۱۲ نوع اختلال خوردن: علت ها و علائم و عوارض جانبی
اختلال خوردن چیست؟ موسسهی ملی سلامت روان اختلال خوردن را یک بیماری جدی و اغلب مرگبار توصیف میکند که سبب آشفتگیهای حاد در رفتارهای خوراکی فرد میشود. ممکن است شخصی که دچار این حالت غیرعادی است بیش از حد روی وزن و شکل ظاهری بدن خود تمرکز کند که در نهایت به سلامت خود آسیب میزند. شاید فرد مبتلا به اختلال خوردن در ابتدا شروع به مصرف خوراکی به مقدار کمتر یا بیشتر از معمول میکند، اما در اما به تدریج کار به جایی میرسد مه میل به کم یا زیاد خوردن از کنترل خارج میشود.
معمولا اختلالات خوردن در دورهی نوجوانی یا اوایل جوانی ایجاد میشود. اما ممکن است در کودکی نیز شروع شود. زنان در برابر اختلال خوردن خیلی آسیبپذیرتر هستند. تنها 5 تا 15 درصد آدمهایی که دچار بیاشتهایی یا اشتهای سیری ناپذیر هستند مرد هستند. یک مشکل جدی این است که اختلالات خوردن در کودکان یا نوجوانان رخ میدهد. این اختلال میتواند سبب برخی از مشکلات جسمانی و حتی مرگ شود. اگر یکی از علائم اختلال خوردن را در فرزند خود مشاهده کردید، فورا با متخصص اطفال تماس بگیرید.
معمولا در پی اختلالات خوردن مشکلات دیگری از قبیل افسردگی و اضطراب ایجاد میشود. برای اجتناب از این خطر جدی باید آگاه باشیم چه وقت خانواده یا دوستان ما از اختلال خوردن رنج میبرند. نمیتوان به تکیه بر قدرت شخصی بر اختلال خوردن غلبه کرد. این نوع اختلالات نیاز به درمان دارند تا بدن به وزن و عادت خوردن عادی برگردد. این درمان شامل رسیدگی به مشکلات روانی اساسی است. به یاد داشتهباشید بهترین نتایج زمانی به دست میآید که اختلالات خوردن در مراحل اولیه درمان شود. خوشبختانه پزشکان این اختلالات را در گروه بیماری دستهبندی کردهاند، بنابراین با درمان صحیح قابل رفع هستند.
انواع اختلال خوردن در ۴ قالب دستهبندی میشود که شامل بیاشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، پرخوری دورهای (binge-eating) و اختلالاتی است که در هیچ یک از این 3 مورد قرار نمیگیرد (EDNOS). اختلالات خوردن انواع مختلفی دارد، اما در ادامه 4 نوع که در سراسر دنیا شایعتر است آمدهاست.
۱. بیاشتهایی عصبی
این نوعی اختلال خوردن است که معمولا در زنان رخ میدهد. افرادی که دچار این اختلال هستند عموما از چاق شدن وحشت دارند. آنها با اینکه واقعا گرسنه هستند از خوردن عذا اجتناب میکنند یا میزان خوراکی را به شدت محدود میکنند. آنها خودشان را چاق میبینند اما در واقع خیلی لاغر هستند.
