۴ نکته درباره اصول، نحوه کارکرد و فواید گروه درمانی
گروه درمانی نوعی روان درمانی است که در آن، یک یا چند متخصص سلامت روان به طور همزمان با چندین بیمار کار میکنند. این نوع از روان درمانی به طور گسترده در مراکز مختلفی از جمله مراکز درمانی خصوصی، بیمارستانها، کلینیکهای روانی، و مراکز اجتماعات محلی اجرا میشود.
گروه درمانی گاهی اوقات به عنوان تنها روش درمانی مورد استفاده قرار میگیرد، ولی معمولا به عنوان بخشی از یک برنامهی درمانی جامع به همراه جلسات روان درمانی انفرادی و استفاده از دارو به اجرا در میآید.
۱. اصول گروه درمانی
اروین د. یالوم، روانپزشک مشهور آمریکایی، در یکی از کتابهای خود تحت عنوان تئوری و عمل در روان درمانی گروهی، اصول درمانی کلیدی این روش درمانی را بر اساس گزارشهای بیمارانی که تجربهی شرکت در این جلسات را داشتهاند، بیان کرده است:
الف. القای امید:
هر یک از افراد حاضر در جلسات گروه درمانی ممکن است در مراحل مختلفی از فرایند درمانشان قرار داشته باشند. مشاهدهی آدمهایی که توانستهاند با بیماریشان مقابله کنند یا درمان یافتهاند، به افرادی که به تازگی این روش درمانی را آغاز کردهاند، امید میبخشد.
ب. فراگیری و جامعیت:
عضو بودن در گروهی از آدمهایی که تجربههای مشابهای را از سر گذراندهاند، به آنها کمک میکند متوجه شوند مشکلشان فقط مختص آنها نیست و آنها در این دنیا تنها نیستند.
پ. انتقال اطلاعات:
اعضای گروه میتوانند با اشتراکگذاری تجربهها و اطلاعاتشان، به یکدیگر کمک کنند.
ت. نوع دوستی:
اعضای گروه میتوانند تواناییهای خود را در اختیار یکدیگر بگذارند و به هم کمک کنند؛ این تعامل میتواند عزت نفس و اعتماد به نفس آنها را افزایش دهد.
ث. ساختار اصلاح شدهی گروه خانوادگی اولیه:
گروه درمانی تا حدودی از برخی جهات شبیه خانواده است. هر یک از اعضای گروه میتواند در مورد اثرگذاری تجربههای کودکی دیگر اعضا بر شخصیت و رفتارهای آنها در بزرگسالی تحقیق کند. همچنین، هر یک از اعضا یاد میگیرند از رفتارهای مخرب یا بیهوده در زندگی واقعیشان اجتناب کنند.
ج. توسعهی مهارتهای اجتماعی:
محیطی که گروه در آن قرار دارد مکان مناسبی برای تمرین رفتارهای جدید است. این محیط که امن و پشتیبانی کننده است، به اعضای گروه امکان میدهد بدون ترس از شکست بتوانند چیزهای مختلف را تجربه کنند.
چ. تقلید رفتار:
هر یک از اعضا میتوانند الگویی برای رفتار سایر اعضای گروه باشند یا رفتارهای روانشناس خود را مشاهده یا تقلید کنند.
ح. یادگیری بین فردی:
اعضای گروه با تعامل یا سایر آدمها و دریافت بازخورد از گروه و روانشناس میتوانند درک بهتری از خودشان به دست بیاورند.
خ. انسجام گروهی:
از آنجا که گروه در یک هدف مشترک با یکدیگر متحد است، اعضای گروه حس تعلق و پذیرش پیدا میکنند.
د. پاکسازی روان یا کاتارسیس:
در میان گذاشتن احساسات و تجربهها با اعضای گروه باعث میشود احساس درد، گناه، یا استرس هر یک از اعضا تسکین یابد.
ذ. عوامل وجودی:
با اینکه کار کردن در یک گروه باعث تامین پشتیبانی و راهنمایی هر یک از اعضا میشود، گروه درمانی به اعضای گروه کمک میکند دربارهی زندگی، اعمال، و انتخابهای شخصی خودشان نیز احساس مسئولیت کنند.
۲. نحوهی کارکرد
گروهها میتوانند حداقل دارای ۳ الی ۴ عضو باشند، ولی جلسات گروه درمانی معمولا با حضور حدود ۸ الی ۱۲ نفر برگزار میشود (با این حال، ممکن است افراد بیشتری نیز در این جلسات حضور پیدا کنند). اعضای گروه معمولا هفتهای یک الی دو دفعه، یا حتی بیشتر، به مدت یک الی دو ساعت دور هم جمع میشوند.
