25 خوش شانس ترین آدم دنیا و ماجرای عجیب آنها را بشناسید
معرفی ۲۵ خوش شانسترین آدم دنیا ! این فهرست، برندگان قرعهکشیها، افرادی که مرگ را بازی دادند و حتی شکارچیان گنج که اکتشافات باورنکردنی داشتهاند را شامل میشود! البته، شما همیشه نمیتوانید خوش شانس باشید، اما به نظر میرسد بعضی از آدمها درست زیر ستارهی شانس متولد شدهاند. البته این منصفانه نیست، اما به هر حال واقعیت دارد. خواه آن را قسمت بنامید و خواه آن را سرنوشت خطاب کنید، به هر حال بعضی آدمها موفقیتهای عجیب و غریبی کسب میکنند. برخی از این داستانها به حدی باورنکردنی هستند که احتمالا آنها را باور نخواهید کرد. این نمونههای بینظیر خوش شانسی را در این نوشتار خواهید دید! با ما همراه باشید.
۲۵. آدولف ساکس
ساکس که در سال ۱۸۱۴ متولد شد، چندین بار از آغوش مرگ جان سالم به در برد. او در طول دوران کودکی از طبقهی سوم سقوط کرد و سرش به سنگ خورد، یک کاسه اسید سولفوریک نوشید، یک سوزن بلعید، توسط باروت مشتعل سوخت، داخل یک تابهی به شدت داغ افتاد، نزدیک بود در رودخانه غرق شود، یک قلوه سنگ روی سرش خورد و چندین بار در محاصرهی مبلمانی قرار گرفت که به تازگی جلا داده شده بود (گاز متصاعد شده از مواد مخصوص جلا به راحتی میتوانست او را بکشد).
اوضاع به حدی وخیم بود که بنا بر گفتهها، مادرش احساس میکرد “او کودکی است که به بدشانسی محکوم شدهاست؛ و قطعا زنده نخواهد ماند.» اما زنده ماند. آدولف ساکس سازندهی ساکسیفون است و جان سالم به در بردن او یا خوش شانسیاش سبب شده که جهان موسیقی تغییر زیبایی را تجربه کند!
۲۴. یورگوس کنتروتاس و اولیور ووتیر
این یک مورد، حضور در زمان و مکان مناسب را نشان میدهد. کنتروتاس یک کشاورز لاغر و نحیف در جزیرهی میلوس بود که افسر فرانسوی ووتیر توقفی در آن داشت. ووتیر که میدید کنتروتاس برای مزرعهاش سنگ جمع میکند، ناگهان شوکه شد. آنچه کنتروتاس کشف کرد، مجسمهای زیبا بود، مجسمهی معروف ونوس میلوی یونان باستان.
اگرچه به نظر نمیرسد که آن دو در نتیجهی این کشف به ثروت رسیده باشند، اما از میان تمام سنگهایی که پیدا میشوند، کنتراتوس عالیترین را پیدا کرد!
۲۳. پاول، پتکو و میکایل دیکوف
این سه برادر در بلغارستان به دنبال خاک رس حفاری میکردند و چیزی بسیار فراتر از حد انتظارشان یافتند. گنجینهای از اقلام ساخته شده از طلا که قدمتشان به قرن چهارم قبل از میلاد مسیح بازمیگشت. با داشتن بیش از ۵۸۰۰ گرم طلا، یافتهی آنها ارزشی بسیار بالا داشت.
۲۲. قوطی پر از طلا
یک زن و شوهر در کالیفرنیا سگشان را برای پیادهروی بیرون برده بودند که یک قوطی پیدا کردند. هنگامی که آنها قوطی را به خانه بردند، متوجه شدند که پر از تکههای طلا است. آنها به همان جایی که قوطی را پیدا کرده بودند برگشتند و در نهایت هشت قوطی را با بیش از ۱۴۰۰ سکهی نادر طلا پیدا کردند. ارزش تخمینی این گنج حدود ۱۰ میلیون دلار است!
۲۱. تسوتوما یاماگوچی
تسوتوما در سال ۱۹۴۵ هنگامی که حملهی هستهای رخ داد، در هیروشیما کار میکرد اما خوش شانس بود و زنده ماند. او کمی بعد از بمباران هستهای ژاپن به خانهاش در ناکازاکی رفت و در روز ۹ اوت همان روز که این شهر تحت حمله هستهای قرار گرفت، به محل کارش بازگشت. تستوما پس از آنکه از هر دوی این بمابارانها جان سالم به در برد، به یکی از حامیان خلع سلاح هستهای تبدیل شد.
