روایت درمانی چیست: ۵ نکته درباره کاربردها و تکنیک های روایت درمانی
روایت درمانی نوعی روش درمانی است که به افراد کمک میکند تا در زندگی خود به یک متخصص تبدیل شوند. در روایت درمانی، تأکید بر داستانهایی است که ما توسعه میدهیم و در طول زندگی همراه داریم. در حین اینکه ما رویدادها و تعاملات را تجربه میکنیم، به آن تجربیات معنا میبخشیم و آنها نیز به نوبه خود بر نگاهی که به خودمان و جهان داریم، تأثیر میگذارند. ما میتوانیم همزمان چندین داستان از جمله داستانهای مربوط به عزت نفس، تواناییها، روابط و کارمان را حمل کنیم.
۱. ریشهها
اگرچه از عناصر اصلی روایت درمانی در انواع رواندرمانیها استفاده میشود، این روش درمانی در درجه اول از طریق نوشتههای مایکل وایت و دیوید اپستون، دو درمانگر مستقر در نیوزیلند که معتقد بودند دیدن مردم جدا از مشکلات آنها مهم است توسعه یافت. روایت درمانی که در دهه ۱۹۸۰ توسعه یافتهاست، به دنبال تواندهی و ارائه مشاورهای است که ماهیتی غیر سرزنش کننده و غیرپاتولوژیک دارد.
وایت و اپستون احساس میکردند که برای مردم بسیار مهم است که به خود برچسب نزنند یا خود را “شکست خورده” یا “مشکل” نبینند یا اینکه در شرایط و الگوی رفتاری خود احساس ناتوانی نکنند.
روایت درمانی با در نظر گرفتن سه مولفه اصلی توسعه یافتهاست. موارد زیر زمینه ارتباط بین یک درمانگر روایت درمانی و مراجعهکننده را ایجاد میکند:
– احترام: با افرادی که در روایت درمانی شرکت میکنند، به خاطر شجاعتی که برای داوطلب شدن و کار روی چالشهای شخصی لازم است، با احترام رفتار و از آنها حمایت میشود.
– عدم سرزنش: هیچ تقصیری متوجه مراجعهکننده نیست زیرا آنها روی داستانهای خود کار میکنند و همچنین تشویق میشوند که دیگران را سرزنش نکنند. در عوض، روی شناخت و تغییر داستانهای ناخواسته و غیر مفید در مورد خود و دیگران تمرکز میشود.
– مراجعهکننده به عنوان یک متخصص: به درمانگران روایت درمانی به عنوان یک مرجع مشاوره نگاه نمیشود بلکه به عنوان یک همکار برای کمک به رشد و بهبودی مراجعهکننده دیده میشود. مراجعهکننده خود را به خوبی می شناسد و کاوش در این اطلاعات باعث تغییر روایت او میشود.
۲. مفاهیم کلیدی
کانون روایت درمانی حول داستانهایی است که ما درون خود توسعه میدهیم و در زندگی به همراه داریم. ما به تجربیات شخصی خود معنا میدهیم و این معانی که به دست ما رسیده یا توسط دیگران به ما منتقل شدهاست، بر نحوه مشاهده خودمان و دنیای اطرافمان تأثیر میگذارد. روایت درمانی مربوط به داستانهای ما است، و اعتقاد بر این است که بر افکار و به نوبه خود، تصمیمگیری و رفتارهای ما تأثیر میگذارد.
روایت درمانی بر اساس اصول زیر است:
– واقعیت از نظر اجتماعی ساخته میشود. نحوه تعامل ما با دیگران بر نحوه تجربه واقعیت تأثیر میگذارد. این تجربهها با دیگران به واقعیت شناخته شده ما تبدیل میشوند.
– واقعیت تحت تأثیر زبان است (و از طریق آن برقرار میشود). مردم تجربیات را از طریق زبان تفسیر میکنند و افراد میتوانند تفسیرهای مختلفی از یک واقعه یا تعامل مشابه داشته باشند.
– داشتن یک روایت میتواند به ما در حفظ و سازماندهی واقعیت کمک کند. توسعه یک روایت یا داستان میتواند به ما کمک کند تا تجربیات خود را درک کنیم.
– هیچ “واقعیت عینی” وجود ندارد. مردم میتوانند واقعیتهای مختلفی از یک تجربه داشته باشند. آنچه ممکن است برای ما درست باشد ممکن است برای شخص دیگری صدق نکند.
