راز موفقیت سرمایهگذاران موفق بازارهای مالی در چیست؟
کسب ثروت در بازارهای مالی به فاکتورهای بسیاری وابسته است اما مهمترین فاکتور در این زمینه، استفاده از دانش اقتصاد کلان با کاربرد در معاملاتِ بازارهای مالی همچون بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال، طلا و … است. اقتصاد کلان، دانشی است که به بررسی سلامت اقتصادی یک کشور در سطح کلی میپردازد. بررسی اقتصاد و متغیرهای آن در سطح کلی میتواند نکات طلایی بسیاری در اختیار سرمایهگذاران قرار دهد.
برای اینکه به یک سرمایهگذار موفق تبدیل شوید، لازم نیست فرمولها و مسائل پیچیده اقتصاد کلان را یاد بگیرید. تنها کافی است با استفاده از آموزش اقتصاد کلان از ابتدایی تا پیشرفته خود را برای کسب سود از بازارهای مالی داخلی و بینالمللی آماده کنید. در این آموزش، موضوعات مهمی همچون تولید ناخالص داخلی و ملی (GDP و GNP)، سیاستهای پولی و مالی، تاثیر تورم و حجم پول بر بازارهای مالی، تغییرات نرخ بهره و نحوه تاثیرگذاری آن بر بازارهای بورس، طلا، فارکس و …، ارتباط کسری بودجه و تورم، نقش انتظارات تورمی در رشد و افول بازارهای مالی و سایر متغیرهای اقتصادی با هدف کسب بازدهی بالا از سرمایهگذاری پوشش داده شدهاند.
در ادامه به منظور درک بهتر اقتصاد کلان و تاثیر آن بر سرمایهگذاری در انواع بازارها به شرح برخی از مهمترین متغیرهای اقتصاد کلان میپردازیم.
۱- تولید ناخالص داخلی (GDP) و تاثیر آن بر بازار بورس
تولید ناخالص داخلی که با حروف اختصاری GDP نمایش داده میشود، ارزش پولیِ تمام کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور، در یک بازه زمانی معین را نشان میدهد. GDP یکی از مهمترین متغیرهای اقتصاد کلان است که سرمایهگذاران موفق در کنار سایر متغیرها، تغییرات آن را دنبال میکنند. تولید ناخالص داخلی، نمای سریعی از میزان سلامت اقتصادی یک کشور نشان میدهد. اگر میزان GDP در دورههای پیاپی کاهش یابد، احتمالا اقتصاد وارد فاز رکود رشده اما برعکس، اگر GDP افزایش پیدا کند، احتمالا اقتصاد در حال رونق است. از آنجایی که اقتصاد کلان، دانشی است که باید متغیرهای آن را در کنار هم تحلیل کرد، از واژه احتمالا استفاده میکنیم چون در این مورد، صرفا برای درک بهتر مطلب، از فاکتور GDP به تنهایی و بدون در نظر گرفتن سایر متغیرها استفاده میکنیم.
بیایید نگاهی به بازار بورس و سرمایهگذاران اقتصاددانی بیندازیم که از اقتصاد کلان برای سرمایهگذاری استفاده میکنند. فرض کنید GDP در حال کاهش و اقتصاد در حالت افول یا منقبض شدن است. در چنین شرایطی، شرکتهای بورسی که بخش اعظمی از تولید کالاها و خدمات یک کشور (همانهایی که در مجموع، میزان GDP را تعیین میکنند) را بر عهده دارند، با کاهش تولید خود، حاشیه سود کمتری برای سرمایهگذاران فراهم میکنند. سرمایهگذاران حرفهای به محض اینکه با کاهش GDP و سایر متغیرهای مرتبط روبهرو میشوند، سرمایه خود را از بازار بورس خارج کرده یا میزان آن را کاهش میدهند. برعکس این شرایط در زمان رونق اقتصادی اتفاق افتاده و بازار سهام را دچار رشد میکند.