۲۰. جولیان کوپکه
جولیان کوپکه تنها بازمانده از ۹۲ مسافر و خدمهی پرواز است که از سقوط سال ۱۹۷۱ هواپیمایی در جنگلهای پرو جان سالم به در برد. او نه روز سرگردان بود تا اینکه موفق شد نجات پیدا کند.
۱۹. کوین هیلیر
همهی ما شکارچیان گنج را دیدهایم که با استفاده از گنجیابها به امید پیدا کردن چیز خاصی به ساحل میروند. در سال ۱۹۸۰، کوین هیلیر بزرگترین کشف طلای خود را با یک فلزیاب کشف کرد. این گنج بیش از یک میلیون دلار ارزش دارد!
۱۸. بیل مورگان
قضاوت اینکه آیا تجربهی نجات یافتن از مرگ شیرینتر است یا، برنده شدن در قرعهکشی کار بسیار دشواری است، اما بیل مورگان هر دو خوش شانسی را داشتهاست!
یک کامیون به مورگان زد و او به مدت بیش از ۱۴ دقیقه مرده بود، اما به گونهای توانست زنده بماند. اگر چه قلب او دوباره شروع به تپیدن کرد، اما مدتی در کما بود و پیشبینی میشد که دیگر نمیتواند مثل یک آدم عادی زندگی کند. خانوادهاش دیگر امید نداشتند که او به زندگی برگردد، اما بعد از ۱۲ روز، مورگان به هوش آمد و جالب اینکه دچار هیچ گونه آسیب مغزی نشده بود. زمانی که دوباره توانست روی پاهای خودش بایستد، یک بلیط بختآزمایی خرید و یک ماشین جدید برنده شد! اما خوب خوش شانسی مورگان به همین نقطه ختم نشد. هنگامی که خبرنگاران تلویزیون از داستان او مطلع شدند، او را دعوت کردند تا یک کارت دیگر بخرد و باز هم شانس خود را امتحان کند. این بار مورگان ۲۵۰ هزار دلار برنده شد!
۱۷. مایکل اسپارکس
اسپارکس زمانی که در یک بازارچهی خیریه در نشویل، تنسی خرید میکرد، برای خرید یک کپی از اعلامیهی استقلال مبلغ ۲.۴۸ دلار پرداخت کرد. این نسخه به دلیل گذشت زمان زرد شده بود، اما زمانی که اسپارکس دقیقتر آن را بررسی کرد، متوجه شد که این نسخه یکی از تنها ۳۵ نسخهای است که در سال ۱۸۲۳ تهیه شده بود. این سند تقریبا به مبلغ نیم میلیون دلار فروخته شد! چی از این بهتر!
۱۶. اندرو جکسون
اندرو جکسون دو بار خوش شانسی آورد. کسی که میتوانست به قاتل او تبدیل شود به او شلیک کرد اما اسلحه درست عمل نکرد. جکسون در یک مبارزه از خود دفاع کرد و مرد این بار یک اسلحهی دیگر کشید. جالب است که این یکی اسلحه هم درست کار نکرد! چیزی که در این داستان بر خوش شانسی اندرو صحه میگذارد این است که پس از امتحان کردن هر دو اسلحه، هر دوی آنها در همان اولین تلاش به درستی شلیک کردند. احتمال این که هر دو سلاح به طور ناگهانی اشتباه کنند، فقط یک در ۱۲۵ هزار بود.
۱۵. محمد بشیر عبدالخدا
محمد بشیر عبدالخدا در سال ۲۰۱۶ داشت از فرودگاه بینالمللی دبی خارج میشد و قبل از اینکه فرودگاه را ترک کند، بلیط قرعهکشی میلیونر هزارهی دیوتی فری دبی را خریداری کرد. در سفر بازگشت به خانه، هواپیمای او دچار حادثه شده و مجبور شد یک فرود اضطراری داشته باشد. او و مسافران دیگر به طرز معجزهآسایی قبل از اینکه هواپیما آتش بگیرد خارج شدند. حالا این خوش شانسی به کنار، او بعدا متوجه شد که بلیط قرعهکشی که او قبل از حادثه خریداری کرده بود برنده شده و به این ترتیب او هم جان سالم به در برد و هم میلیونر شد!
