6 نکته درباره فرافکنی به عنوان یک سازوکار دفاعی

فرافکنی یک سازوکار دفاعی است که از طریق آن، آدم‌ها به منظور خودداری از پذیرش خصوصیات یا تکانه‌های غیرقابل‌قبول در وجودشان، به صورت ناخودآگاه، چنین خصوصیات یا تکانه‌‌هایی را به دیگران نسبت می‌دهند.

برای مثال، فردی که دیگران را با پرخاشگری به مضطرب بودن و نداشتن اعتماد به نفس متهم می‌کند، ممکن است این کار را به منظور خودداری از پذیرش این حقیقت انجام دهد که خودش نیز شاهد گرایش‌های مشابه‌ای در وجودش هست.

۱. منشاء فرافکنی

زیگموند فروید ایده‌ی سازوکار دفاعی را به عنوان بخشی از نظریه‌ی روانکاوی خود مطرح کرد. سازوکار دفاعی یک استراتژی ناخودآگاه است که آدم‌ها برای دفاع از ایگو یا خود در برابر خصوصیات فردی ناراحت‌کننده‌ای که در صورت پذیرفتن آگاهانه‌ی آن‌ها، دچار اضطراب می‌شوند، استفاده می‌کنند.

فروید ابتدا فرافکنی را به عنوان یکی از سازوکارهای متعدد دفاعی مطرح کرد که دخترش، آنا فروید، در کتاب خود تحت عنوان “‌ایگو و سازوکارهای دفاعی آن‌”‌ به تفصیل در موردشان صحبت کرده است.

۲. شروع فرافکنی

فرافکنی به درک درونی از درست و غلط بستگی دارد، و بنابراین، تا زمانی که وجدان فرد در طول دوره‌ی کودکی و نوجوانی شکل بگیرد، نمی‌توان از آن به عنوان یک سازوکار دفاعی استفاده کرد.

با وجود این، فرافکنی مسئله‌ای نسبتا ابتدایی تلقی می‌شود، زیرا بر اساس درک سیاه و سفیدی از خوب و بد شکل می‌گیرد. در نتیجه، مطالعات نشان داده‌اند، کودکان در سنین ابتدایی و در اواسط نوجوانی عمدتا از فرافکنی به عنوان یک سازوکار دفاعی استفاده می‌کنند، و در اواخر دوره‌ی نوجوانی، با شروع کاربرد سازوکارهای دفاعی بالغ‌تر و پخته‌تر، نظیر هم‌ذات‌پنداری – که بر اساس آن، فرد رفتار دیگران را درونی‌سازی و بازتولید می‌کند – کم‌تر به سراغ فرافکنی می‌روند.

این حقیقت که فرافکنی یک عمل ناپخته تلقی می‌شود، به این معنی نیست که بزرگسالان از آن استفاده نمی‌کنند. گاهی اوقات، بزرگسالان ناچار می‌شوند از چنین سازوکارهای دفاعی برای محافظت از خود در برابر تهدیدی علیه هویت فردی خود استفاده کنند. با وجود این، بزرگسالان در انتخاب نوع سازوکار دفاعی مورد استفاده‌شان با یکدیگر متفاوت هستند – برخی از آن‌ها دائما بر سازوکارهای دفاعی ناپخته تکیه می‌کنند و برخی دیگر نیز از سازوکارهای دفاعی پخته‌تر بهره‌ می‌گیرند.

نتایج یک پژوهش بر روی مردان نشان داده‌اند، وقتی آن‌ها غالبا از سازوکارهای دفاعی پخته‌تر استفاده می‌کنند، معمولا از لحاظ سلامت جسمی، نتایج حرفه‌ای، و رضایت از رابطه‌ی زناشویی در وضعیت بهتری قرار می‌گیرند. در همین حال، مطالعه‌ی دیگری بر روی افراد جوان نشان داد، کاربرد گسترده از فرافکنی به عنوان یک سازوکار دفاعی با سبک شخصیتی مشکوک و بسیار هوشیار در مردان و سبک شخصیتی اجتماعی، اعتمادگر، و به دور از افسردگی در زنان در ارتباط است.

