۸ بهترین روش جلب اعتماد در محل کار بر اساس علم عصب شناسی

اعتماد پایه و اساس نهفته در شادترین ازدواج‌ها و خصوصیتی نامحسوس که باعث سازگاری اعضای بهترین تیم‌های کاری در هر کسب و کاری با هم می‌شود و به عبارت ساده تر عنصر کلیدی تمام رابطه‌های موفق است. اما واقعا چطور می‌توانید اعتماد کسی را جلب کنید؟ در این نوشتار از مقالات کسب و کاری بازده با ما همراه باشید تا ۸ بهترین روش جلب اعتماد در محل کار بر اساس علم عصب شناسی را با هم مرور کنیم.

داستان اعتمادسازی

پاول جی. زاک، استاد اقتصاد، روانشناسی، و مدیریت دانشگاه کلرمونت، به این پرسش پاسخ داده است. ۱۰ سال قبل، او “برای آن که بفهمد چطور فرهنگ شرکت بر میزان عملکرد تاثیر می‌گذارد” شروع به اندازه‌گیری فعالیت مغز آدم‌های مشغول به کار کرد.

او جزییات این آزمایش‌ها را در یک مقاله‌ی جدید که برای مجله‌یBusiness Review دانشگاه هاروارد نوشته است، با عنوان عصب شناسی اعتماد، با دیگران به اشتراک می‌گذارد.

زاک چنین استدلال می‌کند که باید یک سیگنال عصبی وجود داشته باشد که به ما اشاره کند چه وقت به کسی اعتماد کنیم. با علم به این که مغز یک جانور جونده هنگامی که زمان برای نزدیک شدن به یک حیوان دیگر، امن و مناسب به نظر برسد، ماده‌ی شیمیایی ترشح می‌کند که اکسی توسین نام دارد. او در پی این بود که ببیند آیا عمل مشابهی در بدن انسان‌ها هم رخ می‌دهد.

از طریق آزمایش‌های متعدد، زاک و تیم او دریافتند که چنین است: میزان اکسی توسینی که مغز یک شخص تولید می‌کرد میزان قابل اعتماد بودن آنها را پیش‌بینی می‌کرد. به علاوه، وقتی افراد (از طریق اسپری بینی) اکسی توسین مصنوعی دریافت می‌کردند، اعتماد آنها به سطوح بالاتری ارتقاء پیدا می‌کرد. به عنوان مثال، در آزمایشی از شرکت‌کنندگان خواسته شد به آدم‌های غریبه پول بفرستند، در حالی که می‌دانستند هر مقدار پولی که بفرستند سه برابر خواهد شد و بعد دریافت کننده‌ی پول تصمیم خواهد گرفت که آیا جایزه را با آنها شریک شود یا خیر. با دادن ۲۴ واحد اکسی توسین مصنوعی بیشتر، میزان پولی که آنها می‌فرستادند دو برابر می‌شد.

سپس زاک و تیمش سال‌های بعد را صرف مطالعه‌ی افزایش دهنده‌ها و متوقف کننده‌های اکسی توسین کردند. در هنگام انجام این کار، آنها متوجه ۸ عامل شدند که به افزایش سطح اعتماد منجر می‌شد:

روش های جلب اعتماد در محل کار

۱. تشخیص خوب

طبق داده‌ها، “تشخیص، وقتی که بلافاصله بعد از برآورده شدن یک هدف اتفاق افتاده باشد، وقتی از سوی دوستان باشد، و وقتی محسوس، غیرمنتظره، شخصی و عمومی باشد بزرگترین تاثیر را بر سطح اعتماد دارد.” تشخیص عمومی نیز برای افراد دارای عملکرد بالا فرصتی فراهم می‌کند تا بهترین تجربه‌های‌شان را با دیگران به اشتراک بگذارند.

۲. ارائهی یک چالش

زاک می‌نویسد: “وقتی یک مدیر، شغل سخت اما دست یافتنی را به یک تیم محول می‌کند، استرس ملایم آن کار مواد شیمیایی عصبی، من جمله اکسی توسین و آدرنوکورتیکوتروپین را آزاد می‌سازد که تمرکز افراد را تشدید و ارتباطات اجتماعی را تقویت می‌کند. وقتی اعضای تیم برای رسیدن به یک هدف لازم باشد با هم کار کنند، فعالیت مغزی رفتارهای آنها را به نحو موثری هماهنگ می‌کند.”

