۵۰ راز جالب درباره استیو جابز و اپل که نمیدانستید
وقتی از استیو جابز سوال شد چرا نام شرکتاش را اپل گذاشته است، جواب داد: “زیرا در دفترچه تلفن قبل از کلمهی آتاری آمده است”. جابز قبل از تاسیس اپل برای آتاری کاری میکرد. او همچنین گفت سیب دوست دارد و مجبور بوده است تا ساعت ۵ آن روز اسمی انتخاب کند.
۲. چرا از شرکت خودش اخراج شد؟ همه میدانند که در ۱۹۸۵ استیو جابز از اپل اخراج شد. حتی برخی ممکن است بدانند که به خاطر بحث بین استیو و جان اسکالی، مدیرعامل اپل در آن زمان بوده است اما افراد کمی میدانند این اختلاف نظر دقیقا به چه دلیل بوده است. استیو جابز قصد داشت قیمت مکینتاش را کاهش دهد که در آن زمان عملکرد ضعیفی داشت و بخش زیادی از بودجهی تبلیغات اپل۲ را به مک اختصاص دهد. اسکالی مخالفت کرد. او معتقد بود که قیمت هیچ ربطی به فروش ضعیف مکینتاش ندارد بلکه دلیلش نرمافزار ضعیف آن است. اسکالی این مسئله را با هیات مدیرهی اپل در میان گذاشت که طرف مدیرعامل سابق پپسی را گرفتند و به این ترتیب جابز را اخراج کردند.
۳. ” من ترجیح میدهم هر چیز مزخرفی بفروشم ولی کامپیوتر نفروشم“. در اواسط دههی ۹۰، پس از شکست NEXT در طراحی یک کامپیوتر موفق، استیو جابز با چشمانداز ناامیدکنندهای برای فروش نرامافزار طراحی شدهی خود مواجه شد. دوستی به او گفت” استیو چرا فقط کامپیوتر نمیفروشی؟” و استیو جواب داد “ترجیح میدهم هر چیز مزخرفی بفروشم ولی کامپیوتر نه”.
۴. قبل از تاسیس اپل، استیو جابز و استیو وزنیاک جعبههای آبی دیجیتال ساخته و میفروختند، یک ابزار ۱۰۰ دلاری که میتوانست سیستمهای تلفنی را هک کند و به آنها اجازه میداد با هر شمارهای در در دنیا تماس بگیرند. یکی از نخستین تماسهای آنها با استفاده از جعبهی آبی به واتیکان بود و وزنیاک تظاهر کرد هنری کیسنجر بود و درخواست کردند با پاپ صحبت کنند. اما موفق نشدند.
۵. استیو جابز میگفت این که استیو وزنیاک، دوست و شریکش در تاسیس اپل، علارغم چندین هفته التماس او هرگز یک زبان BASIC ممیز شناور برای اپل ۲ نساخت، جزو رازهای زندگی اوست. وقتی وزنیاک این کار را قبول نکرد، جابز به مایکروسافت متوسل شد تا مجوز استفاده از BASIC بیل گیتس را بگیرد.
۶. در اوایل دههی ۸۰، استیو جابز سیستمهای Adobe را دید. او که تحت تاثیر فناوری آنها قرار گرفته بود، به یکی از موسسان Adobe به نام چارلز گشک پیشنهاد داد که شرکت را بخرد و آن را با اپل ادغام کند. گشک این پیشنهاد را رد کرد. اپل و Adobe رابطهی حرفهای خیلی خوبی با هم داشتند تا آن که استیو در اواخر دههی اول قرن ۲۱ تصمیم گرفت از دست دستگاههای موبایل Adobe’s Flash خلاص شود که از نظر اقتصادی بسیار موفق بودند.
۷. فیلم ” هرجا جز اینجا” با بازی ناتالی پورتمن و سوزان ساراندن به او تقدیم شد و بر اساس کتابی نوشتهی خواهرش مونا سیمپسون ساخته شد. ماجرای آن دربارهی مادر و دختری است که در بورلی هیلز به دنبال موفقیت هستند.
