سلامت
۷ نکته درباره میانبر معنوی که مانع رشد فردی شما میشود
میانبر معنوی نوعی گرایش است که در آن فرد از تعبیرها و تفسیرهای معنوی استفاده میکند تا مسائل روانی پیچیده را نادیده بگیرد. این اصطلاح اولین بار در اوایل 1980 توسط یک روانشناس معنوی به نام جان وِلوود در کتابی به نام به سمت روانشناسی بیداری مطرح شد. طبق اظهارات ولوود، میانبر معنوی تمایل به استفاده از اندیشهها و اعمال معنوی است برای کنار زدن یا اجتناب کردن از رویارویی با مشکلات عاطفی حل نشده، زخمهای روانی و کارهایی که در مسیر رشد نیمهکاره ماندهاند.
ولوود، به عنوان یک درمانگر و بودائیست به رصد کردن آدمها( از جمله خودش) پرداخت؛ آدمهایی که اغلب از معنویت به عنوان سپر یا نوعی مکانیزم دفاعی استفاده میکردند. او دریافت که آدمها به جای اینکه به احساسات شدیداً دردناک خود بپردازند یا با مسائل و موضوعات حل نشدهشان روبرو شوند، آنها را با تعابیر و تفاسیر معنوی نادیده میگیرند.
پرداختن به اندیشهها و اعمال معنوی اگرچه راهی برای محافظت از خود در برابر آسیبها یا روشی برای بالا بردن هماهنگی میان آدمهاست اما به واقع مساله را حل یا برطرف نمیکند. بلکه، جلوهای پررنگتر به موضوع میدهد و بدون آنکه راهحل درستی پیدا کند، آن را به حال خود رها میکند تا به گند بیافتد.
معنویت اگرچه نیرویی است که به تقویت آرامش و سعادتِ فردی کمک میکند اما گیر افتادن در میانبرهای معنوی به عنوان روشی برای انکار احساسات یا مسائل پیچیده درنهایت رشد را سرکوب میکند.
۱.علائم میانبر معنوی
میانبر معنوی نوعی پنهان شدن پشتِ معنویت یا اعمال معنوی است. میانبر معنوی مانع از آن میشود که فرد احساس واقعیاش را بپذیرد و به این ترتیب، فرد را از خودش و از دیگران دور میکند. برخی از نمونههای میانبر معنوی به قرار زیر است:
جلوگیری از احساس خشماعتقاد داشتن به برتری معنوی خودتان به عنوان راهی برای پنهان شدن از ناامنیهااعتقاد به اینکه اتفاقات ناگوار و مصیبتهای زندگی را باید تجربههایی آموزنده دانست یا اعتقاد به اینکه در هر تجربهی تلخی یک برکت، موهبت یا خیریتی نهفته است.اعتقاد به اینکه اعمال معنوی مثل مراقبه یا نماز همیشه اعمالی مثبت هستند.ایدهآلگرایی شدیداً فراوان و اغلب دستنیافتنیاحساس انزوا و دورافتادگیتمرکز محض بر معنویت و غافل شدن از حال و اکنونتمرکز محض بر مثبت بودن یا بیش از حد خوشبین بودنفرافکندن احساسات منفی خود به دیگرانتظاهر به اینکه اوضاع خوب است درصورتیکه درواقع علناً هیچ چیز خوب نیست.تصور اینکه آدم میتواند با استفاده از تفکر مثبت بر مشکلاتش فائق آید.تصور اینکه شما باید بر احساسات خود سوار باشید.استفاده از مکانیزمهای دفاعی از جمله انکار و سرکوب
میانبر معنوی روشی سطحی برای صیقل دادن به مشکلات است؛ روشی که شاید در کوتاه مدت احساس بهتری به ما بدهد اما در نهایت چیزی را حل نمیکند و فقط مشکلات را معوق و معطل، حل نشده، پایبرجا میگذارد.
