حافظه کلامی چیست: به کمک هوش کلامی چه چیزهایی را می توانیم به خاطر بیاوریم
مواقع بسیاری، دربارهی دو نوع حافظه که با هم مقایسه میشوند چیزهایی میشنویم: حافظه کلامی و حافظه فضایی (مکانی). اما، حافظه کلامی و به تعبیر بهتر هوش کلامی به ما کمک میکند چه چیزهایی را به یاد بیاوریم؟ خب، با ما همراه باشید تا پی ببرید این نوع حافظه دقیقا چیست، و به ما کمک میکند چه چیزهایی را به خاطر بیاوریم.
۱. حافظه کلامی چیست؟
حافظه در برگیرندهی توانایی به خاطر آوردن در افراد است، اما معمولا، منظورمان روانشناسی حافظهی ارتباطی است، که شامل معانی دیگری میشود. حافظه کلامی -محور واژگان و اصطلاحات را به ذهن متبادر میکند نه فضا و موقعیت جغرافیایی را که حافظهی فضایی معمولا مسئولیت انجام آن را به عهده دارد.
عموما، این قابلیت و توانایی با یک آزمایش نورولوژیکی اندازهگیری میشود، که حافظه را بر مبنای فهرستی از واژگان، یا حتی داستانی کوتاه که میخوانید اندازه میگیرد، و از شما میخواهند که جزئیات را به خاطر بیاورید. ممکن است یکی از این کارها را در مدرسه قبلا انجام داده باشید.
معمولا این کار در سمت چپ مغز انجام میشود، یعنی اگر بر اثر بیماری، تروما، یا هر چیز دیگری سمت چپ مغزتان آسیب ببیند، ممکن است واقعا باعث شود چیزهایی را که در سمت حافظه کلامی قرار دارند به خاطر نیاورید و این به نوبهی خود مسائلی بالقوهای را در زمینهی درک، و حتی تلکم به وجود میآورد.
یک آسیب جزئی ممکن است باعث مشکلاتی در زمینهی توانایی کلامی شود اما حافظهی فضایی را مختل نمیکند. با وجود این، توانایی همه بر اساس تمایز سمت چپ و راست مغز تعیین نمیشود.
۲. حافظه کلامی شامل چه چیزی میشود
حافظه کلامی بیشتر از همه شامل به یاد آوردن واژگان میشود، اما عناصر مختلف دیگری نیز دارد، من جمله:
– زبان
– اقلام کلامی
– به یاد آوردن واژگان
آزمایشهای مختلفی برای کمک به یادآواری اقلام مختلف در زمینهی حافظهی کلامی که میتوانید انجامش دهید استفاده میشوند، اما میتوانید هر روز خدا با به یادآوردن چیزهایی که گفتهاید این حافظهی کلامی را تمرین دهید.
۳. بعضی مثالها و چگونگی ارتباط آن با حافظهی کاری
مثال خوبی از این مورد وقتی است که سعی میکنید شماره تلفن جایی را به خاطر بیاورید، یا شایر آنچه را که در فهرست خریدتان نوشته بودید و در خانه جا گذاشتهاید. همچنین هربار که لازم است چیزی را به خاطر بیاورید مانند دستورالعملهای انجام یک فعالیت، اتفاق میافتد.
اغلب به آن حافظهی کاری میگویند چون حافظهای است که در ذهنتا برای مدت زمانهای کوتاه چیزی را نگه میدارید و با آن کلنجار میروید. مثلا، آن شماره تلفن ممکن است چیزی باشد که الان به یاد میآورید اما ۲۰ سال بعد نه!
چون بخش بزرگی از زندگیمان است، و چیزی است که از لحاظ محتوا از آن آگاهی داریم، حافظهی کاری ممکن است در درک خود آگاهی عمومی مهم باشد. بسیاری از روانشناسان و عصب شناسان بر روی جنبههای مختلف آن تمرکز کردهاند چون روانشناسان واقعا عملکردها را بررسی میکنند و عصب شناسان روی پایهها و مبانی کار میکنند.
۴. از چقدر حافظه کلامی برخوردار هستیم؟
پاسخ به این سوال محدود است. فقط میتوان گفت بسیار زیاد. این به ما کمک میکند بعضی از اطلاعات مختلف «در لحظه» را که میتوانیم به ذهن بسپریم به خاطر بیاوریم.
حافظهی کاری میتواند شمار محدودی از اقلام را در بر بگیرد، گروهی از ارقام، واژگان، حروف، یا هر چیز دیگری که با هم اتفاق میافتند. مثلا، ممکن است واژگان یک فیلم یا مانند آن را از بر کنید، یا حتی به یاد بسپارید طعمهای مختلف بستنی کدامند. تحقیقاتی وجود دارد که نشان میدهد تکههای مختلفی از این حافظه میتواند با توجه به طول مورد، و بسته به خود مورد تغییر کند.
همچنین نظریهی دیگری وجود دارد که میگوید ظرفیت این حافظه وقتی مشخص میشود که اقلامی وجود دارند که وقتی به حافظه وارد میشوند با هم به تداخل بر میخوردند.
یادتان باشد، حافظهها در طول زمان دچار زوال میشوند و حافظههای کلامی مثالهای اصلی این مورد هستند، که به همین خاطر وقتی سعی میکنید کلمات یک تست را به یاد بیاورید آن را بارها و بارها برای خودتان بازگو میکنید. چون در حافظهی کاری میماند و پیوسته تمرین میشود و به نظر میرسد احتمال از دست رفتن آن پایین میآید.
