رهبری و انگیزه: ۹ دلیل اهمیت انگیزه در مدیریت سازمان
رهبری و انگیزه دو مقوله ای است که این روزها بحث زیادی درباره شان می شنویم. چرا که تقریبا برای انجام هر فعالیتی در زندگی به انگیزه نیاز داریم. تصور کنید، چه چیزی به شما انگیزه میدهد وارد آشپزخانه شوید و برای خودتان یک ساندویچ درست کنید؟ گرسنگی. چه چیزی به شما انگیزه میدهد صبحها از خواب بیدار شوید و سر کار بروید؟ با در نظر گرفتن اساسیترین نیازهای زندگی، احتمالا تمایل به حفظ یک سقف بالای سر خود و خانوادهتان و همچنین، تامین مواد غذایی کافی باعث ایجاد انگیزه برای رفتن به سر کار میشود. انگیزه، به شکل باور نکردنی، یک نیروی قدرتمند در زندگیمان، و همچنین، بخشی از طبیعت انسان است. همهی ما برای حرکت به سمت جلو، به یک “دلیل” نیاز داریم.
همین “دلیل” پشت بسیاری از ایدههای کسب و کاری قرار داشته است؛ ایدههایی که اکنون به اجرا در آمدهاند و ممکن است موفق یا ناموفق بوده باشند. با وجود این، هر مدیر یا رهبری در یک سازمان ممکن است چشمهای سرشار از خود انگیزشی داشته باشد که هیچ گاه نیز خشک نخواهد شد؛ با وجود این، اگر مدیران یا رهبران یک سازمان نتوانند این انگیزهها را به آدمهای اطراف خود منتقل کنند، رسیدن به اهداف گروه، اگر نگوییم غیر ممکن، میتواند بسیار دشوار باشد.
ضربالاجلهای پروژههای مختلف، برنامهی توسعهی طولانی مدت، و حتی اهداف روزانهی یک سازمان، همگی به یک رهبری قاطع و محکمی بستگی دارند که بتواند انگیزهها را تقویت کند.
درک اهمیت رهبری و انگیزه برای اعضای یک گروه، و آگاهی از چگونگی ایجاد انگیزه به عنوان یکی از ابزارهای لازم برای مدیران یا رهبران سازمانها به شمار میرود. هیچ گونه روش مشخص برای ایجاد و حفظ انگیزه وجود ندارد – گذشته از این مسئله، طبیعت انسان میتواند پیشبینی ناپذیر باشد.
با اینکه مسئلهی رهبری و انگیزه ممکن است گاهی اوقات به طرز باورنکردنی چالش برانگیز باشد، مزایای آن میتوانند تفاوت میان یک گروه موفق و استثنائی را با یک گروه سردرگم و شکسته خورده به شکل کامل به تصویر بکشند. بنابراین، در این مقاله قصد داریم به ارتباط میان رهبری یک سازمان و انگیزه، و همچنین، چگونگی ایجاد و حفظ انگیزه در اعضای یک گروه اشاره کنیم.
اهمیت رهبری و انگیزه
۱. اعضای باانگیزه باعث ایجاد یک گروه قوی میشوند
انگیزهی ناشی از یک رهبری قدرتمند، در اساسیترین سطح خود، به اعضای گروه یا سازمان امکان میدهد بتوانند به اهداف خود دست پیدا کنند. چنانچه هیچ یکی از اعضای گروه انگیزهی کافی نداشته باشند، تقریبا هیچ کاری در سازمان به سرانجام نخواهد رسید – صریحتر از این نمیشود دربارهی اهمیت انگیزه در یک سازمان یا هر جای دیگری در زندگی صحبت کرد.
اعضای بیتفاوت و بیانگیزهی یک سازمان میتوانند این مجموعه را به وضعیت بسیار خطرناکی سوق دهند. از طرفی دیگر، کارمندان باانگیزهای که به صورت فعال در کارهای مربوط به سازمان و شرکتشان حضور دارند، باعث میشوند کل مجموعه خروجی قویتری و بهتری داشته باشند.
تصور کنید، گروه شما شامل هفت کارمند است؛ تمام این کارمندان برای رسیدن به هدفی واحد بسیار باانگیزه هستند. اکنون، همان گروه را تصور کنید که فقط دو نفر از آنها از انگیزهی خوبی برخوردار هستند و پنج نفر باقی مانده بیشتر ساعات اداری را با گشت و گذار در اینترنت به هدر میدهند. رسیدن به هدف واحد نیازمند صرف زمان و انرژی بیشتری است.