۳. نمونه‌هایی از فرافکنی

از فرافکنی در هر موقعیتی می‌توان به عنوان یک سازوکار دفاعی استفاده کرد. آدم‌ها با انکار خصوصیات، تکانه‌ها، یا احساساتی که هویت‌شان را تهدید می‌کنند و مشاهده‌ی همین خصوصیات در سایر آدم‌ها می‌خواهند از عزت نفس خود محافظت کنند. برخی نمونه‌های فرافکنی عبارت هستند از:

  • یک زن متاهل مجذوب یکی از همکاران مذکر خود می‌شود ولی نمی‌تواند احساسات خود را بپذیرد، بنابراین، وقتی همسرش درباره‌ی یکی از همکاران مونث خود صحبت می‌کند، دچار حسادت می‌شود و وی را به تمایل داشتن به سایر زنان متهم می‌کند.
  • مردی که درباره‌ی مردانگی خود احساس تردید می‌کند، سایر مردان را به خاطر رفتار زنانه‌شان مورد تمسخر قرار می‌دهد.
  • یک ورزشکار به طور غریزی از یکی از هم‌تیمی‌های‌ خود خوش‌اش نمی‌آید، ولی به مرور زمان شروع به رسیدن به این باور می‌کند که هم‌تیمی‌اش از وی متنفر است.
  • یک مادر دختر خود را به خاطر این‌که حرف‌های‌اش را قطع می‌کند، مورد سرزنش قرار می‌دهد، در حالی که در واقعیت، خودش مرتبا حرف‌های دخترش را قطع می‌کند.
  • یک فرد به خاطر احساس نیازش به دزدی کردن احساس گناه می‌کند؛ همین مسئله باعث می‌شود به دیگران در خصوص برنامه‌ریزی برای دزدیدن کیف پول یا وسایل باارزش خود سوءظن پیدا کند.
  • یک مرد جوان تکانه‌های پرخاشگرانه‌ی خود را نادیده می‌گیرد و در عوض، به اشتباه فکر می‌کند دوست‌اش دارای گرایش‌های پرخاشگرانه است.
رپورتاژ

۴. فرافکنی یک سازوکار دفاعی است یا چیز دیگری است؟

از وقتی فروید برای نخستین بار فرافکنی را به عنوان یک سازوکار دفاعی معرفی کرد، آدم‌های غالبا از این اصطلاح در گفتگوهای روزمره‌ی خود استفاده می‌کنند. با وجود این، وقتی آن‌ها به زبان ساده درباره‌ی فرافکنی بحث می‌کنند، معمولا آن را به عنوان یک عنصر دفاعی تلقی نمی‌کنند.

در این موارد، فرافکنی به معنی مشاهده‌ی خصوصیات یک فرد در فرد دیگر توصیف می‌شود؛ یا کمی دقیق‌تر، مشاهده‌ی خصوصیاتی در دیگران که یک فرد به اشتباه معتقد است آن‌ها فاقد این خصوصیات هستند. با این حال، هیچ یک از این دو موردی که به فرافکنی نسبت داده می‌شود، برای محافظت از ایگو یا خود در برابر ویژگی‌هایی که یک فرد آن‌ها را به عنوان تهدیدی علیه هویت خود می‌شناسد، به کار نمی‌رود. خصوصیات فردی که یک نفر به دیگران نسبت می‌دهد، ممکن است مثبت یا خنثی باشند.

در واقع، برای آن‌که فرافکنی به یک سازوکار دفاعی تبدیل شود، باید بر اساس مفهوم‌سازی اولیه‌ی فروید باشد. مشاهده‌ی خصوصیات ناخوشایند خود در دیگران، و هم‌زمان، انکار کردن آن‌ها در وجود خود، به منظور دفاع از ایگو یا خود. چنین توصیفی از فرافکنی دقیقا بر مبنای همان فرافکنی کلاسیک یا تدافعی است.