۸. او در روزهای جوانی الاسدی مصرف میکرد و از این کار پشیمان نبود. جابز در مصاحبهای میگوید تجربهی مواد مخدر یکی از دو یا سه مهمترین کاری است که در زندگیم انجام دادهام. همانطور که خود جابز گفته است، الاسدی احتمالا به رویکرد “متفاوت فکر کن” کمک کرده باشد که هنوز هم طرحهای اپل را در رقابت از بقیه پیش میاندازد.
۹. استیو جابز از سال ۱۹۹۷، سالی که مدیر اجرایی اپل شد، حقوق خود را ۱ دلار نگه داشت. او در ۲۰۰۷ دربارهی حقوقش این طور شوخی میکند: من سالی ۵۰ سنت میگیرم که سر کار حاضر شوم و ۵۰ سنت دیگر به عملکردم بستگی دارد.
۱۰. جابز از دانشگاه اخراج شد. پس از فارغالتحصیل شدن از دبیرستان هومستید در کوپرتینوی کالیفرنیا، برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه رید شد. او پیش از اخراج شدن فقط یک ترم را در دانشگاه گذراند. با این حال طی ۱۸ ماه بعد در کلاسهایی که علاقه داشت شرکت کرد.
۱۱. استیو جابز از نظر بیولوژیکی نیمه سوری است. او به فرزندخواندگی گرفته شده بود و نام پدر واقعیش عبدلفتاح جندالی است. مادر واقعیش جوآن کارول امریکایی است. با این حال پدرش از ازدواج سر باز زد و به این ترتیب استیو به فرزندی گرفته شد.
۱۲. والدینش دو دانشجوی فارغالتحصیل بودند که احتمالا آمادگی بچهدار شدن را نداشتند و او را به به مراکز فرزندخواندگی سپردند. یکی از شروطی که والدین واقعیش گذاشته بودند آن بود که توسط دو تحصیل کردهی دانشگاهی به فرزندخواندگی گرفته شود. والدین جدید او کلارا و پل جابز بودند.
۱۳. والدین واقعیاش فرزند دیگری به دنیا آوردند، مونا سیمپسون، که بعدها با او ملاقات کرد و باهم در تماس بودند.
۱۴. جابز pescetarian بود یعنی به جز ماهی گوشت دیگری نمیخورد.
۱۵. جابز به استیو وزنیاک دروغ گفت. پس از شروع کار در آتاری، قرار بود دستمزدشان را نصف کنند. آتاری به جابز ۵۰۰۰ دلار داد. او به وزنیاک گفت ۷۰۰ دلار گرفته است و به این ترتیب وزنیاک ۳۵۰ دلار به خانه برد.
۱۶. در سن ۱۲ سالگی از ویلیام هیولت، یکی از موسسان هیولتپاکارد خواست برای تکمیل یک پروژهی مدرسهای به او مقداری کار بدهد. هیولت کارآموزی در شرکتاش را پیشنهاد داد.
۱۷. جابز در دبیرستان با استیو وزنیاک، شریکش در تاسیس اپل، آشنا شد و در آن زمان جابز ۱۳ سال و وزنیاک ۱۸ سال داشت.
۱۸. استیو در روزهایی هیپی بودنش رابطهی کوتاهی با جوآن بوآز خوانندهی محلی داشت. با این حال متاسفانه بوآز او را به خاطر موسیقیدان محبوبش باب دیلن ترک کرد.
۱۹. نام کاملش استیون پل جابز است.
۲۰. ” پولمان را از دست خواهیم داد اما حداقل یک شرکت داشتهایم”. ممکن است به اشتباه تصور کنید در زمان خلق اپل، یکی از دو بزرگترین شرکت دنیا، بنیانگذاران آن آیندهنگرانی خارقالعاده محکوم به موفقیت بودند و دنیا را با محصولاتشان تغییر دادند. قطعا در مورد اپل این چنین نبود. در حقیقت، هم استیو جایز و هم استیو وزنیاک کاملا از عدم امکان موفقیتشان مطمئن بودند. وزنیاک گفت ” پولی که سرمایهگذاری کردهایم را دوباره پس نمیگیریم”. جابز هم جواب داد ” پولمان را از دست خواهیم داد اما حداقل میتوانیم بگوییم یک شرکت داشتهایم.”