علتها
بسیاری از متخصصان معتقد هستند عوامل زیادی وجود دارد که سبب این اختلال میشود و مشکلات خانوادگی، رفتار ناهنجار، عدم اعتماد به نفس، و مشکل وزن از این جمله است. اکثر آنها در رابطه با مشکل وزن تجربهی بدی دارند. این تجربهی بد آنها را تشویق میکند رژیمی کنترل نشده و ورزش سخت داشتهباشند که آنها را به پرخوری عصبی دچار میکند ( در این بیماری فرد ابتدا مقدار زیادی غذا میخورد و سپس با ایجاد استفراغ عمدی یا مصرف ملین یا مدر میکوشد از افزایش وزن خود جلوگیری کند، م.). پژوهشهای جدید نشان میدهد اختلال روانی نیز در اثر فرایندهای شیمیایی درون مغز رخ میدهد. متخصصان گمان میکنند وجود حالت غیرعادی در انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین، محرک اصلی این نوع اختلال خوردن است. پژوهشهای بالینی حاکی از آن است که تغییرات در سیستم سروتونین مغز روی رفتارهای تغذیهای اثرگذار خواهدبود، به ویژه سروتونین، که واکنش سیری را برمیانگیزد، در بیماران مبتلا به پرخوری عصبی ضعیف عمل میکند. مقاومت به انسولین، که ممکن است در بیماران مبتلا به پرخوری عصبی و بیاشتهایی عصبی وجود داشتهباشد، توانایی بدن را برای تولید سروتونین از L-تریپتوفان ضعیف میکند.
نشانهها و علائم
- حساسیت نسبت به آب و هوا / دمای هوای پایین، فرد به آسانی بیمار میشود
- ورزش مداوم برای حفظ وزن “ایدهآل”
- نداشتن دورهی قاعدگی
- ریزش مو و خشکی پوست
- داشتن روحیهی بد در اغلب اواقت و دشواری تمرکز
عوارض
بیاشتهایی عصبی اگر به موقع درمان نشود میتواند به مشکلات جدی سلامتی منجر شود. برخی عوارض پرخوری عصبی شامل این موارد است:
- ضربان قلب نامنظم
- آسیب مغزی
- نارسایی قلبی
- اشکال در قاعدگی
- کمخونی
- نارسایی کلیوی
- ناباروری
- پوکی استخوان یا ضعف بافتهای استخوانی
- یبوست
- مرگ در اثر سوءتغذیه یا خودکشی
درمان
اگر در جمع دوستان یا خانوادهتان کسانی هستند که از بیاشتهایی عصبی رنج میبرنند راه صحیح را به آنها نشان دهید و آنها را متقاعد کنید به پزشک مراجعه کنند. البته این کار آسان نیست. این افراد معمولا تصور میکنند همه چیز خوب است و مشکلی وجود ندارد که بخواهند آن را برطرف کنند. شما باید صبورتر باشید و حمایتی مداوم به آنها بدهید. هرگز آنها را سرزنش نکنید یا باعث ناراحتیشان نشوید چون فقط اوضاع را بدتر میکنید.
اکثر موارد بیاشتهایی عصبی به صورت سرپایی درمان میشود اما موارد حاد با مراقبت بیمارستانی کنترل میشود. هدف از این کار این است که بدون خطر دوباره به وزن ایدهآل برگردند. از این گذشته، پزشکان با رواندرمانی و توصیههای خوراکی و تغذیهای او را متقاعد میکنند که روش غلطی برای زندگی در پیش گرفته است. درمان بیاشتهایی عصبی یکباره امکانپذیر نیست. بهبودی کامل چندین سال طول میکشد.
۲. پرخوری عصبی
پرخوری عصبی نیز مانند بیاشتهایی عصبی میتواند جان فرد را به خطر بیندازد. این بیماری روانی با افسردگی، عزت نفس بسیار پایین، اعتیاد به الکل، و رفتارهای خودآسیبی در ارتباط است. یکی از مشخصههای افرادی که از پرخوری عصبی رنج میبرند، پرخوری دورهای مکرر است که پس از آن بدن را وادار میکنند به واسطهی استفراغ یا مصرف ملین آن را خارج کند. آنها این کار را میکنند چون از سایز بدنشان خجالت میکشند. زنان بیشتر از مردان پرخوری عصبی، و در کل اختلالات خوردن را تجربه میکنند. بر اساس پژوهشها برآورد میشود که از هر 100 زن تقریبا 8 نفر از پرخوری عصبی رنج میبرند که بیشتر در زنان 16 تا 40 ساله مشاهده میشود.