بدون یک عنصر دفاعی، نباید فرافکنی به عنوان یک سازوکار دفاعی تلقی کرد، بلکه باید آن را به عنوان یک سوگیری شناختی دانست که طی آن، یک نفر می‌پندارد سایر آدم‌ها نیز مشابه‌ی یکدیگر هستند. این ایده که آدم‌ها به اشتباه شمار افراد دارای خصوصیات، آرزوها، افکار، و احساسات مشترک را بیش‌تر از تعداد واقعی تخمین می‌زنند، به پدیده‌ای به نام اجماع کاذب مربوط می‌شود؛ مطالعات شواهد گسترده‌ای را درباره‌ی این گرایش به دست آورده‌اند.

۵. تاثیر فرافکنی دفاعی

فرافکنی، درست مانند بسیاری دیگر از سازوکارها دفاعی، در کوتاه مدت، می‌تواند موثر باشد. آدم‌ها با انکار حقایق ناراحت‌کننده درباره‌ی خودشان می‌توانند با اضطراب‌های خود مقابله و عزت نفس‌شان را حفظ کنند.

با وجود این، فرافکنی می‌تواند به ضرر آدم‌ها تمام شود، زیرا این کار می‌تواند روابط بین فردی را مختل کند و به مشکلاتی از قبیل پرخاشگری، حسادت، و سرزنش قربانی منجر شود. هم‌چنین، فرافکنی ممکن است باعث شود یک فرد به طور ناخودآگاه دنیای اجتماعی خصمانه‌ای را برای خود بسازد، و پیش خود فکر کند این دنیا پر از افرادی با خصوصیاتی ناخوشایند است که تمایلی برای مواجهه با وی ندارند.

به علاوه، مطالعات نشان داده‌اند، استفاده‌ی مکرر از فرافکنی دفاعی با ویژگی‌های مربوط به اختلال شخصیت مرزی، خود شیفتگی، اختلال شخصیت نمایشی، و روان پلیدی یا سایکوپتی در ارتباط است.

۶. نحوه‌ی تشخیص و غلبه بر فرافکنی

با توجه به ماهیت ناخودآگاه سازوکار دفاعی، تشخیص گرایش‌تان به استفاده از فرافکنی دفاعی، کاری است چالش‌برانگیز ولی امکان‌پذیر.

  • نخستین گام برای رسیدن به این هدف درون‌اندیشی است. سعی کنید درباره‌ی عواملی که باعث تردید و اضطراب‌تان می‌شوند، با خودتان صادق باشید، و به بررسی آن دسته از خصوصیات و تکانه‌هایی بپردازید که در وجود خود ناپسند می‌دانید.
  • سپس، سعی کنید رفتار خود را بدون تعصب زیر نظر بگیرید تا ببینید آیا اضطراب‌ها و نگرانی‌های‌تان را در مورد خود به دیگران نسبت می‌دهید یا خیر. سعی نکنید خودتان را در طول این بررسی‌ها قضاوت کنید؛ بدون فکر کردن به چیزهایی که هنوز برای‌تان پوشیده هستند، فقط رفتارهای خود را مشاهده و آن‌ها را صادقانه ارزیابی کنید.

این فرایند ممکن است برای‌تان ناراحت‌کننده باشد، بنابراین، بهتر است این کار را به همراه یک متخصص سلامت روان انجام بدهید. یک درمانگر یا مشاور، به خصوص یک فرد آشنا با سازوکارهای دفاعی و فرافکنی، می‌تواند شما را در این فرایند راهنمایی کند، و در مسائلی که با آن‌ها مواجه می‌شوید، به شما کمک کند. به علاوه، یک درمانگر در وهله‌ی اول می‌تواند کمک‌تان کند با خاطری آسوده به دنبال خصوصیات، افکار، و احساسات درونی‌تان بگردید که تلاش می‌کنید آن‌ها را به دیگران نسبت بدهید.

این کار در نهایت کمک‌تان می‌کند به طور کلی بر فرافکنی غلبه کنید. گذشته از این‌ها، آدم‌هایی که خودشان را می‌شناسند و پذیرفته‌اند – حتی خصوصیاتی را که در وجودشان ناپسند می‌دانند – به ندرت ممکن است به فرافکنی دفاعی متوسل شوند، زیرا آن‌ها لازم نمی‌بینند بخشی از وجودشان را انکار کنند.

نوشته‌های مرتبط