۲۱. “بیایید پورشههایمان را قایم کنیم“. در یکی از روزهای اوایل دههی ۹۰، وقتی قرار بود یک سرمایهدار از NEXT بازدید کند، استیو به سمت پارکینگ دوید تا خودروی پورشهاش را از دید پنهان کند و کارمندش رندی آدامز نیز همین کار را کرد. جابز گفت “اگر پورشههایمان را ببیند ممکن است فکر کند پول کافی داریم.”
۲۲. وقتی در اواسط دههی ۹۰ به اپل بازگشت، نخستین کامپیوترها، ماشینها، و طرحهای اپل را به دانشگاه استنفورد اهدا کرد. او با این کار فضا را برای طرحهای جدیدتر باز کرد. این روش او برای فراموش کردن گذشته و در آغوش گرفتن آیندهی این شرکت بود که در آن زمان با مشکل مواجه بود.
۲۳. به دنبال موفقیت جابز در اپل ۲ و پس از آن IPO، یکی از مهندسان اپل به استیو جابز گفت اگر سهامش را تطبیق میدهد آن را به یک کارمند دیگر بدهد. جابز جواب داد: بله، آن را تطبیق میدهم. من به تو صفر میدهم و تو هم به او صفر میدهی.
۲۴. مذهب او آیین ذن بودا بود. او برای مراقبه به هند رفت و یک روش زندگی سادهتر را آموخت.
۲۵. او ازدواجش را بسیار خصوصی میدانست. همسرش لورن پاول جابز بود و در ۱۸ مارس ۱۹۹۱ در پارک ملی یوسیمیتی با او ازدواج کرد.
۲۶. همسرش فارغ التحصیل رشتهی مدیریت بازرگانی از دانشگاه استنفورد بود و به خاطر حضور فعالانه در انجمنهای غیرانتفاعی توسط رییسجمهوری اوباما به عنوان یکی از اعضای شورای کاخ سفید برای راهکارهای جامعه انتخاب شده بود.
۲۷. علارغم کار همسرش در بخش غیرانتفاعی، جابز به خاطر امور خیریه معروف نبود. در نخستین روزهای تاسیس اپل، جابز تمام برنامههای انساندوستانهی شرکت را کاهش داد و ” گفت صبر کنید تا سود کسب کنیم“. اگرچه آنها هرگز برنامههایشان را دوباره آغاز نکردند، اما ممکن است به صورت ناشناس کمک کرده باشند.
۲۸. جابز پدری نخستین فرزندش را رد و ادعا کرد عقیم است. مادر این فرزند مجبور بود ابتدا با استفاده از چکهای سازمان رفاه این فرزند را بزرگ کند. این فرزند همان دختر جابز به نام لیزا است.
۲۹. جابز به عنوان ادای دین به دخترش، کامپیوتر اپل ۳ را لیزا نامید. نام مادر این دختر، کریس آن برنان است.
۳۰. هیجانی که از باز کردن جعبهی یک محصول تازهی اپل احساس میکنید، اتفاقی نیست. جابز به بستهبندی آنها علاقهی زیادی داشت و گروهی در این شرکت با وسواس جعبهها را باز میکنند تا پاسخ عاطفی درست را از آنها بگیرند.
۳۱. اپل سه بنیانگذار داشت، نه دو نفر. این شرکت در سال ۱۹۷۶ توسط جابز، استیو وزنیاک و رونالد وین تاسیس شد.
۳۲. نخستین لوگوی اپل توسط رونالد وین کشیده شد که توافقنامهی اصلی شراکت و دفترچهی راهنمای کامپیوتر اپل ۱ را نیز نوشته بود. متاسفانه او تنها پس از دو هفته شراکت، ۱۰٪ سهم خود را فقط به ازای ۸۰۰ دلار فروخت.
۳۳. جابز نمیخواست محصولات شرکت با رنگ سفید ارائه شوند. با این حال، پس از آنکه جاناتان ایو طراح به او رنگ ”خاکستری ماه“ را نشان داد، متقاعد شد.