۲. ارتباط بهتر به معنی رسیدن به موفقیتهای بیشتر است
بدون تردید، برقراری ارتباط یکی از عناصر کلیدی رهبری قدرتمند است که باعث تقویت انگیزه میشود. آدمها به طور طبیعی، تمایل دارند از طرف مقابل به رسمیت شناخته شوند، و از چگونگی برقراری یک ارتباط موثر با اعضای گروهتان آگاه شوند – هم به صورت یک به یکی، و هم به صورت گروهی (هر دو از اهمیت بالایی برخوردار هستند).
طبق نتایج یک نظرسنجی در ۲۰۱۶ در موسسهی گالوپ که بر روی ۱۰۱۵ کارمند به عمل آمد، ۴۶ درصد از کارمندان اعتراف کردند در پایان یک جلسهی کاری به ندرت به طور کامل متوجه میشوند (با هرگز متوجه نمیشوند) چه مسئولیتهایی دربارهی پروژهی مورد به آنها محول شده است. این آمار برای تمام مدیران و رهبران سازمانها باید زنگ خطری باشد که به آنها هشدار میدهد باید دربارهی طرز برقراری رابطه با کارکنانشان تجدید نظر کنند.
چگونه انتظار دارید یکی از اعضای گروهتان، بدون آنکه دقیقا بداند وظایفاش شامل چه مواردی میشوند، چرا باید این وظایف را انجام دهد، یا چگونه میتواند به بهترین شکل به وظایفاش عمل کند، بتواند با موفقیت از عهدهی تمام کارها بر بیاید؟رهبران کارآمد همیشه سخنوران ماهر هستند، و انگیزه نیز حاصل همین قدرت آنها در انتقال پیام درست به کارکنان است.
۳. ایجاد و گسترش نگرش مثبت حائز بالاترین اهمیت است
هنری فورد میگوید،
“چه فکر کنید میتوانید، و چه فکر کنید نمیتوانید؛ در هر دو صورت، درست فکر کردهاید.”
خوشبینی یکی از مهمترین ابزار یک رهبر در مبارزه علیه بدبینیهای کارکنان است؛ این بدبینیها میتوانند انگیزه را نابود کنند و مسیر رسیدن به اهداف را به انحراف بکشند. اگر برای بهبود کیفیت مدیریت و رهبری خود به اندازهی کافی انگیزه ندارید، ایجاد انگیزه در آدمهای اطراف و زیر مجموعهتان کار بسیار دشواری خواهد بود.
تنها وظیفهی شما به عنوان رهبر این نیست که وظایف مختلف را به این کارمند یا آن کارمند محول کنید، بلکه یکی از مهمترین وظایف رهبران شکل دادن به باور کارمندان است – به این معنی که کارمندان به کاری که انجام میدهند باور و ایمان داشته باشند. از ایمیلهایی که برای برقراری ارتباط با کارمندان ارسال میکنید تا نحوهی رفتار و برخورد شما با کارمندان در ساعت استراحت، همواره نگرش مثبت شما میتواند یک پیام مهم برای آنها داشته باشد: شما به عنوان رهبر، به گروه خود اعتماد کامل دارید. نگرش مثبت یکی از ابزارهای قدرتمند و باورنکردنی برای پرورش انگیزه به شمار میرود.
۴. انگیزهی درونی از انگیزهی بیرونی مهمتر است
تمرکز بر انگیزههای بیرونی برای رهبران بسیار آسانتر است؛ زیرا به راحتی میتوان با ایجاد فرصتهایی به عنوان پاداش یا تهدیدهایی به عنوان جریمه، انگیزههای بیرونی را در کارمندان مشاهده کرد. با اینکه تعیین یک حد نصاب خاص در میزان فروش برای رسیدن به پاداش، یا ایجاد خطر و تهدید اخراج شدن میتوانند انگیزههای قدرتمندی را در کارمندان به وجود بیاورند، فقط بر یکی از دو نوع انگیزه اثرگذار هستند.
انگیزهی درونی هنگامی ایجاد میشود که آدمها با هدف رسیدن به حس رضایت شخصی و درونی، انگیزهی لازم را برای انجام یک رفتار یا یک فعالیت خاص به دست میآورند.
نمونهی کاملی را از این مسئله میتوان در نتایج مطالعهای در ۲۰۱۳ مشاهده کرد؛ این مطالعه به بررسی نحوهی چیدن و مرتب کردن کیتهای جراحی توسط پرستاران پرداخت. طبق نتایج این مطالعه، پرستارانی که میدانستند کیتهای جراحی را برای کدام پزشک یا گروه پزشکی مرتب میکنند، در مقایسه با آنهایی که از این مسئله آگاه نبودند، مرتکب اشتباه و خطای کمتری میشدند.
