7 واقعیت درباره آینده تان که حالا باید بدانید
آینده ما بر این اساس تعیین میشود که امروز چهطور زندگی میکنیم. شاید کلیشهای به نظر برسد، اما زندگی یک ماراتون است، و افرادی که در زندگی برنده میشوند لحظه لحظهی زندگیِ روزانهشان را مرتب و بر قاعده میگذرانند در حالیکه قدرت شخصیتیِ مشخصی نیز در آنها بروز میکند.در ادامه این نوشتار با ما همراه باشید تا درباره ۷ واقعیت درباره آینده تان که حالا باید بدانید نکات جالبی بخوانید.
بخش چالشبرانگیز رهبری این است که قدرتمند باشید اما خشن نه! مهربان باشید، اما ضعیف نه! بیباک باشید، اما زورگو نه! متفکر باشید اما سست نه! فروتن باشید اما ترسو نه! سرافراز باشید، اما مغرور نه! خوش مشرب باشید، اما احمق نه! “- جیم ران
با وجود اینکه گفتاورد جیم ران بیشتر دربارهی رهبری است، سخنی بسیار ژرف است و برای همه کاربرد دارد. وقتی این ویژگیها را در خود نشان بدهیم، دیگران احتمالا ما را رهبر میبینند، اما این نباید هدف اصلی باشد. زمانی که بخش بخش این گفتاورد را میخوانیم، بر ما روشن میشود که اینها سادهترین و در عین حال قدرتمندترین شیوههای زندگی هستند.
البته، همه چنین درسی را در زندگی نمیآموزند. ما شاهد هستیم که بسیاری از آدمها دائما اشکالات اخلاقی ذکر شده در گفتاورد را میبینیم: خشونت، ضعف، زورگویی، سستی، ترس، غرور و حماقت. بسیاری از این آدمها همیشه به چنین شیوهای زندگی خواهندکرد، بدون اینکه برای کسب ویژگیهای جدید و قابل احترام آگاهانه تلاش کنند.
آینده ما بر این اساس تعیین میشود که امروز چهطور زندگی میکنیم. شاید کلیشهای به نظر برسد، اما زندگی یک ماراتون است، و افرادی که در زندگی برنده میشوند لحظه لحظهی زندگیِ روزانهشان را مرتب و بر قاعده میگذرانند در حالیکه قدرت شخصیتیِ مشخصی نیز در آنها بروز میکند.
زندگی شاید پیچیده باشد، اما داشتن ویژگیهای قدرتمند شخصی چندان دشوار نیست. وقتی تلاشی آگاهانه داریم، طبیعتا در آینده به نتایج مثبتی دست خواهیم یافت. ما موجوداتی قدرتمند، کارآمد و دارای نفوذ هستیم، اما ابتدا باید این موضوع را بفهمیم و باور داشته باشیم. آیندهی ما چنین آگاهی و باوری را میطلبد.
در این نوشتار ۷ چیز را میخوانید که باید در مورد آینده خود بدانید:
۱. در آینده ما عشق بر همه چیز غلبه میکند.
عشق قویترین، معنادارترین و ژرفترین احساسی است که میتوانیم داشته باشیم. توانایی دوست داشتن آدمها آن هم در شرایط سخت، نوع بشر را حقیقتا در میان همهی مخلوقات، خاص و منحصر به فرد میکند.
گاندی میگوید: ” هر جا که زندگی باشد، عشق هم هست! ” گفتاوردی ساده و ژرف از کسی که زندگی خود را تا انتها با عشق و شفقت سپری کرد. تحسینبرانگیزترین آدمها در طول تاریخ اغلب چنان در وجودشان عشق داشتند که میتوانستند در مواجهه با سختیها، فقدان و ناامیدی استقامت به خرج بدهند.
ما هم فرقی با آنها نداریم. تنها عنصر ماندگار در زندگی تغییر است، و توانایی عشق ورزیدن در فراز و نشیب زندگی هم یک موهبت است و هم یک ضرورت.
۲. رویاهای ما ارزش ریسک کردن را دارند.
هلن کلر میگوید: “زندگی یا یک ماجراجویی متهورانه است یا هیچ! ” زمانی که از میان پوچیِ نگرانیهای سطحی زندگی عبور میکنیم، آنچه نهایتا اهمیت دارد هدفمان است….رویاهایمان!
بیشتر افراد جامعه یک “ذهنیت امنیت محور” دارند و میخواهند راحت و با حداقل تلاطم زندگی کنند. بسیاری از ما از خواب بیدار میشویم، سر کار میرویم، به خانه برمیگردیم، و میکوشیم تا در این میان کمی زمان هم برای تفریح پیدا کنیم.
مشکل این است که چنین چشماندازی اغلب ناشی از ترس است- این احساس به اندازهای قوی است که بسیاری از مردم در اثر آن توانایی پذیرفتن ریسک را ندارند. چیزی که درک آن برای همهی ما بسیار مهم است، طبیعی بودن ترس است- هر کسی ممکن است بترسد. هرچند، اغلب آدمها متوجه این نیستند که میتوانیم از ترس استفاده کنیم، به جای اینکه ترس از ما استفاده کند.
