نشان می‌دهد. آن‌ها دارای یک روش ارتباطی منحصر به فرد و روش غیر معمولی برای تفسیر رویدادهای معمول هستند.

۵. رهبران کاریزماتیک، آدم‌هایی دوست داشتنی

از یکی از فعالان با سابقه‌ی سیاسی درباره‌ی محبوبیت و شرایط پیروزی نامزدهای انتخاباتی، در هر انتخابات و در هر کشور، سوالی مطرح کردیم؛ چرا محبوبیت برخی از نامزدها به اوج می‌رسد، و سایرین به سختی در مردم جا می‌افتند و رای جمع می‌کنند؟ بر روی کاغذ، تمام نامزدها ممکن است از لحاظ جایگاه سیاسی، سابقه، و دستاوردها شرایط نسبتا مشابهی داشته باشند. با این حال، یکی از نامزدها به طرز عجیب و غریبی محبوب است و در سخنرانی‌های‌اش، مخاطبین مجذوب‌ حرف‌های‌اش می‌شوند و بدون شک و تردید آن‌ها را می‌پذیرند، در حالی که نامزدی دیگر فقط برای جلب توجه دیگران و جدی گرفته شدن تقلا می‌کنند.

به گفته‌ی این فعال سیاسی، محبوبیت نامزدها به خاطر شخصیت دوست داشتنی آن‌ها است. آدم‌ها می‌خواهند به نامزدی رای بدهند که بتوانند دوست‌اش داشته باشند. آن‌ها می‌خواهند نامزدی رای بیاورد که قهرمان یا الگوی رفتاری‌شان باشد.

همین مسئله برای رهبران کاریزماتیک نیز صادق است. رهبران کاریزماتیک آدم‌هایی دوست داشتنی هستند: آن‌ها بازتاب آرزوها و امیدواری‌های آدم‌هایی هستند که به سمت‌شان جذب می‌شوند. یکی از مهم‌ترین و عجیب‌ترین خصوصیات رهبران کاریزماتیک دوست داشتنی بودن آن‌ها است. آن‌ها ذاتا و اساسا دوست داشتنی هستند.

اگر آدم‌ برون‌گرایی باشید، رهبران کاریزماتیک همان آدم‌هایی هستند که شما با تمام وجود می‌خواهید با آن‌ها وقت بگذرانید و تفریح کنید. ولی اگر آدم‌ درون‌گرایی باشید، رهبران کاریزماتیک همان آدم‌هایی هستند که اگر بتوانید بر تمایل‌تان برای تنها ماندن، غلبه کنید، با تمام وجود می‌خواهید با آن‌ها وقت بگذرانید و تفریح کنید.

این ویژگی آن چنان با اهمیت است که تقریبا می‌تواند ادعا کرد هیچ رهبر کاریزماتیکی وجود ندارد که دوست داشتنی نباشد. دوست داشتنی بودن مانند دست است و کاریزما مانند گرما: دو همراه طبیعی یکدیگر.

یک رهبر کاریزماتیک به چه چیزهای دیگری نیاز دارد؟

با این‌که رهبری کاریزماتیک بسیار قابل تحسین است، تنها یکی از ابزارهای موجود در جعبه‌ی ابزار مدیران و رهبران یک سازمان به شمار می‌رود. رهبر کاریزماتیک بدون چشم‌انداز، بدون یک گروه با استعداد متشکل از آدم‌هایی حرفه‌ای یا مهارت‌های مختلف، و بدون قاطعیت قادر نخواهد بود یک سازمان را در مراحل مختلف به سمت موفقیت رهبری کند.

از همه مهم‌تر، چنان‌چه رهبری کاریزماتیک یا تعهد به اخلاق و دانش عملی همراه نباشد، می‌تواند بسیار خطرناک باشد. یک رهبر کاریزماتیک فاقد صداقت و درستکاری می‌تواند آدم‌ها، سازمان‌ها، و جوامع تحت نظارت‌اش را نابود کند. برخی از بزرگ‌ترین جنایات و عمیق‌ترین گناهان بشر را در سراسر جهان و در طول تاریخ در نظر بگیرید – نسل‌کشی مردم بومی، برده‌داری، اصلاح نژاد زنان سیاه‌پوست و لاتین، و قتل عام یهودیان در جنگ جهانی دوم – همه‌ی این فجایع توسط آدم‌هایی صورت گرفتند که بسیار کاریزماتیک بودند ولی بویی از اخلاق و انسانیت نبردند.

به عبارت ساده‌تر، داشتن کاریزما بدون صداقت، اخلاق، و هم‌دردی حقیقی با سایر آدم‌ها بسیار بی‌مسئولانه و غیر قابل اعتماد است.

سخن آخر

همه‌ی آدم‌ها می‌توانند رهبری کاریزماتیک را تمرین کنند و به طور بالقوه یک رهبر کاریزماتیک باشند. سبک‌های مدیریتی از جهات زیادی شبیه ماهیچه‌ها هستند. هر یک از آدم‌ها معمولا از برخی ماهیچه‌های بدن‌شان بیش‌تر از سایر ماهیچه‌ها استفاده می‌کند، و معمولا ماهیچه‌هایی که بیش‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرند، قوی‌تر می‌شوند.

نظریه‌ی رهبری و کاربرد آن نیز درست به همین شکل است. برخی از رهبران، بر اساس سابقه، شخصیت، و آموزش حرفه‌ای مدت زمان بیش‌تری را صرف به کارگیری سبک‌های رهبری تحکم‌آمیز می‌کنند؛ البته این مسئله برای بسیاری از رهبران و مدیران طبیعی به نظر می‌رسد؛ ولی به این معنی نیست که سبک رهبری غیر قابل تغییر است، بلکه تغییر زمانی به وقوع می‌پیوندد که آگاهی، تمرین، و اراده در میان باشد.

با گرد آمدن تمام این عوامل به دور یکدیگر، رهبری کاریزماتیک می‌تواند بسیار قدرتمند و هم‌چنین، قابل تحسین باشد. بیش‌تر آدم‌ها می‌توانند برای بهبود رهبری کاریزماتیک تلاش بیش‌تری به خرج دهند، ولی نباید از سایر عناصر رهبری غافل بمانند؛ مجموع این عوامل می‌تواند آن‌ها به رهبرانی موثر و کارآمد تبدیل کند.

 

نوشته‌های مرتبط