۲. نمونه هایی از میانبر معنوی
میانبر معنوی معمولاً بسیار ظریف و باریک و هوشمند بروز میکند. برای همین گاهی اوقات شناسایی و تشخیص آن سخت میشود. با این وجود، میشود نگاهی به موارد و نمونههای موجود انداخت و این پدیده را با وضوح بیشتری درک کرد:بعضیها، در پی مرگ عزیزِ درگذشتهای، به بازماندگان متوفی میگویند که ” متوفی حالا در مکانی بهتر است” و ” مرگ او سراسر طرح و تدبیر خداوند بوده است”.زنی بخاطر کاری که یک نفر دیگر انجام داده عصبانی و آشفته است. وقتی میخواهد احساساتاش را ابراز کند، دوستانش به او میگویند که اینقدر منفیبافی نکن.یکی از افراد خانواده مرزهای خانوادگی را در مینوردد و رفتاری بسیار ناخوشایند با دیگر افراد خانواده نشان میدهد. در این میان، آنهایی که با آنها بدرفتاری شده، به جای آنکه جلوی رفتار نادرست او بایستند و با او برخورد کنند، احساس میکنند که باید خشم خودشان را سرکوب کنند و صبور باشند.
برخی اوقات هم برخی افراد از میانبر معنوی استفاده میکنند تا نگرانیهای مشهود و علنی کسانی که با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند را نبینند یا آنها را نادیده بگیرند. این افراد اغلب به کسانی که مورد تبعیض قرار میگیرند توصیه میکنند که در صورت روبرو شدن با تجاوز آشکار خوب باش، متمدن باش، صبور باش. معنایش این است که آدم میتواند با تکیه بر تفکر مثبت، بر مشکلات و مسائل اجتماعی پیچیده پیروز شود.
۳. راههای تشخیص میانبر معنوی
اگر شما هم در کلام خود از این عبارتها استفاده میکنید، احتمالاً شما هم درگیر میانبر معنوی هستید:
هر اتفاقی حکمتی دارد.هر کسی خودش خالق شادی و خوشحالیاش است.این بهترین حالت ممکن بود.خیرِ پنهان بود.فقط ارتعاش مثبت!افکار و دعاهایمان مهم است!
قبل از اینکه گیر ابتذال بیفتید، از خودتان بپرسید این حرفها قرار است واقعا به چه کسی کمکی کند؟ آیا این حرفها واقعا به کسی آرامش یا وسعت دید میدهد؟ یا فقط راهی است برای نادیده گرفتن موقعیتی دشوار تا احساس بهتری داشته باشید؟
۴. علتهای بروز میانبر معنوی
میانبر معنوی به شکل یک مکانیزم دفاعی عمل میکند. این مکانیزم از ما در برابر چیزهایی که پرداختن به آنها خیلی دردناک است، محافظت میکند. اما این نوع محافظت بهایی دارد. نادیده گرفتنِ موضوعی یا اجتناب کردن از آن در طولانی مدت استرس را تشدید میکند و مشکل را آنقدر بغرنج میکند که قابل حل نباشد. اگرچه انکار انگیزهی اصلی این نوع رفتار است اما عوامل دیگری هم در شکلگیری آن موثر هستند.
فرهنگِ سلامت که اغلب بر اندیشههایی مثل مثبتگراییِ مسموم و خوشبینیِ مُدام پایبند است، یکی از نیروهای محرکهی پشتِ میانبر معنوی به شمار میرود. این فرهنگ به مردم یاد میدهد که انسان نمیتواند سالم و سعادتمند باشد مگر در صورتی که قادر باشد روی دستِ تمام ناملایمات و منفیها بلند شود. این فرهنگ یک مشکلِ اساسی دارد: اینکه احساسات و عواطفِ منفی پدیدهای کاملاً طبیعی هستند و اغلب بر چیزی دلالت میکنند که باید تغییر یابد. نادیده گرفتن این نشانهها ممکن است منجر به مشکلاتی شدیدتر و جدیتر در ادامهی راه زندگی شود.
فرهنگِ فردگرا هم مروّج این تفکر است که انسان باید خودشکوفایی را هدف قرار بدهد تا به شادی و خوشحالیِ واقعی دست یابد. این فرهنگ نیز فرد را بر آن میدارد تا از احساساتِ ناخوشایند و دردناک خود اجتناب کند. فردگرایی تلاش نمیکند تا مشکلات را در محیطی که منجر به درد شده است حل کند؛ بلکه این باور را به فرد تعلیم میدهد که هر کس خودش به تنهایی مسئولِ سرنوشتِ خودش است.
۵. تاثیرات میانبر معنوی
میانبر معنوی همیشه هم بد نیست. برخی مواقع، در شرایط پریشانیهای شدید، میانبر معنوی راهی است برای تسکینِ موقتیِ ناامیدی یا اضطراب. با این وجود، پژوهشگران معقدند در صورتیکه میانبر معنوی به عنوان یک استراتژیِ درازمدت برای سرکوب مشکلات به کار رود، ممکن است مخرب واقع شود.