علتها
درست مانند دلایل بیاشتهایی عصبی، علت اصلی پرخوری عصبی با قطعیت مشخص نیست. عوامل بسیاری میتواند ریسک ابتلای فرد را به این اختلال افزایش دهد. عوامل محرک شامل این موارد است:
- مشکلات روانی، از قبیل عزت نفس پایین، اختلال اضطراب، افسردگی، کمالگرایی، استرس پس از سانحه و اختلال وسواس فکری عملی.
- جنسیت. پرخوری عصبی اغلب در زنان مشاهده میشود تا مردان.
- وراثت. اگر خواهر و برادر یا والدینتان دچار اختلال پرخوری عصبی هستند، خطر ابتلای شما به همان اختلال بیشتر است.
- مطالبات اجتماعی. مثلا نوجوانانی که احساس میکنند باید وزن کم کنند اما روی دوستانشان تاثیر گذاشتهاند.
- مقتضیات حرفهای. مثلا یک مدل که باید بسیار لاغر باشد یا ورزشکارانی که وزنشان را به دقت کنترل میکنند.
علائم و نشانههای پرخوری عصبی
همانطور که در بالا توضیح دادهشد، پرخوری دورهای مکرر علامت اصلی پرخوری عصبی است. در پی این پرخوری فرد به استفراغ، رژیم بسیار سخت و ورزش شدید روی میآورد. اما تشخیص علائم پرخوری عصبی در زندگی فرد چندان آسان نیست، چون گاهی پرخوری دورهای مکرر در جامعه امری عادی است. همهی ما میدانیم خوردن یک سرگرمی است که میتواند استرس را کم کند. شاید تصور کنید فرد مبتلا به این اختلال باید پوست و استخوان باشد اما همیشه اینطور نیست. این فرد میتواند وزن عادی یا حتی اضافه وزن داشتهباشد. با این حال برخی نشانهها وجود دارد که میتواند علامت پرخوری عصبی باشد, از جمله:
- همیشه بعد از غذا به سرویس بهداشتی میرود تا بالا بیاورد (البته این بارها انجام میشود)
- ورزش بیش از حد
- تغییر در ظاهر مانند تورم گونه ها یا فک، پارگی رگهای خونی در چشم، آسیب به مینای دندان
- پایبندی بیش از حد به تلاشهای کاهش وزن یا شکل ظاهری بدن
عوارض
خطر پرخوری عصبی در اثر پرخوری دورهای مکرر و استفراغ عمدی مکرر به وجود میآید. در اثر این پاکسازی شدید اندامهای مختلف آسیب میبیند:
- ایجاد جای زخم در انگشتانی که برای القای استفراغ استفاده شدهاست
- ساییدگی مینای دندان در اثر استفراغ عمدی (ترشح اسید معده)
- تورم غدههای بزاقی در گونهها
- کمبود پتاسیم در خون
- حساسیت دندان به گرما یا سرما
- قرار گرفتن مری در معرض اسید معدهی زیاد که میتواند سبب ایجاد زخم، خراش یا باریک شدن آن شود
- مشکلات گوارشی، کم آبی شدید
- مشکلات قلبی که نتیجهی عدم توازن الکترولیت است
روشهای درمان بیماران مبتلا به پرخوری عصبی به شرح زیر است:
- درمانهای روانشناختی (رواندرمانی) توسط روانپزشک برای کنترل اختلال رفتاری
- داروهای ضد افسردگی اغلب میتواند به کنترل پرخوری عصبی کمک کند، هرچند بیمار افسرده به نظر نمیرسد. اما اگر دارو قطع شود باعث بازگشت پرخوری عصبی میشود.