۱۴. فرین سلاك
فرین سلاک نیز یکی از آن کسانی است که از چنگال مرگ فرار کردهاست! او از قطاری که به دریاچه سقوط کرد، چندین تصادف اتومبیل و یک اتوبوسی که از جاده به داخل رودخانه منحرف شد نجرات پیدا کرد . او حتی یک بار به خودش شلیک کرد اما زنده ماند و یک بار هم از یک هواپیما بیرون افتاد و در تل یونجه فرود آمد و باز هم زنده ماند. هرچند این موارد به نوعی نشان میدهند که آقای سلاک، هم خوش شانسترین و هم بدسانشترین آدم است، اما او بعدها در یک قرعهکشی حدود یک میلیون دلار برنده شد و به این ترتیب کفهی ترازوی خوش شانسی برای او سنگینتر شد.
۱۳. تیموتی دکستر
دکستر یک کارآفرین در قرن ۱۸ بود. گرچه روشهایش با پولسازی همراستا نبود، اما چندین بار موفق شد. او واحد پولی را که دیگر استفاده نمیشد (ارزانتر از ارزش اصلیاش) خریداری کرد و این پول دوباره به گردش افتاد. او یک بار وارد کار فروش گرمکنندهی تختخواب شد و وقتی آنها فروش نرفتند، نام آنها را ملاقه گذاشت و قفسهها به سرعت خالی شدند!
یکی از بزرگترین خوش شانسیهای او زمانی بود که قصد داشت زغال سنگ را در مکانی به فروش برساند که خود به میزان فراوانی از این ماده داشت. وقتی دکستر و زغال سنگ او به این مکان رسیدند، معادن زغال سنگ موجود در اعتصاب بودند و تمام بار او فروش رفت. اگر خودش قرار بود همه چیز را زمانبندی کند، مطمئنا نمیتوانست اینقدر خوش شانس باشد!
۱۲. المر شروین
در سال ۱۹۸۹، المر شروین با یک اسلات ماشین در لاس وگاس ۴.۶ میلیون دلار به دست آورد. او در سال ۲۰۰۵ با همین دستگاه ۲۱ میلیون دلار دیگر هم برنده شد!
۱۱. کریس دادی و مایکل بنسون
هنگامی که آنها با هلیکوپتر در حال پرواز بودند، وسیله از کار افتاد و سقوط کرد. جان سالم به در بردن از چنین حادثهای خود به تنهایی غیر ممکن بود. با این حال، بادی و بنسون در یک آتشفشان فعال در هاوایی سقوط کردند. آنها قبل از اینکه نجات پیدا کنند، دو روز در اطراف گدازه و گازهای مضر احاطه شده بودند!
۱۰. ژان برنادوت
ژان برنادوت پسر یک وکیل فرانسوی است که بعدا تبدیل به پادشاه کارل چهاردهم ژان سوئد و پادشاه کارل سوم ژان نروژ شد. احتمالا میتوانید تصور کنید که اتفاقات زیادی به شیوههای مختلف باید رخ بدهد تا چنین چیزی میسر شود. برنادوت در جوانی برای خدمت وظیفه انتخاب شد و به سرعت در درجات ارتش ارتقاء یافت تا اینکه نهایتا ناپلئون در سال ۱۸۰۴ او را به عنوان مارشال امپراطوری انتخاب کرد. سوئد برای داشتن پادشاه آماده نبود و به نظر میرسد که مهربانی برنادوت با زندانیان سوئدی در انتخاب او به عنوان شاه نقش داشتهاست. دودمان برنادوت از آن زمان تا کنون پادشاهی سوئد را بر عهده داشتهاست.
در پایان، سرنوشت برنادوت چیزی بود که شما فقط در فیلمها میبینید! هیچ کس هرگز چنین شانسی نخواهد داشت، اینطور نیست؟
۹. جوآن گینتر
شانس برنده شدن در قرعهکشی همیشه دور و دست نیافتنی به نظر میرسد، اما انگار برای جوآن گینتر به راحتی رخ داد. باور نکردنی است اما او چهار بار برنده جوائز چند میلیون دلاری شده و در حال حاضر مجموع جوایز او ۲۰.۴ میلیون دلار است! بسیاری از افراد معتقدند که او به عنوان یک ریاضیدان، میداند که چگونه میتواند شانس خود را در بازی افزایش بدهد! به هر حال هر چه که باشد، او یکی از خوش شانس ترین آدمهای این روزگار است!