۵. ایجاد پیوند فردی و بیان دلایل از اهمیت بالایی برخوردار هستند
طبق مثال بالا، پرستارانی که دلیل کارشان را درک کرده بودند، و با کاربر نهایی محصول خود پیوند فردی آگاهانه داشتند، در کار خود موفقتر بودند. یک پیام متنی میتواند ”دلایل” را برای اعضای یک گروه آشکار و مشخص کند، ولی آن را نمیتوان همیشه به عنوان یکی از موثرترین راههای ایجاد انگیزه به شمار آورد.
مدیران و رهبران هنگامی به رشد و موفقیت کامل میرسند که بتوانند با شناخت اعضای گروه خود و آگاهی از اوضاع و احوالشان، پیوند مستحکمی را بین خود و کارمندان ایجاد کنند. برقراری رابطه بین رهبر و آدمهای زیر مجموعه میتواند انگیزهی واقعی را در تمام سازمان گسترش دهد، و هنگامی که شما، به عنوان یک رهبر، کارمندانتان را فراتر از یک نام خانوادگی بشناسید، فرصت بهتری برای توجیه آنها و بیان اصلی دلایل انجام کارها پیدا خواهید کرد. در عوض، کارمندانتان نیز با آگاهی و تمرکز بیشتری میتوانند به انجام این کارها بپردازند – زیرا اکنون دلیل انجام این کارها را میدانند.
۶. با ستایش و تحسین اعضای گروه، در آنها انگیزه ایجاد کنید
یادتان میآید در دوران دبستان، هر گاه میتوانستید تکالیفتان را به درستی انجام دهید و پاسخ تمام سوالات را بنویسید، معلم یک کارت صد آفرین روی دفترتان میچسباند؟ تحسین و ستایش به جا و مناسب به سادگی باعث میشوند آدمها احساس خوبی پیدا کنند؛ زیرا همهی ما از اینکه تلاشمان نادیده گرفته نشود و پاداش آن را، فارغ از بحث مادی یا معنوی، دریافت کنیم، بسیار خوشحال میشویم.
طبق نتایج مطالعهای که در مدرسهی کسب و کار هاروارد به عمل آمد، کارمندانی که مورد تحسین و ستایش مدیران قرار میگیرند، در مقایسه با سایر کارمندان انگیزهی بیشتری – مثلا برای بهبود کارایی و بازده – پیدا میکنند. با کمال تعجب، کارمندانی که فقط جملهی “آفرین، کار را خوب انجام دادهای” را از زبان مدیران میشوند، انگیزهی بیشتری برای ادامهی کار با همان کیفیت، پیدا میکنند.
چنانچه یک مدیر یا رهبر به کارمندان یا آدمهای اطراف خود نشان دهد، کارهای خوبشان ارزشمند هستند و مورد تحسین قرار میگیرند، اعضای گروه انگیزهی بیشتری برای حل مشکلات پیش رو، و بهبود کیفیت کاری پیدا خواهند کرد. برای آنکه بدانید چگونه میتوان انگیزه خود و سایرین را برای انجام کارها بالا برد، توصیه میکنیم مقالهی ۵ راه ساده برای انگیزه داشتن را مطالعه بفرمایید.
۷. حفظ مسئولیتپذیری کارمندان و ارائهی بازخورد نیز بسیار با اهمیت است
هر قدر توانایی یک مدیر یا رهبر در تحسین و ستایش کارمندان دارای اهمیت است، به همان اندازه توانایی وی در اصلاح اشتباهات یا رفتارهای نامناسب نیز از اهمیت برخوردار است. هنگامی که یک مدیر یا رهبر عملکرد ضعیف یک کارمند را نادیده میگیرد، رسم و سابقهی خطرناکی ایجاد میکند که میتواند باعث از بین رفتن انگیزهی کارمندانی شود که همواره سعی میکنند بهترین عملکرد را از خود نشان دهند. وقتی کارمندان شایسته متوجه شوند سایر اعضای گروه به خوبی از عهدهی وظایفشان بر نمیآیند، و مدیر یا رهبر گروه نیز تلاشی برای اصلاح و رفع این مسئله انجام نمیدهد، به سادگی ممکن است انگیزهشان را از دست بدهند.
