۴ نکته درباره اهمیت و تفاوت هوش شناختی (IQ) و هوش هيجانی (EQ)

کدام‌یک برای تعیین موفقیت در زندگی مهم‌تر است – هوشمندی در علم و دانش یا هوشمندی در بطن زندگی؟ این پرسش مهم‌ترین بخش از یک مبحث مهم را نشانه رفته است؛ تقابل میان اهمیت نسبی هوش شناختی (آی کیو) و هوش هیجانی (ای کیو). این نوشتار در سایت کسب و کار بازده در مورد اهمیت و تفاوت های هوش شناختی (IQ) و هوش هيجانی (EQ) بحث می کند. پس با ما همراه باشید.

طرفداران آدم‌های باهوش در علم و دانش متقدند آی کیو مهم‌ترین نقش را در تعیین نحوه‌ی عملکرد آدم‌ها در زندگی ایفا می‌کند. در مقابل، آن‌هایی که مدافع اهمیت هوشمندی در بطن زندگی هستند، باور دارند ای کیو از آی کیو مهم‌تر است. بالاخره کدام‌یک از این دو مهم‌تر است؟

۱. درک مباحثه‌ی میان طرفداران آی کیو و طرفداران ای کیو

روانشناس و نویسنده‌ای به نام دانیل گولمن در کتاب خود تحت عنوان هوش هیجانی، نظر خود را این‌چنین بیان کرده است که EQ (یا ضریب هوش هیجانی) واقعا می‌تواند از IQ اهمیت بالاتری داشته باشد. چرا؟ برخی از روانشناسان معتقدند، معیارهای استاندارد هوش (مثلا امتیازات مربوط به ضریب بهره هوشی) آن‌چنان محدود هستند که نمی‌توانند دامنه‌ی کاملی از هوش انسان را شامل شوند.

برای مثال، روانشناسی به نام هوارد گاردنر معتقد است، هوش صرفا یک توانایی عمومی واحد نیست. بلکه به اعتقاد وی، در واقع هوش‌های متعددی وجود دارند و آدم‌ها ممکن است در شماری از این حوزه‌ها قوی‌تر و در بخش‌هایی دیگر ضعیف‌تر باشند.

برخی از متخصصان باور دارند، به جای تمرکز صرف بر هوش عمومی که معمولا آن را با اصطلاح عامل جی می‌شناسیم، توانایی درک و بیان هیجان‌ها نقشی برابر، اگر نه بیش‌تر، در نحوه‌ی عملکرد آدم‌ها در زندگی‌شان ایفا می‌کند.

۲. تفاوت هوش شناختی (IQ) و هوش هيجانی (EQ)

آی کیو و ای کیو چگونه اندازه‌‌گیری و تست می‌شوند؟‌ ضریب بهره هوشی یا آی کیو (IQ) عددی است که از یک تست هوش استاندارد به دست می‌آید. در تست‌های اصلی آی کیو، امتیاز هر فرد از تقسیم سن روانی وی بر سن شناسنامه‌ای و سپس، ضرب این عدد در ۱۰۰ به دست می‌آید.

بنابراین، یک کودک با سن روانی ۱۵ و سن شناسنامه‌ای ۱۰ دارای آی کیویی معادل ۱۵۰ است. امروزه، امتیاز بیش‌تر تست‌های آی کیو از طریق مقایسه‌ی امتیاز فرد مورد نظر با میانگین امتیازات سایر آدم‌های متعلق به گروه سنی وی به دست می‌آید.

آی کیو نشان‌دهنده‌ی توانایی‌هایی از قبیل:

الف. پردازش تصویری و فضایی
ب. دانش جهان
پ. استدلال سیال
ت. حافظه‌ی کاری و حافظه‌ی کوتاه مدت
ث. استدلال کمی

هوش هیجانی به توانایی یک فرد برای درک، کنترل، ارزیابی، و بیان هیجان‌ها اشاره دارد.