روایت درمانی نشان میدهد که ما داستانهایی را به عنوان راهی برای درک تجربیات خودمان در طول زندگیمان ایجاد میکنیم و میتوانیم همزمان داستانهای زیادی را با خودمان حمل کنیم. اگرچه برخی از داستانها میتوانند مثبت و برخی دیگر منفی باشند، اما همه داستانها بر زندگی ما در گذشته، حال و آینده تأثیر میگذارند.
چنانچه در روایت درمانی شرح داده شدهاست، داستانها شامل چهار عنصر زیر هستند که با هم تاثیر خود را میگذارند:
– مناسبتها
– پیوند در یک دنباله
– در طول زمان
– و مطابق با یک طرح
عوامل بسیاری میتوانند در پیشرفت داستانهای ما نقش داشته باشند. این عوامل بر چگونگی تفسیر رویدادها یا تعاملات و همچنین معانی که ما به آنها میدهیم، تأثیر میگذارند. برخی از عوامل عبارتند از:
– سن
– وضعیت اقتصادی اجتماعی
– نژاد
– قومیت
– جنسیت
– هویت جنسی
وقتی به این عوامل میاندیشیم، احتمالاً اعتقاداتی درباره آنها و معنای آنها برای ما یا تأثیر آنها در جهان داریم. اعتقادات ما پیرامون این موارد نگاهی را که نسبت به خودمان داریم و آنچه را درباره یک تجربه یا تعامل به خود میگوییم، شکل میدهد.
ما همزمان چندین داستان را با خود حمل میکنیم، مانند داستانهایی در مورد روابطی که داشتهایم، زندگی حرفهایمان، نقاط ضعف، نقاط قوت، اهداف و موارد دیگر. روایت درمانی بر کاوش در این داستانها تأکید دارد، زیرا آنها میتوانند تأثیر بسزایی در تصمیم گیری و رفتار ما داشته باشند.
مطلب مرتبط: ۹ نکته درباره روان درمانی و انتظاراتی که باید از جلسه درمان داشت
داستان اصلی ما
اگرچه ما میتوانیم همزمان چندین داستان را همراه داشته باشیم، اما معمولاً داستانی وجود دارد که بیش از بقیه غالب است. وقتی داستان غالب ما مانع ساختن بهترینمان در زندگی میشود یا به نظر میرسد تلاشهای ما را برای رشد و تغییر مهار میکند، مشکل ایجاد میشود. بسیاری از اوقات، هنگامی که افراد به مشاوره میرسند، با یک داستان مسئله ساز که درد عاطفی آنها را ایجاد کرده، مواجه میشوند.
یک درمانگر روایت درمانی با مراجعهکنندگان همکاری میکند تا داستانهایی را که درباره خود، زندگی و روابطشان با دیگران دارند، کشف کنند. وقتی یک داستان غالب مسئله ساز باشد، در تعاملات ما با دیگران، در تصمیمگیری ها و الگوهای رفتاری ما ظاهر میشود.
۳. تصاویر کمرنگ
یک داستان غالب که همراهمان است ممکن است با قضاوتی آغاز شده باشد که دیگران به ما تحمیل کردهاند، به ویژه کسانی که ممکن است مانند پدر یا مادر یا مراقب در موقعیت اقتدار یا نفوذی بر ما بودهاند.
به عنوان مثال اگر در جوانی رفتاری داشتیم که نتیجه آن این بود که والدینمان ما را “تنبل” صدا کنند، ممکن است که خود را تنبل بدانیم و در حین اینکه به سمت تجربیات دیگر میرویم، همان برچسب را به داستان خود ببافیم. ویژگی تنبل بودن سپس رشد میکند و بخشی از یک داستان غالب برای ما میشود و بر نحوه دیدی که از خودمان داریم و نحوه رفتار یا تعامل با دیگران در آینده تأثیر میگذارد.
از این قضاوتهای خاص در روایت درمانی به عنوان تصاویر کمرنگ یاد میشود و ممکن است در طول زندگی ما ادامه یابد و تاثیر خود را بگذارد. در اصل، استفاده از اصطلاح “کمرنگ” برای توصیف این رویدادها به این معنی است که توجه چندانی به برخی شرایط و رویدادهای خارجی که ممکن است در تصمیمگیریها و رفتار ما تأثیر بگذارد، وجود ندارد. به محض اینکه چیزی از این دست تاثیر خود را گذاشت، میتوان به راحتی تصور کرد که چگونه میتواند با گذشت زمان رشد کند و برای ما مشکلساز شود.