۳. اختلال پرخوری دورهای
اختلال پرخوری دورهای (BED) شایعترین اختلال خوردن در آمریکا است که 3.5 درصد از زنان، 2 درصد از مردان، و بیش از 30 درصد کسانی که به دنبال کاهش وزن هستند از آن رنج میبرند. این اختلال اولین بار در 1959 توسط آلبرت استانکرت (روانپزشک و پژوهشگر) به عنوان “پرخوری شبانه” توصیف شد و اصطلاح “اختلال پرخوری دورهای” برای توصیف رفتار “پرخوری دورهای” بدون عامل شبانه ساختهشد. اختلال پرخوری دورهای معمولا به چاقی مفرط منجر میشود، هرچند ممکن است در وزن نرمال اتفاق بیفتد. یک مورد حادتر همایندی مرضی (وجود همزمان دو بیماری، مثل اسکیزوفرنی و سوء مصرف مواد) وجود دارد- 78.9 درصد مبتلایان به اختلال پرخوری دورهای و 63.6 درصد مبتلایان به اختلال پرخوری دورهایِ غیربالینی دچار اختلالهای بالینی محور I هستند.
افرادی که از اختلال پرخوری دورهای رنج میبرند بارها کنترل خود را در برابر خوردن از دست میدهند. تفاوت اختلال پرخوری دورهای و پرخوری عصبی این است که پس از دورهی پرخوری رفتارهای جبرانکننده از قبیل پاکسازی، روزهداری، یا ورزش شدید انجام نمیشود. به همین دلیل شاید کسانی که از اختلال پرخوری دورهای رنج میبرند چاق باشند، از این گذشته این اختلال ممکن است به شرایط جدی دیگری از قبیل بیماری قلبی عروقی بینجامد. همچنین ممکن است افرادی که با این اختلال دست به گریبان هستند شدیدا احساس گناه، پریشانی، و خجالت کنند که با پرخوری دورهایشان در ارتباط است. این احساسات میتواند در پیشرفت اختلال خوردن موثر باشد.
علتها
مانند بیاشتهایی و پرخوری، هیچکس با اطمینان کامل نمیداند علت اختلال پرخوری دورهای چیست. اما یک چیز قطعی است، افرادی که اختلال پرخوری دورهای دارند معمولا به مدت طولانی افسرده بودهاند. اینکه افسردگی سبب اختلال پرخوری دورهای میشود یا برعکس، یا این دو رابطهی علت و معلولی دارند هنوز با قطعیت مشخص نیست.
ممکن است محرک پرخوری هیجانهایی مانند شادی، خشم، ناراحتی، یا بیحوصلگی باشد. با این حال بسیاری از آدمها ادعا میکنند پرخوری دورهای در هر حالت روحی که باشند رخ میدهد. همچنین مشخص نیست آیا رژیم گرفتن با پرخوری دورهای در ارتباط است یا نه. برخی پژوهشها نشان دادهاست حدود نیمی از افرادی که مبتلا به اختلال پرخوری دورهای هستند قبل از آغاز رژیم یک دوره پرخوری داشتهاند. متخصصان نیز گفتهاند اختلال پرخوری دورهای معمولا در میان ورزشکاران رقابتپذیر، از جمله شناگران یا ژیمناستیککارها دیده میشود که برای جلب نظر جامعه تناسب اندام “ایدهآل” خود را حفظ میکنند.
نشانهها و علائم
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال خوردن دورهای سعی کردهاند خودشان را کنترل کنند، اما باز هم نمیتوانند در درازمدت آن را کنترل کنند. حتی برخی از آدمها کار، دانشگاه، یا فعالیتهای اجتماعی را موقتا رها میکنند تا به پرخوری برسند. افراد چاقی که اختلال پرخوری دورهای دارند اغلب حس بدی نسبت خود دارند و ممکن است از دورهمیهای اجتماعی خودداری کند. کسانی که پرخوری میکنند، خواه چاق باشند یا نه، اغلب احساس خجالت میکنند و سعی میکنند مشکل خود را پنهان کنند. آنها اغلب به قدری خوب پنهانکاری میکنند که دوستان نزدیک و اعضای خانوادهشان از اختلال شدید پرخوری دورهای در آنها آگاه نیستند. نشانهها و علائم اختلال پرخوری دورهای به این شرح است:
- رژیم مزمن با وجود اینکه وزنی به شدت پایینتر از نرمال دارد
- نوسان وزن دائم
- درگیری فکری نسبت به محتوای کالری و چربی خوراکیها
- اقدام به الگوهای خوردن تشریفاتی، مثلا خرد کردن خوراکی به قطعات کوچک، تنها خوردن و یا پنهان کردن خوراکی
- افسردگی یا دورهی لتارژی (اختلال توجه به زمان و مکان، حالتی که هوشیاری بیمار کاهش یافته است ولی بیمار در کما نیست، م.)