۸. اورلاندو بلوم
اورلاندو بلوم علاوه بر اینکه یک ستاره است، یک خوش شانسی دیگر هم داشته و آن اینکه از شکستن یک توده استخوان جان سالم به در بردهاست. بازوی چپ، پای چپ، مچ دست راست، پای راست و چند دندهی او شکستهاست. جمجهی اورلاندو سه بار ترک خورده، بینیاش در یک بازی راگبی شکست، و یک بار هم از یک بلندی سقوط کرد و کمرش شکست. او خیلی خوش شانس است که هنوز هم میتواند راه برود!
۷. روی سالیوان
تحت آسیب رعد و برق قرار گرفتن خود واقعهای غیر معمول است، اما روی سالیوان در طول ۳۵ سال در مجموع هفت بار دچار حملهی رعد و برق شد و از همهی آنها جان سالم به در برد. هر چند او هر بار کمی جراحت را تجربه کرد، اما در نهایت بنا بر گفتهها، عشق یک طرفه و نافرجام او بود که سبب شد در سال ۱۹۸۳ با خودکشی به زندگیاش پایان بدهد!
۶. یابندهی ۷ کارت بیسبال تای کاب
خانوادهای که ۷ کارت بیسبال تای کاب را در یک کیسهی کاغذی در اتاق زیر شیروانی خود کشف کردند، ترجیح میدهند ناشناس باقی بمانند و عجیب هم نیست. آنها حدود یک میلیون دلار را یک شبه به دست آوردند. پیدا کردن فقط یک کارت بیس بال تا این حد ارزشمند بسیار بعید است، حالا در نظر بگیرید که پیدا کردن هفت کارت قدیمی به طور همزمان چه میزان از خوش شانسی را میطلبد!
۵. نیچیرن
در اواخر قرن ۱۳ باورهای این راهب بودایی در نهایت موجب شد تا او به مرگ محکوم شود، اما در همان زمانی که جلاد میرفت که سرش را تناش جدا کند بود، یک نور روشن در آسمان او را کور کرد و از این رو نیچیرن جان سالم به در برد. بعدها، به دلیل وقایع عجیب و غریب، به جای اینکه اعدام شود، تبعید شد.
۴. رابرت هامیلتون
اگر شما یک قرعهکشی یک میلیون دلاری را برنده شوید، آیا بیشتر بازی میکنید؟ این دقیقا همان چیزی است که رابرت هامیلتون از ایندیاناپولیس، در سال ۲۰۱۴ انجام داد. پس از بردن یک میلیون دلار، همین بازی را دوباره انجام داد و باز هم یک میلیون دلار دیگر را به دست آورد. شانس برنده شدن در این بازی فقط یک در بیش از دو میلیون است!
۳. تئودور روزولت
سخنرانی ۸۴ دقیقهای تدی روزولت زندگیاش را نجات داد. این رئيس جمهور از یک ترور جان سالم به در برد، زیرا برگهّهای سخنرانی او (۵۰ صفحه) تا شده و در جیب مقابل سینهاش قرار داده شده بود. زمانی که مهاجم به سینهی روزولت شلیک کرد، گلوله به دلیل برگههایی که در جیبش بود، کند شده و به جای کشتن او، خیلی ساده قفسهی سینهاش را زخمی کرد. روزولت، با وجود شلیک، به سخنرانی گفتهی معروف خود را گفت: “طول میکشد تا یک گوزن از پا دربیاید”.
۲. دیوید گونزالز
گونزالز که به عنوان یک بازسازیکننده کار میکرد یک اکشن کمیک ۱، ۱۹۸۳ را پیدا کرد که با روزنامه در دیوار چپانده شده بود. این کتاب کمیک (مصور) اولین کتابی بود که سوپرمن را روی جلد داشت و ارزش آن بیش از ۱۰۰ هزار دلار بود!
۱. لنا پلسون
لنا پلسون، شانزده سال بعد از گم کردن حلقه عروسیاش، داشت سبزیجات را از باغچهاش میچید که چیزی بیش از آنچه انتظارش را داشت، به دست آورد. در آنجا، دور یک هویج، حلقهای بود که او سالها قبل گم کرده بود!