همانطور که تحسین و ستایش یکی از اعضای گروه در برابر چشمان سایرین میتواند انگیزهی قدرتمندی را در همهی اعضای گروه ایجاد کند، اصلاح یک کارمند به صورت خصوصی و در خفا نیز میتواند عزت نفس وی را حفظ کند. با ارائهی بازخورد به هر یکی از اعضای گروه به صورت خصوصی، بدون نگرانی از پرت شدن حواس سایر کارمندان، میتواند به شکل بهتری انگیزه را در فضای سازمان خود افزایش دهید.
۸. دائما سوال بپرسید و برای حل مسائل تلاشی کنید
رهبری که انگیزهی بالایی دارد و میتواند انگیزهی گروه زیر مجموعهی خود را نیز افزایش دهد، دائما مشغول تعادل با کارمنداناش تا بتواند به طور کامل از وضعیت آنها آگاه باشد. کارمندان نیاز دارند مدیران و رهبرانشان علاقهی واقعی خود را به نقش آنها در گروه به نمایش بگذارند و فرصت ابراز نگرانیها یا ایدهها را به آنها بدهند.
الف. آیا اعضای گروهتان تمام منابع مورد نیاز را برای انجام امور در اختیار دارند؟
ب. آیا آنها به یادگیری مهارتهای جدید ترغیب میشوند یا در این خصوص دچار مشکل هستند؟
پ. آیا آنها با مشکلی مواجه هستند که تاکنون راهحلی برای آن پیدا نشده باشد؟
هرگز تاثیری را که نشان دادن علاقهی واقعی یک مدیر یا رهبر به نقش کارمندان، میتواند در ایجاد انگیزه میان افراد یک سازمان داشته باشد، نادیده نگیرید. با مطرح کردن سوالات مختلف و گوش دادن به حرفهای کارمندان، آنها احساس میکنند قادر هستند مسئولیتهای جدیدی را بپذیرند و احترام بیشتری نیز برای رهبر سازمان قائل خواهند بود.
۹. ایجاد یک سبک زندگی سالم برای کارمندان نیز با اهمیت است
کارمندانی که زندگی سالم و شادی دارند، کارایی و بازده بیشتری دارند و با اعتماد به نفس کامل، هر روز، تلاش میکنند توانمندیهایشان را به نمایش بگذارند. فرسودگی کارمندان یک حقیقت تلخ و خطرناک است، و اگر آنها دائما مجبور باشند طی ساعات طولانی کارهای و مسئولیتهای سختی را بر عهده بگیرند، انگیزهشان را از دست خواهند داد و به تدریج نارضایتیشان را دربارهی رهبری سازمان نشان نخواهند داد.
البته، گاهی اوقات، ممکن است فشار کاری زیاد و حتی یک دورهی کار سنگین و شبانهروزی در هر سازمان وجود داشته باشد. با وجود این، انجام برخی اقدامات مناسب میتواند از خستگی مفرط کارمندان، و صرفنظر کردنشان از ادامهی کار و همکاری با سازمان پیشگیری کند. فراهم کردن برخی امکانات سلامتی و تفریحی مانند تهیهی تنقلات و خوراکیهای سالم یا برخی فعالیتهای سرگرم کننده میتواند اندکی از استرس کار را کاهش دهد و به افزایش انگیزهی کارمندان کمک کند.
سخن آخر
رهبری کارآمد و موثر باعث ایجاد نتایج مطلوب میشود؛ و رهبران به منظور رسیدن به این نتایج و تعیین اهداف بزرگتر و بهتر، باید دلیل اهمیت نقش انگیزه را به خوبی درک کنند. هنگامی که یک رهبر یا مدیر قادر باشد این پیام را به اعضای گروه خود منتقل کند، و خود نیز مانند یک الگو یا معلم رفتار کند، پس از مدتی، اطراف خود را پر از کارمندان باانگیزه خواهد دید.
انگیزهای که از سمت رهبر به کارمندان تزریق میشود، شامل طیفی از عوامل مختلف است که هر یک میتواند نقش مهمی در موفقیت کلی گروه یا سازمان ایفا کند. این فرایند با خود انگیزشی رهبر یا مدیر سازمان آغاز میشود، ولی در پایان، باید انگیزه به سرتاسر گروه منتقل شود.
ترجمه: تحریریه سایت کسب و کار بازده – امیر رضا مصطفایی
منبع: lifehack
رهبری و انگیزه: ۹ دلیل اهمیت انگیزه در مدیریت سازمان
- مطلب قبلی ۶ بهترین غذای خوشمزه و جدید برای شام امشب
- مطلب بعدی ۳ دستور محشر برای تهیه غذای گوشتی خوشمزه