خود را با مشکلاتمان اشتباه میگیریم
اگر خانواده ما به روش خاصی مورد قضاوت قرارمان دادهاند (مانند مثال تنبلی که بالاتر اشاره کردیم)، از بین بردن تصویر ایجاد شده یا بیرون کشیدن برچسب از داستانمان برای ما بسیار دشوار است. ما نه تنها در طول زمان اغلب این تاثیر ایجاد شده را با خود حمل میکنیم ، بلکه اتفاقاتی که باعث میشوند احساس تنبلی کنیم یا به عنوان یک تنبل دیده شویم همچنان از داستان غالب مبنی بر اینکه ما یک فرد تنبل هستیم، حمایت میکنند.
این داستان مشکل ساز میشود، و مانع میشود از اینکه بتوانیم تصمیمات سالمی بگیریم که با درستی بیشتری نشان دهند چه کسی هستیم و چه چیزی را ارزیابی میکنیم. جدا کردن خودمان از مشکلات دشوار و دشوارتر میشود. در واقع، ما فکر میکنیم که مشکل خودمان هستیم.
متأسفانه، تصاویر کمرنگ متمرکز بر نقاط ضعف یا نقاطی هستند که ممکن است تصور کنیم تاثیر چندانی ندارند. وقتی میخواهیم تصمیمی بگیریم که داستان غالب ما را به چالش بکشد، ممکن است توسط دیگران و حتی خودمان جدی گرفته نشویم، زیرا به عنوان یک استثنا دیده میشود تا قاعده. رفتارهای “عاری از تنبلی” ما ممکن است نادیده گرفته شود زیرا با داستان غالب ما مطابقت ندارد.
به عبارت دیگر، حتی ممکن است به خاطر تصمیمات خوب یا رفتار مثبتی که از خودمان نشان میدهیم، به خودمان اعتبار ندهیم زیرا با داستانی که از خودمان میگوییم، کیستیمان و اینکه چه تواناییهایی داریم مطابقت ندارد.
۴. روایت درمانی چگونه ما را کمک میکند
روایت درمانی روی این داستانها تمرکز دارد، به ویژه داستانهای غالب که مشکل ساز هستند و به نظر میرسد مانع از ساختن بهترین زندگی برای ما میشوند. درمانگری که در زمینه روایت درمانی آموزش دیده برای کشف این داستانها و جستجوی اطلاعاتی که به ما کمک میکنند تا این داستانهای مسئله دار را به چالش بکشیم، همکاری میکند.
ما از طریق روایت درمانی، میتوانیم داستانهای جایگزینی را که فرصتی هستند برای به چالش کشیدن قضاوت و کشف سایر اطلاعاتی که در خود داریم، شناسایی کنیم. اکتشاف از این طریق به ما کمک میکند تا دیدگاهمان را نسبت به خود گسترش دهیم، اعتقادات قدیمی و ناسالم را به چالش بکشیم و ذهنمان را به روی شیوههای جدید زندگی که بیانگر یک داستان درستتر و سالمتر هستند، باز کنیم.
در روایت درمانی، تأکید شدیدی بر جدایی فرد از مشکلش وجود دارد. با این کار، او کم کم این نکته را درک میکند که توانایی چیزی جدید را دارد. مفاهیم قدیمی و غیر مفیدی که به مرور در داستانهای ما بافته شدهاند، میتوانند به چالش کشیده شوند.
با گسترش دید مردم نسبت به خودشان و کشف اطلاعات اضافی، میتوان فضای خوبی برای تغییرات سالم در افکار، احساسات و رفتارها ایجاد کرد. وقتی فضایی بین ما و مشکل ما ایجاد شود، بهتر میتوانیم بررسی کنیم و انتخاب کنیم که چه چیزی به ما کمک میکند و چه چیزی نه. هدف از روایت درمانی تغییر فرد نیست بلکه آماده کردن مقدمات است برای اینکه تبدیل به یک متخصص شود.
مطلب مرتبط: ۱۲ فایده فریاد درمانی برای سلامت روان که بی نظیر است
۵. تمرینهای روایت درمانی
انواع روشها و تمرینات در روایت درمانی برای کمک به افراد در بهبود و عبور از یک داستان مشکلزا وجود دارد. برخی از تکنیکهای متداول شامل موارد زیر هستند:
کنار هم قرار دادن قسمتهای روایت ما
یکی از شیوههای اصلی که طی آن یک درمانگر میتواند به مراجعهکننده خود کمک کند این است که روایت او را جمعبندی کند و قسمتهای مختلف آن را کنار هم بچیند. با این کار، ما میتوانیم صدای خود را پیدا کنیم و وقایع زندگی و اثراتی را که روی ما داشتهاند، مرور کنیم.