به گفتهی اودد مانور، نویسندهی کتاب راهنمای روان درمانی، حداقل تعداد جلسات گروه درمانی معمولا باید حدود شش جلسه باشد، ولی عموما از بیماران خواسته میشود به مدت یک سال کامل در این جلسات شرکت کنند. همچنین، به گفتهی مانور، این جلسات میتوانند به صورت باز یا بسته برگزار شوند. در جلسات باز، شرکت کنندگان جدید در هر زمانی میتوانند به گروه ملحق شوند. ولی در یک گروه بسته، فقط اعضای ثابت یک گروه به هر یک از جلسات دعوت میشوند.
یک جلسهی معمولی گروه درمانی چگونه برگزار میشود؟
در بسیاری از موارد، اعضای گروه در یک اتاق با یکدیگر ملاقات میکنند؛ صندلیهایی را به صورت یک دایرهی بزرگ داخل اتاق میچینند تا اعضای گروه بتوانند صورت سایر اعضا را به طور مستقیم مشاهده کنند.
جلسه با معرفی هر یک از اعضا آغاز میشود – آنها خودشان را معرفی میکنند و دلیل حضورشان را در گروه درمانی با دیگران در میان میگذارند. همچنین، اعضای گروه تجربهها و پیشرفت فرایند درمانشان را از جلسهی قبل برای دیگران تعریف میکنند.
شیوهی دقیق برگزاری جلسات به طور عمده به اهداف گروه و سبک کاری روانشناس گروه بستگی دارد. برخی از روانشناسان ممکن است اعضای گروه را به سبک گفتگوی آزاد ترغیب کنند؛ به این ترتیب که هر یک از اعضا تا حد نیاز در این گفتگوها شرکت میکند. از سویی دیگر، برخی از روانشناسان برنامهی خاصی را برای هر یک از جلسات در نظر میگیرند؛ مثلا آنها از هر یک از اعضای گروه میخواهند مهارتهای جدیدی را با سایر اعضا تمرین کنند.
۳. اثربخشی
گروه درمانی میتواند برای درمان افسردگی موثر باشد. پژوهشگران طی مطالعهای که نتایج آن در ۲۰۱۴ منتشر شدند، اثرات حضور بیماران مبتلا به افسردگی را در جلسات رفتار درمانی شناختی تحلیل کردند.
پژوهشگران دریافتند، ۴۴ درصد از بیماران شرکت کننده در این جلسات به اندازهی قابل ملاحظهای درمان شدند. با وجود این، میزان افت درمان گروهی تا حدودی بالا بود؛ زیرا از هر ۵ نفر یک نفر این جلسات را ترک کرد.
مقالهای که در نشریهی دیدهبان روانشناسی متعلق به انجمن روانشناسی آمریکا، منتشر شد نشان داد گروه درمانی استانداردهای کارایی مقرر توسط انجمن روانشناسی بالینی (بخش ۱۲ انجمن روانشناسی آمریکا) را در خصوص اختلال اضطراب، اختلال دوقطبی، اختلال وسواس فکر عملی، فوبیای اجتماعی، و سوء مصرف مواد برآورده میکند.
۴. فواید
فواید اصلی گروه درمانی عبارت هستند از:
- گروه درمانی به آدمها امکان میدهد پشتیبانی و تشویق سایر اعضای گروه را دریافت کنند. آدمهای حاضر در یک گروه میتوانند ببینید دیگران نیز با مشکلات آنها دست و پنجه نرم میکنند؛ همین مسئله به آنها کمک میکند احساس تنهایی نکنند.
- اعضای گروه میتوانند برای سایر افراد موجود در گروه به عنوان یک الگو ایفای نقش کنند. اعضای گروه با مشاهدهی این حقیقت که برخی دیگر از اعضا توانستهاند با موفقیت با مشکلاتشان مقابله کنند، به درمان خود امیدوارتر میشوند. هر یک از اعضا، با پیشرفت فرایند درمان خود، میتواند به عنوان یک الگو و راهنما برای سایرین ایفا نقش کند. این مسئله باعث تقویت حس موفقیت و کسب یک دستاورد شیرین خواهد شد.
- گروه درمانی غالبا بسیار مقرون به صرفه است. یک درمانگر یا روانشناس، به جای اختصاص زمان و انرژی خود به یک نفر، میتواند خود را در اختیار گروه بزرگتری از آدمها قرار دهد.
- گروه درمانی یک پناهگاه امن برای بیماران تلقی میشود. محیطی که جلسات گروه درمانی در آن برگزار میشود به بیماران امکان میدهد رفتارها و اعمال مثبت و جدید را در یک گروه امن و آرام تمرین کنند.
- روان درمانگر با کار کردن با یک گروه به طور مستقیم میتواند شاهد این اتفاق باشد که چگونه هر یک از آدمها به سایرین واکنش نشان میدهد و در موقعیتهای اجتماعی مختلف رفتارهای خاصی از خود به نمایش میگذارد. روانشناسان با استفاده از این اطلاعات میتوانند بازخوردهای ارزشمندی را برای هر یک از بیماران خود به دست بیاورند.