- اجتناب از آیین و مراسم اجتماعی، خانوادگی، و دوستانه؛ ممکن است فرد منزوی و گوشهگیر شود
- عدم کنترل در مصرف خوراکی
- پرخوری بسیار زیاد حتی زمانی که فرد احساس گرسنگی نمیکند
- سهم وعدهی غذایی بیشتر از میزان نرمال برای یک فرد
- این افراد سریعتر از یک فرد نرمال غذا میخورند
- آنها خوردن را تا زمانی ادامه میدهند که احساس پُری و ناراحتی میکنند
عوارض
آدمهایی که از اختلال پرخوری دورهای رنج میبرند معمولا نسبت به رفتار بد خود احساس اندوه میکنند و ممکن است افسرده شوند. معمولا دورههای پرخوری شامل خوراکیهای سرشار از چربی، قند و یا نمک است، اما ویتامین و مواد معدنی کمی در آن وجود دارد. این منجر به مشکلات جدی سلامتی میشود، از جمله:
- دیابت
- فشار خون بالا
- کلسترول بالا
- بیماری کیسه صفرا
- بیماری قلبی
- برخی سرطانها
درمان
اساسا برای تمام اختلالهای خوردن یک درمان ساده وجود دارد، و بهبودی آن امکانپذیر است. علائم اختلالهای خوردن از طریق ترکیبی از درمان، آموزش تغذیه و مراقبت پزشکی قابل کنترل یا رفع است. متاسفانه از هر فرد مبتلا به اختلال خوردن فقط یک نفر درمان میشود، اما باید فرایند صحیح بهبودی را طی کند.
- روشهای درمانی
عموما هدف از این درمانها این است که به فرد کمک کنیم به وزن سالم برگردد، تمام مشکلات روانی مربوط به اختلال رفع شود، و رفتار یا افکار منفی که در اختلال خوردن نقش دارد کاهش بیابد. درمان باید تمام جوانب اختلال، از جمله مولفههای روانی و پزشکی را در بر بگیرد. شاید برای پیشگیری از بازگشت اختلال روش درمانی مداوم لازم باشد.
- درمان به روش شناختی رفتاری
روش درمانی شناختی رفتاری (CBT) یک درمان برای مولفهی پزشکی اختلالهای خوردن است. این نوع درمان بسیار سازمانیافته است و اغلب مستلزم ۱۰ تا ۲۰ جلسه است. این کار را میتوان به تنهایی یا به همراه خانواده انجام داد. روش درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر هدف است و روی تغییر الگوهای فکری ناسالم تمرکز دارد. CBT روش ارجح برای درمان اختلالهای خوردن است و اغلب با گزینههای درمانی دیگر ترکیب میشود.
- مشاورهی تغذیه
مشاورهی تغذیه یک مولفهی مهم در درمان اختلالهای خوردن است. کسی که از اختلال خوردن رنج میبرد از رژیم غذایی سالم برداشتی تحریفشده دارد، برای همین مشاور تغذیه کمک میکند فرد برنامهی غذایی داشتهباشد که حفظ وزن سالم را برای او امکانپذیر کند. متخصصان تغذیه میتوانند به تثبیت عادت غذا خوردن نرمال کمک کنند. شاید رژیم غذایی تحت نظر پزشک برای بیماران لاغر یا چاق مفید باشد. این نوع مشاوره بخش مهمی از بهبودی و موفقیت درازمدت است.