برخی از افراد ممکن است از داستان خاصی که در طول زندگی همراهشان بودهاست، آگاهی نداشته باشند، اما میدانند که چیزی آنها را از داشتن زندگی خوب یا تصمیمگیری مناسب برای خودشان بازمیدارد. زمانی که قسمتهای مختلف داستان آنها کنار هم قرار میگیرد، فرد ناظر داستان خود میشود و با درمانگر آن را بررسی میکند و میکوشد که داستان غالب و مسئلهدار را شناسایی کند.
برون سازی
در حالی که ما از صدای خود برای جمعآوری داستانمان استفاده میکنیم، ناظر خودمان میشویم. ما از این تمرین برای ایجاد فاصله بین خود و مشکلاتمان استفاده میکنیم، روندی که اصطلاحاً آن را برون سازی مینامیم.
وقتی این فاصله بین خودمان و مشکلمان وجود داشته باشد، بهتر میتوانیم تمرکز خود را بر تغییر رفتارهای ناخواسته بگذاریم تا اینکه احساس کنیم مشکل خود ما هستیم. با تمرین برون سازی، فرصتی برای ما فراهم میشود که ببینیم قادر به تغییر هستیم و احساس قدرت میکنیم و میتوانیم در جهت بهبودی تلاش کنیم.
ساختارشکنی
ساختارشکنی برای کمک به مردم در به دست آوردن وضوح داستانشان استفاده میشود. زمانهایی وجود دارد که به نظر میرسد داستان غالب ما به حدی احساس بدی ایجاد میکند که گویی هرگز نمیتوانیم از زیر فشار آن خارج شویم.
وقتی یک داستان مسئلهدار در زندگی ما مدتها وجود دارد، ممکن است از جملات کلی استفاده کنیم و در میان داستانهای متفاوتمان اشتباه کنیم. یک درمانگر متخصص روایت درمانی با ما کار میکند تا داستانمان را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کنیم، و کمکمان میکند مشکل خود را مشخص کنیم تا قابل دسترس شود و بتوانیم روی آن کار کنیم.
نتایج منحصر به فرد
وقتی داستان ما برایمان ملموستر میشود، گویی که هرگز قرار نیست تغییر کند، و هر ایدهای از داستانهای جایگزین غیرممکن به نظر میرسد. ما میتوانیم در داستانمان به شدت گیر افتاده و به آن اجازه دهیم تا بر زمینههای مختلف زندگی ما تأثیر بگذارد و تصمیمگیری، رفتارها، تجربیات و روابط ما را تحت الشعاع قرار دهد.
یک درمانگر متخصص روایت درمانی به ما کمک میکند تا نه تنها مشکلات خود را به چالش بکشیم بلکه با در نظر گرفتن داستانهای جایگزین دیدگاه خود را گسترش دهیم. او میتواند به ما کمک کنند اطلاعاتی را که مدتهاست با خود حمل میکنیم کشف کنیم. این اطلاعات میتواند به ما کمک کند تا داستانی سالم و درست درباره اینکه چه کسی هستیم، چه چیزی میخواهیم و چه کسی قرار است بشویم، خلق کنیم.
کلام پایانی
درک این نکته که ما از داستانها برای سازماندهی و معنا سازی جهان و تجربیات خود استفاده میکنیم، اهمیت زیادی دارد. به علاوه، مهم است به یاد داشته باشیم که کلمات ما چقدر میتوانند قدرتمند باشند و چقدر میتوانند بر تصمیمگیری و رفتار ما تأثیر بگذارند.
روایت درمانی به افراد اجازه میدهد تا نه تنها صدای خود را پیدا کنند بلکه برای همیشه از صدای خود استفاده کنند. این شیوه درمانی به آنها کمک میکند تا در زندگی خود متخصص شوند و به گونهای زندگی کنند که بازتابدهندهی اهداف و ارزشهای آنها باشد.
ما بیش از آنچه فکر میکنیم قدرت رشد و تغییر داریم، به خصوص وقتی صدای خود و داستان خود را در اختیار داشته باشیم. چنانچه دیوید اپستون، یکی از توسعهدهندگان روایت درمانی، اظهار داشتهاست: “مشکل، مشکل است. خود آدمها مشکل نیستند. ”
ترجمه: تحریریه سایت کسب و کار بازده – سارا فیضی
منبع: verywellmind
روایت درمانی چیست: ۵ نکته درباره کاربردها و تکنیک های روایت درمانی
برچسب ها تکنیک های روایت درمانیروان درمانیروانشناسیروایت درمانیروایت درمانی چیست
- مطلب قبلی طرز تهیه کالزونه گوشت و قارچ و اسفناج که هوش از سرتان میبرد
- مطلب بعدی چگونه مدیتیشن پیاده روی استرس شما را از بین می برد؟