تحقق بخشیدن به رویاها مستلزم پذیرفتن ریسک است. ریسک ایجاد ترس میکند. از این ترس استفاده کنید!
۳. در آینده شرافت و احترام، والاترینها هستند.
اگر همهی ما شرافت و احترام را به عنوان رفتارهای لازم داشته باشیم، ستیزهجویی و نزاع، کمتر در جهانمان جای خواهد داشت. متاسفانه افراد بیرحم و بیقانونی که ۲۴ ساعت در روز و ۷ روز در هفته آدمها را به رقابت با هم وادار میکنند نیز جزئی از جامعه هستند. البته اتهامی بر رقابت که به خودی خود عنصری ارزشمند است، وارد نیست. هرچند، زمانی که برای غلبه بر یکدیگر ادب و نزاکت را زیر پا میگذاریم، لکهی ننگی روی بافتار جامعه پدیدار میشود.
مفاهیمی مثل شرافت و احترام را میتوان آموخت. شرافت و احترام را میتوان حاصل کرد. ما آنها را با داشتن شخصیتی دارای عزت نفس بالا، کسب میکنیم.
۴. لحظهی حال تمام چیزی است که ما داریم.
زمان ارزشمندترین دارایی ما است. این را در نظر بگیرید: طول عمر متوسط در امریکا حدود ۷۹ سال است (۷۶ سال مردان و ۸۱ سال زنان). هر کسی که به میانسالی رسیدهاست جملهی “این قافلهی عمر عجب میگذرد” را به خوبی درک کردهاست. هر چهقدر بیشتر عمر میکنیم، زمان سریعتر میگذرد.
عجیب است که بسیاری از آدمها (اغلب آنها) زمان حال را ندارند، در عوض همیشه کار میکنند، رهسپار میشوند، جستوجو میکنند، میرسند-و اغلب برای هیچ جیز. خوشبختانه، مکاتب فکری مربوط به تمرکز حواس، آگاهی و مراقبه هر روز بیشتر از قبل در جامعهای نفوذ میکنند که به شدت نیازمند درک زمان حال است.
۵. ما هرگز زمان نخواهیم داشت.
بسیاری از ما آموزهی قبلی را فراموش میکنیم و به نوعی بهانهمان این است که: “من وقت ندارم! ”
امروزه، واقعا کسانی هستند که اصلا وقت ندارند. هرچند، این جمله، توسط بسیاری از آدمها به عنوان یک بهانه و بدون ملاحظه استفاده میشود. آن هم در شرایطی که این طرز فکر بیشترین آسیب را به چیزهای که برای ما مهم هستند، وارد میکند- روابط، اهداف، رویاها و سلامتی تنها چند نمونهی محدود هستند که میتوان نام برد.
آیا نباید برای چنین چیزهای مهمی خودمان وقت بگذاریم، به جای اینکه زمان ما را کنترل کند؟ گذشته از اینها، ما هرگز وقت نخواهیم داشت مگر اینکه خودمان آن را به وجود بیاوریم.
۶. شرایط ما را محدود نمیکنند.
یکی از تعاریف مسئولیت، توانایی انتخاب واکنشتان است. ما نمیتوانیم وانمود کنیم که سختی شرایط دیگران را میدانیم- اینها اغلب شرایطی هستند که خود آدمها باعث به وجود آمدنشان نیستند. با این حال، برخی از بانفوذترین آدمها حتی بر بدترین مشکلات نیز غلبه کردهاند.
گرایش ذاتی برای متهم کردن شرایطی که باعث بروز مشکل در زندگی ما میشوند، جهانی و منحصر به انسان است. هرچند، زمانی که کنترل واکنش خودمان را در هر شرایطی بر عهده بگیریم (بر عهده بگیریم! )، صرف نظر از احساسات منفی که آن شرایط ایجاد میکند، متوجه وجود قدرتی حقیقی میشویم.
توانایی تمرکز بر واکنش به جای شرایط، برای آیندهی آدمها بسیار ارزشمنداست.
۷. در آینده خویشتنداری رفیق و یار ما است.
احساسات به اندازهای قدرتمند هستند که میتوانند حتی مصممترین ما را متزلزل کنند. تفاوت بین تزلزل و پایداری، توانایی تسلط بر خود و کنترل افکارمان…. و در نتیجه کنترل احساساتمان است.
ویژگیهای کمی وجود دارند که به اندازهی توانایی کنترل ذهنمان از طریق تمرکز، توجه و آگاهی، قدرتمند باشند. در حالی که توسعهی این توانایی اغلب پرزحمت و مواجه با موانع است، فرصتها زمانی که بهدست بیایند، بیپایان میشوند. این یکی حقیقتا یکی از بهترین آموزههایی است که زمان حرکت به سوی سرنوشت باید بیاموزیم.