پژوهشگرانی نظیر جان مایر و پیتر سالووی، هم‌چون نویسندگانی نظیر دانیل گولمن، حقایقی مهم را در خصوص هوش هیجانی آشکار، و آن را به موضوعی داغ در حوزه‌هایی مختلف، از مدیریت کسب و کار گرفته تا آموزش، تبدیل کرده‌اند. ای کیو (EQ) بر توانایی‌هایی نظیر موارد زیر تمرکز دارد:

الف. شناسایی هیجان‌ها
ب. ارزیابی نحوه‌ی احساس دیگران
پ. کنترل هیجان‌های شخصی
ت. درک نحوه‌ی احساس دیگران
ث. استفاده از هیجان‌‌ها برای تسهیل ارتباطات اجتماعی
ج. ارتباط با دیگران

از دهه‌ی ۱۹۹۰ تاکنون، هوش هیجانی از یک مفهوم نیمه مبهم در نشریات آکادمیک به یک اصطلاح شناخته شده و رایج میان آدم‌ها تبدیل شد. امروزه، شما می‌توانید اسباب‌بازی‌هایی را بخرید که سازندگان‌‌شان ادعا می‌کنند می‌توانند به تقویت هوش هیجانی کمک کنند یا کودکان‌تان را در ‌آن دسته از برنامه‌های آموزشی اجتماعی و هیجانی ثبت‌نام کنید که برای آموزش مهارت‌های هوش هیجانی طراحی شده‌اند. در برخی از مدارس ایالات متحده، آموزش اجتماعی و هیجانی جزء برنامه‌های درسی اجباری است.

رپورتاژ

۳. هوش شناختی (IQ) و هوش هيجانی (EQ) : کدام‌یک مهم‌تر است؟

طی یک دوره‌ی زمانی در گذشته، آی کیو به عنوان عامل اصلی تعیین‌کننده‌ی موفقیت در زندگی به شمار می‌رفت. در آن زمان، آدم‌هایی با آی کیوی بالا به عنوان افرادی شناخته می‌شدند که موفقیت و پیروزی در زندگی‌شان مقدر شده است، و پژوهشگران بر سر این موضوع که آیا هوش محصول ژن‌های انسان است یا محیط زندگی انسان‌ها بحث می‌کردند (مباحثه میان طرفداران طبیعت و طرفداران آموزش).

با وجود این، برخی از منتقدان به تدریج متوجه شدند هوش بالا هیچ ضمانتی برای رسیدن به موفقیت در زندگی به همراه ندارد. هم‌چنین، این مفهوم شاید آن‌چنان محدود بود که نمی‌توانست به طور کامل دامنه‌ی گسترده‌ای از توانایی‌ها و دانش انسان را تحت پوشش قرار دهد.

آی کیو هم‌چنان به عنوان یک عنصر مهم برای موفقیت شناخته می‌شود، به خصوص هنگامی که صحبت از دستاوردهای آکادمیک به میان می‌آید. آدم‌هایی دارای آی کیوی بالا معمولا عملکرد بهتری در مدرسه دارند، غالبا پول بیش‌تری به دست می‌آورند، و به طور کلی در مقایسه با سایر آدم‌ها سالم‌تر هستند.

ولی امروزه، متخصصان متوجه شده‌اند آی کیو تنها تعیین‌کننده‌ی موفقیت در زندگی نیست. بلکه خود صرفا بخشی از مجموعه‌ای پیچیده از تاثیرات است – مجموعه‌ای که شامل هوش هیجانی نیز می‌شود. امروزه، بسیاری از شرکت‌ها آموزش هوش هیجانی را در مجموعه‌ی خود اجباری کرده‌اند و از تست‌های ای کیو به عنوان بخشی از فرایند استخدام نیروهای جدید استفاده می‌کنند.