- رواندرمانی
رواندرمانی میتواند به آدمها کمک کند علتها و فرایندهای فکری را که پشت اختلال خوردن است، کشف کنند، و مسیر بهبودی را نیز بیابند. همچنین رواندرمانی میتواند روابط را بهبود دهد و به شما یاد میدهد با استرس کنار بیایید و تکنیکهای حل مسئله را بیاموزید. رواندرمانی در درمان هر اختلالی، از قبیل افسردگی یا اضطراب، که میتواند در اختلالهای خوردن نقش داشتهباشد، اهمیت دارد.
- درمان با مراقبتهای پزشکی
بسیاری از بیماران در شروع درمان بسیار لاغر هستند، تا جایی که ممکن است مراقبتهای پزشکی ضروری باشد. ممکن است علائم اختلالهای خوردن به سرعت جان فرد را به خطر بیندازد، و اولین و مهمترین گام در درمان رساندن فرد به وزن لازم و درمان مشکلات جدی سلامتی است.
- روش درمانی مبتنی بر خانواده
روش درمانی مبتنی بر خانواده موثرترین درمان برای کودکان و نوجوانانی است که نشانههای اختلال پرخوری در آنها دیده میشود. در این روش درمانی فرض میشود خانواده نیز در رژیم و عادتهای فرزند مشارکت میکند، و کل خانواده را برای حمایت از کودکان مبتلا به اختلال خوردن آموزش داده میشود.
- دیگر روشهای درمانی
در درمان اختلالهای خوردن میتوان برای کاهش وسواس فکری نسبت به غذا، ورزش یا تصویر بدن از دارو استفاده کرد. همچنین برای درمان مشکلات روانی که شاید ریشهی اختلالهای خوردن باشد میتوان از دارو استفاده کرد. ممکن است این داروها شامل داروهای ضد افسردگی یا ضد اضطراب باشد. در برخی موارد شاید بستری شدن در بیمارستان از نظر پزشکی ضروری باشد.
۴. دیگر اختلالات خوردن (EDNOS)
EDNOS یک اختلال خوردن است که سبب دشواری شدید یا نقصان میشود، اما معیارهای دیگر اختلالهای خوردن را ندارد. از جمله:
- بی اشتهایی عصبی غیرمعمولی
- پرخوری عصبی (با تعداد رفتارهای کمتر)
- اختلال پرخوری دورهای (با موارد وقوع کمتر)
- سندروم پرخوری شبانه (مصرف بیش از حد غذا در شب)
- اختلال پاکسازی ( پاکسازی بدون پرخوری دورهای)
- اختلال اجتناب از/ محدود کردن مصرف خوراکی :
- عدم مصرف غذا به مقدار کافی که پیامدهای تغذیهای جدی دارد، اما ویژگیهای روانی بیاشتهایی عصبی را ندارد.
- علت آن ترس از استفراغ یا دوست نداشتن بافتهای غذاها است.
- پیکا: مصرف مداوم مواد غیرخوراکی که بخشی از هنجارهای فرهنگی نیست.
- اختلال نشخوار: برگشت غذا پس از بلعیده شدن. غذایی که برمیگردد اغلب دوباره بلعیده میشود یا بیرون ریخته میشود.
- اختلال تغذیه یا خوردن نامشخص (EDNOS)
- وقتی رفتارها با علائم دیگر اختلالهای خوردن همخوانی ندارد اما هنوز سبب مشکلات بالینی حاد میشود.
- وقتی پزشک در شرایط اورژانسی به خاطر کمبود اطلاعات نمیتواند ارزیابی کند که آیا فرد معیارهای یک اختلال دیگر را دارد یا نه.
این 12 اختلال خوردن در سراسر دنیا بسیار آشنا است. برای پیشگیری از این نوع اختلالها رژیمهای غذایی سالم بهترین روش است.