۲- تاثیر تورم بر بازارهای طلا و بورس
تورم یکی دیگر از مهمترین فاکتورهای اقتصاد کلان است که سرمایهگذاری افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. تورم که با شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) اندازهگیری میشود، متوسط قیمت کالاها و خدمات را در یک بازه زمانی نشان میدهد. به زبان ساده میتوان گفت، افزایش تورم منجر به کاهش قدرت خرید افراد یک کشور میشود.
با افزایش تورم، طلا به عنوان یک دارایی ضد تورم دچار رشد میشود اما اغلب سهامها دچار افت قیمت میشوند. با این حال، در صورتی که سرعت رشد تورم کاهش یافته یا میزان آن شروع به کمتر شدن کند، خرید سهامهایی با ارزش ذاتی بالا و قیمت پایین، برای سرمایهگذاری در چنین شرایطی مناسب هستند. نکته مهم دیگری که باید در این زمینه به آن اشاره کنیم، سیاستهای پولی بانک مرکزی برای کنترل تورم است. در واقع، همان طور که پیشتر اشاره شد، تحلیل اقتصاد با تحلیل جمعی متغیرها صورت میگیرد نه تحلیلِ تکی.
۳- تاثیر سیاستهای پولی بر سرمایهگذاری
بانک مرکزی این اختیار را دارد که برای کنترل و کاهش تورم، مجموعه اقداماتی را به کار بگیرد که به آنها سیاستهای پولی انقباضی گفته میشود. یکی از این سیاستها، افزایش نرخ بهره به منظور کاهش نرخ تورم است. هنگامی که بانکها نرخ بهره را افزایش میدهند، تمایل مردم به پسانداز پول در بانکها بیشتر میشود. بنابراین سرمایه زیادی که میتوانست در بازارهای مالی به کار گرفته شود، به سمت بانکها منتقل میشود. علاوه بر این، میزان مصرف کالاها و خدمات توسط مردم کاهش پیدا میکند چراکه آنها بخش زیادی از پول خود را در بانک سپردهگذاری کردهاند.
پر واضح است که در چنین شرایطی جذابیت بازارهای طلا و بورس کاهش مییابد. در طرف مقابل، خرید اوراق قرضه (اوراق بدهی در ایران) طرفدار پیدا میکند. چراکه سرمایهگذاران نرخ بهره بالا و سود مطمئن این اوراق را ترجیح میدهند. البته همیشه سیاست افزایش نرخ بهره منجر به کنترل تورم نمیشود چون ممکن است سایر متغیرهای تورم زا همچون نقدینگی (عرضه پول) یا چاپ پول همچنان در حال افزایش باشند.
به عنوان مثال، اگر بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش دهد اما همچنان سرعت چاپ پول را در کشور افزایش دهد، نقدینگی افزایش پیدا میکند. در چنین شرایطی، مردم که حالا پول بیشتری در اختیار دارند، کالاهای بیشتری خریداری و مصرف میکنند. در نتیجه، با مصرف و تقاضای بیشتر، قیمتها نیز افزایش پیدا میکند. افزایش قیمتها نیز مسئلهای است که موجب افزایش تورم میشود.
بررسی سایر فاکتورهای موفقیت در بازارهای مالی
به جز تسلط به اقتصاد کلان، سرمایهگذاران باید سایر مواردی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم را نیز در نظر داشته باشند:
- برای موفقیت در سرمایهگذاری، باید چشمانداز بلندمدت داشته باشید.
- از یک استراتژی سرمایهگذاری موفق استفاده کنید.
- صرفا در یک بازار سرمایهگذاری نکنید؛ پرتفوی سرمایهگذاری خود را متنوع کنید.
- بخشی از زمان خود را صرف بررسی تغییرات متغیرهای اقتصاد کلان کنید.
- سرمایه خود را به شکلی مدیریت کنید که هم در زمان رکود و هم در زمان رونق، سود به دست بیاورید.
- تاثیر اخبار سیاسی بر بازارهای مالی را در نظر داشته باشید.
- خود را به بازارهای داخلی محدود نکنید؛ با یادگیری اقتصاد کلان میتوانید در بازارهای جهانی نیز فعال باشید.