پژوهش‌ها نشان داده‌اند، افراد دارای قدرت بالقوه‌ی رهبری معمولا از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند؛ این مسئله نشان می‌دهد ای کیو یکی از ویژگی‌های مهم رهبران و مدیران کسب و کاری است.

برای مثال، یک شرکت بیمه کشف کرده است ای کیو نقش بسیار مهمی در موفقیت فروش ایفا می‌کند. نمایندگان فروشی که امتیاز پایین‌تری در مورد توانایی‌های مربوط به هوش هیجانی از قبیل همدلی، ابتکار عمل، و اعتماد به نفس کسب کرده بودند، میانگین فروش بیمه‌نامه‌های‌شان حدود ۵۴،۰۰۰ دلار بود. در حالی‌که نمایندگانی که دارای سطوح بالایی از ای کیو بودند، به طور میانگین ۱۱۴،۰۰۰ دلار بیمه‌نامه به مشتریان فروختند.

هم‌چنین، توانایی‌های هیجانی بر نحوه‌ی انتخاب مصرف‌کنندگان در هنگام مواجهه با گزینه‌های مختلف خرید تاثیر می‌گذارند. روانشناس برنده‌ی جایزه‌ی نوبل به نام دنیل کانمن به این مسئله پی برده است که آدم‌ها ترجیح می‌‌دهند با فروشنده‌ای معامله کنند که به وی اعتماد پیدا می‌کنند، نه فروشنده‌ای که نتواند اعتمادشان را به دست بیاورد – حتی اگرچه مجبور باشند پول بیش‌تری در قابل محصول کم کیفیت‌تری بپردازند.

۴. آیا هوش هیجانی را می‌توان آموخت؟

اگر هوش هیجانی این چنین اهمیت دارد، آیا می‌توان آن را آموزش داد یا تقویت کرد؟ بر اساس یافته‌های یک پژوهش فراتحلیل که بر نتایج حاصل از برنامه‌های آموزشی اجتماعی و هیجانی تمرکز داشت، پاسخ این سوال بی‌تردید مثبت است.

نتایج این مطالعه نشان دادند، نزدیک به ۵۰ درصد از کودکانی که در برنامه‌های آموزشی اجتماعی و هیجانی ثبت‌نام کرده بودند، امتیازات بالاتری به دست آوردند و تقریبا میانگین امتیاز ۴۰ درصد از آن‌ها نیز بهبود یافته بود. هم‌چنین، این برنامه‌ها با کاهش آمار تعلیق دانش‌آموزان، افزایش حضور آن‌ها در مدرسه، و کاهش مشکلات انضباطی در ارتباط بودند.

استراتژی‌های آموزش هوش هیجانی شامل آموزش شخصیتی، الگوسازی رفتارهای مثبت، ترغیب آدم‌های به تفکر درباره‌ی نحوه‌ی احساس دیگران، و یافته راه‌هایی برای همدلی بیش‌تر با سایر آدم‌ها هستند.

سخن آخر

موفقیت در زندگی نتیجه‌ی عوامل مختلفی است. هم آی کیو و هم ای کیو نقش مهمی در موفقیت عمومی، و هم‌چنین، سلامتی، تندرستی، و شادی انسان ایفا می‌کنند. به جای تمرکز بر این‌که کدام عوامل هوش شناختی یا هوش هیجانی تاثیر بیش‌تری در رسیدن به موفقیت دارند، یادگیری و بهبود مهارت‌های‌تان در حوزه‌های مختلف فواید بیش‌تری برای شما به همراه خواهد داشت. علاوه بر تقویت توانایی‌های شناختی نظیر حافظه و تمرکز ذهنی، می‌توانید مهارت‌های اجتماعی و هیجانی‌ را نیز کسب یا آن‌ها را در خود بهبود ببخشید.

۱۰ مهمترین نقش روانشناسی در بهبود کیفیت زندگی

منبع verywellmind
نوشته‌های مرتبط