میانبر معنوی تاثیرات ناخوشایند متعددی دارد. این شیوهی رفتاری سلامت و روابط فرد با دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد. برخی از عواقب منفی میانبر معنوی عبارتند از:
اضطراببیعت کورکورانه از رهبرانهم وابستگی( گونهای از وابستگی منفعل و بیش از اندازه خدمتکارانه)کنترل مشکلاتبیتوجهی به مسئولیت فردیسردرگمی عاطفیتحمل افراطی در برابر رفتار نادرست یا غیرقابل قبولاحساس شرم و خجالتخودشیفتگیِ معنویخودشیفتگی معنوی عبارت است از به کار بردن اعمال معنوی به عنوان روشی برای افزایش اهمیتِ خود. در این نوع رفتار از معنویت برای ساختن فرد استفاده میشود. علاوه بر آن، در اینجا معنویت به عنوان سلاحی برای تخریب دیگران هم به کار میرود.
الف. انکارِ احساساتِ سخت و دشوار
برخی اوقات، زمانیکه فرد تصور میکند نباید احساسی که دارد را داشته باشد، به میانبر معنوی چنگ میزند. گاهی احساسات منفی آدم را در خودش غرق میکند. احساس خشم، حسادت، تنفر، رنجش و غضب ممکن است فرد را آشفته و پریشان کند و فرد به دلیل اینکه چنین احساسی دارد یا چنین فکری را در سرش میپروراند، احساس شرم یا گناه میکند.
میانبر معنوی به جای آنکه به احساسات منفی و هر گونه واکنش ناشی از این احساسات بپردازد، ابزاری میشود در جهت انکار این احساسات و اجتناب از آنها.
همان طور که نباید احساسات منفیتان را سرکوب کنید تا حالتان بد نباشد، نباید بخواهید که دیگران را هم از احساسات یا موقعیتهایی که حال شما را بد میکند نجات بدهید. تلاش برای نجات دادن دیگران یا سپر دیگران شدن در برابر شرایطی که برایشان دشوار است یا در برابر انتخابهای نادرست آنها هم یک جور میانبر معنوی به شمار میرود.
ب. نادیده گرفتن احساساتِ دیگران
میانبر معنوی میتواند وسیلهای باشد برای نادیده گرفتن احساساتِ دیگران. برخی اوقات، وقتی دیگران شروع به حرف زدن دربارهی چیزهایی میکنند که به آنها آسیبی رسانده است، از میانبر معنوی به عنوان ابزاری برای ساکت کردن آنها استفاده میشود.
به این ترتیب، به جای آنکه به فرد رنجکشیده اجازه داده شود تا درد و رنج خودش را ابراز کند، دیگران به او میگویند که وی فردی منفینگر است. در این مدل رفتاری، از معنویت استفاده میشود تا شکل و شمایل دیگری به وقایع داده شود و فرد رنجکشیده درد و رنج حاصل از آن وقایع را نایده بگیرد.
ج. فرار کردن از مسئولیتها
میانبر معنوی حالِ بدی که ممکن است فرد در نتیجهی ناهنجاریِ شناختی تجربه کند را تسکین میدهد. فردی که به دو باورِ متناقض اعتقاد دارد، احساس ناخوشایندی را تجربه میکند؛ به همین ترتیب است فردی که به گونهای مغایر با باورها و اعتقادات خودش رفتار میکند.
به عنوان مثال، اگر خودتان را آدمِ خوبی بدانید و معتقد باشید که آدمِ خوبی هستید، شاید برایتان سخت باشد مسئولیتِ کارهای نادرستی که قبلاً انجام دادهاید را قبول کنید. پذیرشِ اینکه سابق بر این با رفتارِ خودتان به کسی آسیبی رساندهاید نه تنها احساس گناه را در شما موجب میشود بلکه با میلِ به مثبت دیدنِ خودتان هم در تضاد است. به این ترتیب، میانبر معنوی به کار میآید تا با استفاده از آن طرف مقابل را سرزنش و خودتان را از هر گونه مسئولیتی تبرئه کنید.