با وجود این ذکر یک هشدار الزامی است: این کار فقط در صورتی جواب می‌دهد “که چالش‌ها دست یافتنی باشند و یک نقطه‌ی پایان واقعی داشته باشند؛ اهداف مبهم یا غیرممکن باعث می‌شود آدم‌ها حتی پیش از آن که شروع کنند، منصرف شوند.”

۳. دادن آزادی به آدمها

اعتماد، اعتماد می‌آورد: یک نظرسنجی در Citigroup و LinkedIn در ۲۰۱۴ نشان داد که تقریبا نیمی از کارکنان در ازای کنترل بیشتر بر نحوه‌ی انجام کارشان تا ۲۰% اضافه حقوق می‌گیرند.

رپورتاژ

۴.فراهم کردن انتخابهای فراوان

وقتی کارکنان بتوانند پروژه‌های‌شان را انتخاب کنند، مسولیت بیشتری می‌پذیرند و بیشتر روی کارشان تمرکز می‌کنند.

۵. صریح و شفاف بودن

هر شرکتی می‌گوید که این را می‌خواهد، اما تعداد کمی این کار را درست انجام می‌دهند: تنها ۴۰% از کارکنان می‌گویند که از اهداف، استراتژی، و تاکتیک‌های شرکت به خوبی آگاه هستند.

زاک می‌نویسد: “این عدم قطعیت درباره‌ی مسیر شرکت به استرس مزمن می‌انجامد، که ترشح اکسی توسین را متوقف و کار تیمی را تضعیف می‌کند. شفاف بودن در این زمینه مثل پادزهر است.”

چیزی بدتر از این احساس وجود ندارد که رهبران و مدیران به در جریان قرار دادن شما اهمیتی نمی‌دهند، یا حتی بدتر، این که رازهایی را از شما پنهان می‌کنند. مطمئن شوید دیدگاه، نیات، و شیوه‌های کاری‌تان برای همه‌ی اعضای تیم‌تان روشن باشد—و به اطلاعاتی که برای انجام کارشان به بهترین شکل، احتیاج دارند دسترسی داشته باشند.

۶. حرکت فراتر از چارچوب کار

داده‌ها حکایت از آن دارند که محترم‌ترین مدیران به آن چه در زندگی اعضای تیم‌شان، خارج از چارچوب کار، اتفاق می‌افتد علاقمندی نشان می‌دهند. این کار منجر به این احساس می‌شود که مدیر یا رهبر تیم روی خودش به عنوان یک شخصیت واقعی سرمایه‌گذاری کرده است.

به علاوه، ناهارهای کاری و فعالیت‌های مربوط به تیم‌سازی باعث می‌شوند ارتباطات عمیق تر شود و اعتماد رشد کند.

۷. فراهم کردن فرصت های رشد

زاک می‌نویسد “شرکت‌های با اعتماد بالا هنگام توسعه‌ی استعدادها یک نگرش و طرز فکر مربوط به رشد را اتخاذ می‌کنند.”

بهترین رهبران کسب و کار با کارکنان‌شان کار می‌کنند تا به آنها کمک کنند به اهداف شخصی و حرفه‌ای‌شان برسند. ارتباط مکرر و مداوم، در کنار پیگیری درست، می‌تواند به اطمینان از وقوع این امر کمک کند.

۸. اندکی آسیب‌پذیری!

طبق تحقیقات زاک، رهبران، خیلی ساده با درخواست کمک، به تحریک تولید اکسی توسین در دیگران کمک می‌کنند. این کار به نوبه‌ی خود باعث افزایش سطح اعتماد و همکاری می‌شود.

با دنبال کردن این ۸ گام، شما علایق افرادتان را در کانون توجه قرار می‌دهید. این کار را همواره انجام دهید، و خواهید دید که قطعا به دنبال آن سطح اعتماد افزایش پیدا خواهد کرد.

نوشته‌های مرتبط