به این عموما «تمرین نگهداری» میگویند، که در واقع بدون آنکه معنی داشته باشد اطلاعات را تکرار میکنید. آیا هرگز برای به یاد سپردن، چیزی را با خود تکرار کردهاید؟ خب، این مثال خوبی از آن مورد است، چون اقلام واژگانی را به یاد میآورید که نیاز دارید به جای آنکه به عمق واقعی اطلاعات توجه داشته باشید.
همچنین به همین خاطر است که ساخت واژگان ممکن است شامل گفتن یا از بر کردن حروف باشد، اما با گذر زمان از یاد خواهد رفت مگر آنکه معنی را تکرار یا از آن استفاده کنید.
هرچند اگر بخواهید میتوانید به آن معنی هم بدهید، و در آنصورت «تمرین تفصیلی» نامیده میشود، که در آن به اطلاعات با مرتبط کردنشان با سایر اطلاعات معنی میدهید. مثلا، اگر از یادیارها استفاده میکنید، اولین حرف را به چیزی درون فهرست، یا شاید یک واژه، ربط میدهید و اطلاعاتی که نیاز دارید نیز تا حدودی از قبل در حافظهتان هست. تمرین تفصیلی روشی است که میتواند کمکتان کند اطلاعات را در چیزی تثبیت کنید که حافظهی بلند مدت نامیده میشود، که با حافظهی کاری کوتاه مدت متفاوت است.
گاهی، اینها میتوانند موقع به یاد آوردن شامل حرکات چشم نیز بشوند. تصویریها ممکن است شامل موقعیت مکانی بشوند، اما گاهیچنین نیست. هرچند، حافظهی کلامی و فضایی (مکانی) میتوانند با هم کار کنند. مثلا، شاید یک تکه کاغذ ببینید، و بعد فهرستتان را به یاد بیاورید، یا مغازه را ببینید، و بعد فهرست اقلامی را که میخواهید از آنجا بخرید یادتان بیاید، و آن را طوطی وار بیان خواهید کرد.
شاید بسیاری بگویند که حافظهی کاری میتواند دروازهی حافظهی بلند مدت باشد. به همین خاطر است که گاهی، اقلام کوچکی را که بی اهمیت به نظر میرسند به یاد میآورید، اما آنها را میتوانید به یاد بسپارید. اگر تصمیم بگیرید اطلاعات را در حافظهی کاریتان به مدت زمانی طولانی تمرین کنید، حافظهتان میتواند همیشگی شود.
علم عصب شناسی تعریف مشخصی برای هر یک از اینها ندارد. حافظهی کاری بیشتر یک فعالیت عصبی موقتی است، اما در مقابل، حافظهی بلند مدت تغییرات عصبی فیزیکی است. به همین خاطر است که ماهیت کوتاه مدت این حافظهی کلامی حساس است، به ویژه اگر ترومایی در قسمت چپ مغز اتفاق افتاده باشد.
۵. اجزاء حافظه کلامی
حافظه کلامی گونهای از حافظهی کوتاه مدت است چون اطلاعات را برای مدت زمان کوتاهی در ذهن حفظ میکند. مثلا، فهرست خرید را برای این هفته به خاطر خواهید آورد، اما هفتهی بعد ممکن است چنین نباشد، چون در حافظهی کوتاه مدت است.
این به خاطر آن است که حافظهی کلامی شامل چهار عنصر متفاوت است که به قرار زیر هستند:
– ظرفیت: مقدار اطلاعاتی که میتوانید در آن حفظ کنید. معمولا هفت قلم.
– مدت: مقدار زمانی که یک شخص میتواند در حافظهی کلامی کوتاه مدت نگه دارد، معمولا ۱۵ تا ۳۰ ثانیه، با اختلالات و تاخیرهایی که در آن آشفتگی ایجاد میکند و اساسا باعث از دست رفتن اطلاعات میشود.
– رمزگذاری: تکنیکی که برای حفظ حافظه کلامی کوتاه مدت استفاده میشود، و ممکن است شامل تکرار و تمرین مطالب به یاد سپرده بشود.
شما معمولا میتوانید میزان کم و زیادی آنچه را ممکن است به یاد بیاورید تغییر دهید، اما به یاد نیاوردن به اندازهی کافی میتواند بر حالت کلی فرد تاثیر بگذارد. آدمها برای به یاد آوردن آنچه شنیدهاند به حافظهی کوتاه مدت نیاز دارند، اما اقلام را انتقال نیز میدهند، اطلاعات را دستکاری میکنند، یا حتی از آن برای شروع یک فعالیت استفاده میکنند. کودکی با چنین ویژگی ممکن است در مدرسه در یادگیری مشکل داشته باشد و حتی در سادهترین یادآوریها سختی بکشد، که میتواند باعث شود از بقیه عقب بیفتد. برای بزرگسالان، این میتواند فراموش کردن اقدامات ساده باشد، و اگر در دانشگاه باشند، میتواند باعث شود در کلاسها مدام دچار تقلا و دست و پا زدن باشند. مهم است به یاد داشته باشیم دشواریهای یادآوری بر هوش ما در کل تاثیر نمیگذارند.