د. قضاوت کردن دیگران
قضاوت کردن دیگران صرفاً به دلیل ابراز خشمِ قابلتوجیهشان یکی دیگر از نمونههای میانبر معنوی است. خشم یک احساس کاملاً طبیعی و واکنشی کاملاً منطقی دربرابر بسیاری از موقعیتها و وقایع است. معنایش این است که یک جای کار میلنگد و آن اقدام بخصوص باید صورت بگیرد تا وضعیتی درست یا رابطهای ترمیم شود. معنویت اصیل و واقعی صرفاً به این دلیل که احساسی ناخوشایند است آن را سرکوب نمیکند.
هیچ اشکالی ندارد اگر احساسات سخت و دردناکی مثل خشم، حسادت و ناامیدی را تجربه میکنیم. موضوع این است که باید به روشی سالم این احساسات را مدیریت کنیم.
ه. توجیه کردن درد و رنج
یکی دیگر از نمونههای میانبر معنوی این است که تعمداً از اعمال و کارهای معنوی استفاده کنیم و قدمی برنداشتن و اقدامی نکردن را توجیه کنیم. نمونهاش این است که مثلاً میگوییم حتماً حکمتی دارد که اینطور است یا خواست و ارادهی خدا این بوده یا همین است که هست. برای همین است که بعضیهامان قید قبول کردن مسئولیت را میزنیم؛ چرا؟ چون طبقِ این توجیه و تفسیرها، این چیزها طبیعی، غیرقابل تغییر یا خواست خدا است.
این توجیه و تفسیرها کار را برایمان راحت میکند تا اوضاع را همینطور که هست بپذیریم و روی قدمهایی که میتوانیم برداریم تا تغییری در اوضاع بدهیم تمرکز نکنیم. شاید برخی موقعیتها خارج از کنترل ما باشند یا شاید با موانعی روبرو بشویم که تغییر را برایمان سخت کنند اما مهم این است که مسئولیت آنچه میتوانیم انجام بدهیم تا اوضاع را قدری بهتر کنیم را قبول کنیم و بپذیریم.
میانبر معنوی حتی میتواند به نوعی سرزنش کردن قربانی هم تبدیل بشود؛ بویژه در مواردی که فرد تاثیرات منفی انواع گوناگون آسیبها و دردهای روانی را تجربه میکند. وقتی به کسی میگویید باید منفی بودن را کنار بگذارد تا دیگر خسته، مضطرب و افسرده نباشد و بیشتر از این شاهد تاثیرات روانی و جسمی استرس نباشد، درواقع دارید به او میگویید که او باید به دلیل درد و رنجی که میکشد سرزنش شود.
۶. چگونه میانبر معنوی مانع از رشد می شود؟
شاید آسیب میانبر معنوی کمتر از سایر مکانیزمهای مدیریتی باشد؛ با این وجود، این روش هم به عواقبی ناخوشایند منجر میشود؛ عواقبی که به توانایی رشد فرد به عنوان یک فرد و شکوفایی تواناییهایش آسیب میزند. میانبر معنوی رشد عاطفی را سرکوب میکند و حتی مانع از درکِ کاملِ معنویت میشود.
برخی اوقات، در میانبر معنوی، فرد به اعمال معنوی میپردازد تا احساس برتری کند یا خودش را وادار کرده باشد یک کار معناداری انجام داده باشد. به عنوان مثال، فرد به جای اینکه دربارهی مشکلی حرف بزند، مراقبه میکند؛ به جای اینکه در اجتماع حاضر شود، به معبد میرود؛ به جای اینکه با حال بدش روبرو شود، دعا میخواند. اساساً مشکل در پرداختن به این اعمال معنوی نیست. مشکل این است که فرد از اعمال معنوی و عبادی به عنوان سپری استفاده میکند تا احساس بهتری در خودش ایجاد کند؛ او صرفاً برای دلایل اصولی و درست معنوی به این امور نمیپردازد.
برای همین است که برخی اوقات میانبر معنوی بسیار زیرکانه رفتار میکند و تشخیص آن در خودمان و دیگران سخت میشود. مراقبه میتواند راهی موثر برای مدیریت استرس باشد چون به شما کمک میکند با مشکل موجود ارتباط برقرار کنید. دیدار از اماکن معنادار به شما کمک میکند با جامعهی خود ارتباط برقرار کنید. وقتی با یک حقیقت ناخوشایند روبرو میشوید، نماز خواندن و دعا کردن به شما احساس آرامش میدهد.