۳۴. استیو وزنیاک در سال ۱۹۸۷ استخدام تمام وقت خود را پایان داد. با این وجود هنوز کارمند رسمی اپل است و برآورد میشود سالانه ۱۲۰۰۰۰ دلار دستمزد دریافت میکند.
۳۵. جابز در سال ۱۹۸۶ استودیوهای فیلمسازی پیکسار را از جرج لوکاس خریداری کرد.
۳۶. جابز در ۱۹۷۲ وارد دانشگاه رید در اورگان پورتلند شد.
۳۷. زمانی که در آتاری کار میکرد، جابز در واقع به خاطر عدم رعایت بهداشت یا این چیزها شیفت شب بود. گفته میشود او هرگز حمام نمیکرد و با پای برهنه در دفتر راه میرفت.
۳۸. جابز هرگز از پلاک خودرو روی مرسدس SL۵۵ AMG نقرهای که سوار میشد استفاده نمیکرد.
۳۹. همیشه در محوطهی پارکینگ معلولین پارک میکرد.
۴۰. نمره متوسط استیو جابز ۲.۶۵ است که بسیار معمولی است. جابز هرگز خود را یک دانشجوی خوب نمیدانست و ترجیح میداد به روشهای متفاوتی یاد بگیرد و چندان از شالودهی مدارس و دانشگاهها لذت نمیبرد.
۴۱. امضای استیو جابز درون هر مکینتاش وجود دارد. جابز تیم خود را وادار کرد یک برگه را امضا کنند و آن را به الگویی برای ساخت یک پلاک فلزی تبدیل کرد که درون تمام کامپیوترهای مکینتاش قرار میگرفت.
۴۲. توجه او به جزییات مثل هیچ کس دیگری نبود. یک روز یکشنبه او دیوانهوار با یک مهندس گوگل تماسی اضطراری گرفت: حرف O آنها کمی کج بود!
۴۳. سرگئی برین و لری پیج بنیانگزاران گوگل، پس از مشاهدهی ظرفیت شرکت اپل، جابز را مانند یک الگو و معلم خود میدانستند.
۴۴. جابز از اریک اشمیت، انتخاب نهایی شرکت به عنوان مدیرعامل، و یکی از اعضای هیات مدیرهی اپل عصبانی بود.
۴۵. پس از آنکه کارآموزان سابق جابز در گوگل وارد بازار تلفن و ابزارهای اندرویدی شدند، احساس میکرد به او خیانت شده است. او ”گفت اپل به کار جستوجو وارد نشد، پس چرا گوگل وارد کار تلفن شد؟“
۴۶. جابز اعتقاد داشت گوگل برخی از ویژگیهای آیفون را دزدیده است و تصمیم گرفت تولید و توسعهی آیپد را به عنوان یک راز از اشمیت مخفی نگه دارد.
۴۷. لوگوی اپل روی لپتاپهای قدیمیتر به صورت وارونه حک شده بود. اشتباهی در کار نبود، فقط یک تصمیم کاربردوستانه بود.
۴۸. اپل ۱ نخستین کامپیوتر شرکت بود و ۶۶۶.۶۶ دلار قیمتگذاری شده بود. استیو وزنیاک بدون درک معانی شیطانی آن را قیمتگذاری کرده بود و به جای آنکه قیمت آن را یک سوم ارزش عمده یعنی ۵۰۰ دلار بگذارد، ترجیح داده بود یک رقم خاص را تکرار کند زیرا تایپ آن آسانتر بود.
۴۹. کامپیوتر مکینتاش اپل به نام یک سیب واقعی نامگذاری شد که مکینتاش نام دارد، زیرا سیب مورد علاقهی جف راسکین (یکی از کارمندان اپل که روی پروژهی مکینتاش کار میکرد) بود.
۵۰. پس از پایان یک نبرد طولانی با سرطان، آخرین کلمات جابز چنین بود” اوه واو. اوه واو. اوه واو”. در حالیکه به پشت شانههای یکی از اعضای خانوادهاش نگاه میکرد. مونا سیمپسون اینها را در مدیحهای فاش کرد که در نیویورک تایمز منتشر شد.