۷ نشانه هیجان های سرکوب شده که باید بشناسید
شاید هیجان های سرکوب شده از منظر اجتماعی باعث بروز این ۷ نشانهی منفی شود که میتواند سلامت جسمانی و روانیتان را تحت تاثیر قرار دهد.
استعداد تجربهی هیجان در همهی انسانها مشترک است، که همین وجه اشتراک توانایی ما را در برقراری ارتباط عمیق با یکدیگر بالا میبرد. نشان دادن هیجان به روشی که از منظر اجتماعی درست است، کمکتان میکند با دیگران ارتباط برقرار کنید، روابط را پایهگذاری کنید، در امور همکاری داشتهباشید، و یکی از اعضای مودب، بهرهور، و مثبت شبکهی تعاملات اجتماعیتان باشید.
بیایید نگاهی بکنیم به 7 اتفاق منفی که با سرکوب کردن هیجانها میافتد، و نیز بعضی روشهای نشان دادن آنها به روشهایی مثبت را مرور کنیم.
۱. بیعلاقه شدن به فعالیتهایی که زمانی که جالب بودند
سرکوب کردن هیجانهای غم، خشم، یا ترس متاسفانه علامت افسردگی است، آدمهایی که برای پنهان کردن احساسشان خودشان را تحت فشار قرار میدهند مانند یک وسیلهی هستند که سیماش قطع شدهاست. به پریز برق متصل نیستند، برای همین نمیتوانند انرژی دریافت کنند و از آن برای به انجام رساندن یک وظیفه استفاده کنند.
در یک پژوهش مقایسهای روی مردان و زنان، دانشمندان ارتباط افسردگی را با هیجانهای سرکوبشده بررسی کردند، “مردان سرکوب کردن هیجان را بیشتر از زنان گزارش کردند و زنان دلایل غمانگیز بیشتری را گزارش کردند. با این حال سرکوب کردن هیجان فقط در مردان با افسردگی ارتباط داشت، نه زنان.
آیا نشان دادن هیجان از افسردگی جلوگیری میکند؟ پژوهشگران از تمام عوامل مربوط به افسردگی مطمئن نیستند، اما سرکوب هیجان میتواند یکی از آنها باشد. زنان هیجانهایشان را نشان میدهند و آزادانه دربارهی احساساتشان صحبت میکنند در حالی که مردان برای پنهان کردن نمودهای هیجانی از نظر اجتماعی احساس فشار میکنند تا هیجانهایشان را سرکوب کنند.
۲. خواب ناآرام
اختلالات خواب مانند بیخوابی، خوابگردی، و خوابهای آشفته میتواند نشانهی هیجانهای سرکوبشده باشد. مغزتان سعی میکند جزییات مشکل روانشناختیای را درگیرش هستید برطرف کند، اما شما وادارش میکنید بدون کمکتان این کار را بکند.
هنگامی که در خواب هستید، خاطرات پردازش و ذخیره میشوند. اما وقتی با هیجانهایتان کنار نمیآیید، مغزتان در شب تلاش میکند هیجانها را بدون کمک شما سامان دهد. انگار مغزتان میگوید: “بسیار خوب، ما از این خاطره غمگین هستیم، اما تصمیم گرفتهایم نشان ندهیم که غمگین هستیم، بنابراین این خاطره را کجا بگنجانم که دیده نشود؟”
۳. کشمکش در روابطتان
وقتی شریک عشقیتان نمیتواند بگوید شما شاد هستید یا غمگین، یا عصبانی، یا ترسیده ممکن است این عدم اطمینان او را مشوش کند. شاید او فقدان هیجان شما را با خشم پاسخ دهد.
یک رابطهی سالم مستلزم نشان دادن هیجانهای عشق، توجه، و نگرانی است.
پژوهشی در مجلهی روانشناسی شخصیت و اجتماعی حاکی از آن است که “سرکوب هیجانهای شما برای شریک عشقیتان که فداکاری کردهاست به بهایی هیجانی به همراه خواهدداشت.” این یعنی هنگامی که شریک عشقیتان برای رابطهتان فداکاری میکند، اگر نتوانید دربارهی هیجانهایتان صحبت کنید، این ناتوانی منجر سلامت هیجانی ضعیف در فردی میشود که فداکاری کردهاست.
همچنین پژوهشگران پی بردهاند سرکوب هیجانها با کاهش سلامت هیجانی و پایین آمدن کیفیت رابطه بر اساس گزارش زوجها همراه است. سرکوب هیجانی با افکاری دربارهی جدا شدن از یک شریک احساسی نیز همراه است.
۴. عدم تعهد در محل کار
در حالت خوشبینانه مدیرتان به شما اجازه میدهد دربارهی تغییرات کار که شما را تحتالشعاع قرار میدهد، هیجانهایتان را نشان دهید، در غیر اینصورت، ممکن است ناراحتی چشمگیری را در محل کارتان تجربه کنید. وقتی کارکنان هیجانهایشان را در محل کار سرکوب میکنند، نسبت به کار کمتر احساس تعهد میکنند، استرسشان بیشتر میشود، ضربان قلبشان بالا میرود، میزان اضطرابشان بیشتر میشود، و در کل نسبت به کارکنانی که فرصت بیرون ریختن ناراحتیهایشان را دارند، کمتر احساس سلامت روانشناختی میکنند.
۵. خیلی احساس خستگی میکنید
سرکوب هیجانها انرژی ذهنیتان را میگیرد، برای همین ممکن است بیشتر از معمول خودتان را خسته بیابید. یک نشانهی شایع دیگر از سرکوب هیجانها خستگی مفرط ذهنی، مغز مهآلود، یا تفکر غیرمتمرکز است.
اگر مغزتان مکررا قفل میکند، هیجانهای سرکوبشده را در خودتان بررسی کنید. از خودتان بپرسید آیا هرگونه، خشم، ترس، یا غصهی سرکوبشده دارید که با آن کنار نیامده باشید یا نه.
سعی کنید احساساتتان را بنویسید، دربارهی آن با یک دوست مطمئن صحبت کنید یا یک مشاور معتبر پیدا کنید تا روی آن کار کنید. شما میتوانید مشاورها را در اینترنت پیدا کنید، از طریق خدمات مشاوره مکاتبهای یا حضوری مشاوره بگیرید. حتی افزارههایی (اپلیکیشنهایی) وجود دارد که میتوانید برای پیگری هیجانهایتان از آنها استفاده کنید.
۶. حتی هیجانهای قویتری را احساس میکنید
مسدود کردن هیجانها میتواند منجر به آن شود که حتی هیجانهای قویتری را احساس کنید. مثلا، اگر دارید غصه را سرکوب میکنید و یک اتفاق غمانگیز دیگر برایتان رخ میدهد، احتمالا واکنشتان قویتر از واکنشی خواهدبود که بدون هیجان پنهان اضافی نشان میدهید.
۷. دوستیهای نزدیک کمتر
سرکوب هیجانها با تغییر حالات چهره و زبان بدن نوعی فریب است. آدمهای زیرک و تیزبین هنگامی که دیگران واکنشهای هیجانیشان را پنهان میکنند، متوجه میشوند اشکالی در کار است. این میتواند آدمها را از برقراری ارتباط نزدیک با شما بازدارد.
وقتی ما از فریب دیگران، مانند هیجانهای پنهان، آگاه میشویم، از چیزهای دیگری که ممکن است آن شخص از ما پنهان کردهباشد میترسیم. آدمهایی که هیجانهایشان را سرکوب میکنند دوستداشتنی نیستند.