تفاوت در نیتهای پشت این اعمال است. آیا این کارها را انجام میدهید تا یک جور احساس برتری معنوی نسبت به دیگران را در خود تجربه کنید؟ اگر چنین است، پس به احتمال بسیار زیاد شما درگیر میانبر معنوی شدهاید که این مانع از رشد واقعی میشود.
نمودهای سالم معنویت به شما کمک میکند تا به عنوان یک فرد رشد کنید درحالیکه میانبر زدن مانعی را بین شما و رشد اصیل و واقعی ایجاد میکند.
۷. راه حل هایی برای مدیریت میانبر معنوی
میانبر معنوی میتواند روشی باشد برای محافظت از خود در برابر چیزهایی که ما آنها را تهدیدآمیز مییابیم. با این وجود، یک حقیقت بسیار مهم را نادیده میگیرد. این حقیقت را که ما قادر نیستیم انتخاب کنیم که چه احساسی را تجربه کنیم. زندگی که نمیتواند صرفاً از افکار و احساسات و عواطف خوشایند پر باشد. برای اینکه قلهها را تجربه کنیم، میبایست که درهها را هم تاب بیاوریم.
ما میتوانیم با انجام کارهایی با میلِ به میانبر زدن معنوی مقابله کنیم. برخی از این کارها به شرح زیر است:
الف. برچسب خوب یا بد روی احساسات خود نزنید. برخی احساسات منفی یا ناخوشایند هستند اما هدفی دارند. تجربههای عاطفی بیخود یا تابو نیستند. داشتن این احساسات ما را آدمِ بدی نمیکند.ردر برابر احساسات خودتان پذیرش داشته باشید. آنها را ببینید. یادتان باشد که تمامی حالتهای عاطفی گذرا، موقتی و ناپایدار هستند.
ب. یادتان باشد که افکار و احساسات ناخوشایند هم هدفی دارند. هدف زندگی این نیست که این افکار یا احساسات را انکار کنیم یا از آنها اجتناب کنیم؛ هدف زندگی این است که از این افکار و احساسات ناخوشایند استفاده کنیم تا حرکتی مثبت را رقم بزنیم. همینکه یک عینک قرمز به چشم بزنیم و مشکلی را نادیده بگیریم که مشکل را برطرف نمیکند.
ج. یادتان باشد که احساسات ناخوشایند معمولاً نشانهی چیزی هستند که ناجور است؛ چیزی که باید تغییر یابد. اگر همیشه سعی میکنید فقط با نادیده گرفتن حال بد یا با فرار کردن از حال بد آن را تخفیف بدهید، آن چیزهایی که شما را پریشان و حالتان را بد کرده همانطور باقی خواهد ماند. این احساسات ناخوشایند را فرصتی برای تحول بدانید نه باری سنگین که مجبور باشید از آن فرار کنید.
د. اگرچه میانبر معنوی پذیرش احساسات آشکار را برایمان سخت میکند، باید یادمان باشد که معنویت، به خودی خود، نیرویی مثبت در زندگی ماست. تحقیقات نشان میدهند که معنویت اغلب فواید متعددی در سلامت جسمی و روانی ما دارد. انسان با چنگ زدن به معنویت قادر میشود امیدش را بازیابد، با پریشانحالی مدارا کند، حمایت به دست بیاورد و معنا را در زندگیاش پیدا کند.
مطالعات انجام شده نشان دادهاند که به عنوان مثال، کسانی که به اعمال عبادی میپردازند کمتر در معرض افسردگی قرار میگیرند، استرس را بهتر مدیریت میکنند، سلامت عمومی بهتری دارند و از آرامش روانی بیشتری برخوردارند.
حرف آخر
بخاطر اشتباهاتی که در زندگی مرتکب میشوید زیاد به خودتان سخت نگیرید. رشد یک مسیر است و آدم به راحتی در دام عادتهای کهنهاش گیر میافتد؛ مخصوصاً وقتی در تنگنایی قرار میگیرد و سعی میکند آن را مدیریت کند. معنویت میتواند نیرویی مثبت و خوشایند در زندگیتان باشد و بسیاری از اعمال معنوی وسیلههایی مفید برای مدیریت استرس به شمار میروند.
وقتی آگاهانه از میانبر معنوی فاصله بگیرید، میتوانید معنویت را به فعلی تبدیل کنید که به شما یک زندگی هماهنگ و کامل میبخشد.
منبع: verywellmind